کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

ایام فاطمیه اول - شب دوم 98

نشانه بندگان خدا - جلسه ۲

19 دی 1398 ساعت 12:00


بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی خَیرِ خَلقِهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی عِترَتِهِ الطَّاهرِینَ وَ اللَّعنُ الدَّائِمُ عَلَی أَعدَائِهِم أَجمَعینَ إِلَی لِقَاءِ یَومِ الدِّینِ آَمِینَ یَا رَبَّ العَالَمینَ
بحثی را که دیشب آغاز کردم، در بیان علائم بندگان خدا بود. اولین علامت، زهد نسبت به دنیاست. گفتیم زهد یعنی بی رغبتی. زهد در مقابل حب به دنیا قرار می‌گیرد. اگر حب دنیا، رأس هر خطایی است، باید آن را با زهد حل کنیم. اگر زهد بیاید، تمام لغزش‌ها و سیئات و گمراهی‌ها و شبهات از بین می‌رود. با اشاره به حدیث نبوی گفتیم که زهد، ملاک دارد. ایشان فرمود: من از جبرئیل سؤال کردم زهد چیست. جواب جبرئیل، جواب خداست. او به پیامبر می‌گوید: «الزَّاهِدُ يُحِبُّ مَنْ يُحِبُّ خَالِقُهُ وَ يُبْغِضُ مَنْ يُبْغِضُ خَالِقُهُ» یعنی: زاهد، کسی است که هر چیز و هر کسی که خدا دوست دارد را دوست می‌دارد و از هر چیزی و هر کسی که خداوند نسبت به آن بغض دارد، متنفر است. هر چه را خدا بپسندد، می‌پذیرد.
امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «لَيْسَ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا بِإِضَاعَةِ الْمَالِ» یعنی: زهد، ضایع کردن مال نیست. اینطور نیست که اگر کسی ماشین دارد، از آن مراقبت نکند. این کار، ضایع کردن مال است. تنبلی است. کسی با ضایع کردن مال، زاهد نمی‌شود. سپس حضرت فرمودند: «وَ لَا تَحْرِيمِ الْحَلَالِ» یعنی: زهد، حرام کردن حلال‌ها نیست. خداوند چیزی را حلال کرده است و ما آن را حرام می‌کنیم و می‌گوییم ما زاهد هستیم. بودند کسانی که نان و سرکه خوردند ولی به خاطر حب دنیا، مسیر اسلام را عوض کردند. صاحب امشب را میان در و دیوار قرار دادند ولی در حکومتشان نان و سرکه خوردند و گفتند ما زاهد هستیم. سپس می‌فرماید: «بَلِ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَاتَكُونَ بِمَا فِي يَدِكَ أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ» یعنی: زهد این است که به داشته‌هایت اطیمنان نکنی؛ بلکه همه اعتمادت به خدا باشد. می‌گوید چهارستون بدنم سالم است. جوان هستم. به جوانی و ثروت و سلامتی و موقعیت اجتماعیت اعتماد نکن. به خدا اعتماد کن.
در حدیث دیگری فرموده‌اند: «لَيْسَ الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا لُبْسُ الْخَشِنِ وَ أَكْلُ الْجَشَبِ» یعنی: زهد به دنیا، این نیست که لباس پشمینه بپوشید و غذای بدون طعم و مزه بخورید. اینها بازیگری است. زهد آن است که آنچه را خدا دوست دارد انجام بدهید و آنچه را دوست ندارد، انجام ندهید.
یکی از چیزهایی که خداوند نسبت به آن بغض دارد، دنیاست. در روایت آمده است: «مَكْتُوبٌ فِي صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ: يَا دُنْيَا؛ مَا أَهْوَنَكِ عَلَى الْأَبْرَارِ الَّذِينَ‏ تَزَيَّنْتِ وَ تَصَنَّعْتِ لَهُمْ. إِنِّي قَذَفْتُ فِي قُلُوبِهِمْ بُغْضَكِ وَ الصُّدُودَ عَنْكِ وَ مَا خَلَقْتُ خَلْقاً أَهْوَنَ عَلَيَّ مِنْكِ. كُلُّ شَأْنِكِ صَغِيرٌ وَ إِلَى الْفَنَاءِ تَصِيرِينَ. قَضَيْتُ عَلَيْكِ يَوْمَ خَلَقْتُكِ أَنْ لَا تَدُومِي لِأَحَدٍ وَ لَا يَدُومُ أَحَدٌ لَكِ وَ إِنْ بَخِلَ بِكِ صَاحِبُكِ وَ شَحَّ عَلَيْكِ» یعنی: در کتاب آسمانی حضرت ابراهیم نوشته شده است: دنیا؛ چقدر بی ارزش هستی که برای ابرار، خودآرایی و دلربایی می‌کنی. می‌خواهی با خودآرایی، سر آنها را کلاه بگذاری. منِ خدا بغض و پستی تو را در قلوب ابرار قرار داده‌ام. پست‌تر از تو را نیافریدم. همه آنچه در تو قرار داده شده است، پست است. تو به سوی نابودی می‌روی. آن روز که تو را آفریدم بنایم این بود که برای هیچکس باقی نمانی و هیچکس در تو جاودانه نباشد اگرچه آن کسی که گرفتار توست، بخیل باشد و در مصرف کردنِ تو، تنبلی داشته باشد.
آیه شریفه می‌فرماید: ﴿لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا﴾. این آیه به معنای غلط بودن حرف‌های ما نیست. امیر المؤمنین فرموده است این آیه یعنی اینکه جوانی و سلامتی و عمرت را فراموش نکن. چون یک زمانی می‌آید که حال نداری چون پیر و مریض شده‌ای. می‌خواهی برای خدا روزه بگیری ولی بیماری نمی-گذارد. این آیه یعنی اینکه ابزارهایی که می‌توانی با آنها آخرتت را بسازی، فراموش نکن. بهره بردن از دنیا باید به اندازه عفاف و کفاف باشد. یعنی به اندازه‌ای باشد که به حرام نیفتید و شأن شما حفظ شود.
خدا نسبت به دنیا بغض دارد. ما هم باید بغض داشته باشیم. این یعنی زهد. من به برخی از مواردی که نزد خدا مبغوض است، اشاره می‌کنم. شانزده مورد است. اگر این شانزده مورد را رعایت کنیم، زاهد می‌شویم.
مورد اول: «مَا شَيْ‏ءٌ أَبْغَضَ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سُوءِ الْخُلُقِ» یعنی: چیزی برای خداوند منفورتر از این نیست که انسان بخیل و بد اخلاق باشد. حسن خلق یعنی مجموعه‌ای از اخلاق که به انسان کمک می‌کند تا مردم‌دار باشد. سوء خلق، مجموعه‌ای از اخلاق است که انسان را از مردم‌داری دور می‌کند. خداوند از اینکه نتوانی با مردم مدارا کنی، بدش می‌آید. بخش عمده سوء خلق، خود ما مذهبی‌ها هستیم که نمی‌توانیم مردم را به سوی خدا دعوت کنیم.
مورد دوم: «ثَلَاثَةٌ يُبْغِضُهَا اللهُ؛ كَثْرَةُ الْكَلَامِ وَ كَثْرَةُ الْمَنَامِ وَ كَثْرَةُ الطَّعَامِ» یعنی: خداوند از سه چیز بدش می-آید؛ پرحرفی، پرخوابی و پرخوری. اگر شما از این سه دوری کنید، زاهد هستید.
مورد سوم: مورد سوم، سخاوت است. سخاوت یعنی ورود به امور نیازمندان آن هم به طور شایسته. شخصی خدمت پیامبر رفت. عرض کرد: کمکم کنید. رسول الله به امیرالمؤمنین فرمود: «إِقطَع لِسَانَهُ» یعنی: زبانش را ببر. مردم ترسیدند. حضرت امیر به قدری به آن شخص پول دادند که دیگر نیازی برای گفتن نداشت. یعنی او را از زمین بلند کردند.
مورد چهارم: رسول خدا فرموده است: «إِنَّ أَبْغَضَكُمْ إِلَى اللهِ تَعَالَى الْمَشَّاءُونَ بِالنَّمِيمَةِ الْمُفَرِّقُونَ بَيْنَ الْإِخْوَانِ الْمُلْتَمِسُونَ لِلْبِرَاءِ الْعَثَرَاتِ» یعنی: بدترینِ مردم نزد خداوند، کسانی هستند که سخن‌چینی می‌کنند تا میان مردم، جدایی بیندازند. حرف‌هایی می‌زنند که میان امت واحد تفرقه بیندازند. میان عروس و مادرشوهر، میان زن و شوهر، میان استاد و شاگرد و ... جدایی می‌اندازند. بعد می‌فرماید: اینها نزد خداوند مبغوض هستند چون به دنبال زندگی مردمِ پاکدامن می‌گردند تا ایجاد لغزش کنند.
مورد پنجم: «أَبغَضُ النَّاسِ إِلَی اللهِ مَن کَانَ ثَوبُهُ أَحسَنُ مِن عَمَلِهِ» یعنی: بدترین مردم نزد خداوند، کسی است که لباسش بهتر از عملش باشد. مردم پرسیدند: اینکه لباسش بهتر از عملش باشد، یعنی چه؟ فرمود: «أَن یَکُونَ ثِیَابُهُ ثِیَابُ الأَنبِیَاءِ وَ عَمَلُهُ عَمَلُ الجَبَابِرَةِ» یعنی: لباسش لباس زهد و تقوا و قداست باشد، ولی عملش عمل فرعون.
مورد ششم: «إِنَّ أَبْغَضَ النَّاسِ إِلَى اللهِ مَنِ اتَّقَاهُ النَّاسُ لِلِسَانِهِ» یعنی: بدترینِ مردم نزد خداوند، کسانی هستند که مردم به آنها احترام می‌گذارند، ولی این احترام به خاطر زبان بد آنهاست.
مورد هفتم: «أَبغَضُ العِبَادِ إِلَی اللهِ مَن ضَیَّقَ عَلَی عِیَالِهِ» یعنی: بدترینِ مردم، کسی است که نسبت به خانواده‌اش سختگیری مالی داشته باشد در حالی که از نظر مالی، توانمند است.
مورد هشتم: «لَا تَجِدُ أَبغَضَ إِلَی اللهِ مِن قَارِئٍ مُتَکَبِّرٍ» یعنی: کسی را پیدا نمی‌کنی که از قاری قرآنی که متکبر است، نزد خداوند مبغوض‌تر باشد.
مورد نهم: «إِنَّ أَبْغَضَ الرِّجَالِ إِلَى اللهِ الأَلَدُّ الخَصِمُ» یعنی: منفورترینِ مردم نزد خداوند، شخصی است که کینه‌توز و به دنبال دعوا باشد.
مورد دهم: «إِنَّ اللهَ يُبْغِضُ الْفَاحِشَ الْبَذِي‏ءَ السَّائِلَ الْمُلْحِفَ» یعنی: خداوند، ناسزاگویِ هرزه و سؤال-کننده‌ای که قسم می‌خورد را دوست ندارد. در حدیث دیگری آمده است: «إِيَّاكُمْ وَ الْفُحْشَ فَإِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ» یعنی: از فحش دوری کنید که خداوند، انسانِ بدزبانِ ناسزاگو را دوست ندارد. خداوند در سوره مبارکه اسراء آیه 64 به شیطان می‌فرماید: ﴿وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ﴾ یعنی: هر کسی از مردم را که خواستی با صدایت به سوی خودت بکش و به سوی لشگریان سواره و پیاده‌ات جذب کن و در اولاد و اموالشان شریک شو. شراکت در اولاد یعنی چه؟ امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «إِذَا رَأَيْتُمُ الْمَرْءَ لَا يَسْتَحْيِي مِمَّا قَالَ وَ لَا مِمَّا قِيلَ لَهُ فَاعْلَمُوا أَنَّهُ لِغَيَّةٍ أَوْ شِرْكِ شَيْطَانٍ» یعنی: اگر دیدید که شخصی از حرفی که می‌زند، خجالت نمی‌کشد و همچنین برایش مهم نیست که درباره او چه می‌گویند، بدانید که شیطان در نطفه‌اش شریک بوده است. شیطان در نطفه انسان بدزبان، شریک است.
مورد یازدهم: «إِنَّ اللهَ يُبغِضُ كُلَّ عَالِمٍ بِالدُّنيَا جَاهِلٍ بِالآخِرَةِ» یعنی: خداوند، کسی که دنیا را می‌شناسد ولی آخرت را نمی‌شناسد، دشمن می‌دارد. تمام کوچه پس کوچه‌های دنیا را بلد است ولی جاده ورودی آخرت را بلد نیست.
مورد دوازدهم: «إِنَّ اللهَ يُبْغِضُ الْبَخِيلَ فِي حَيَاتِهِ وَ السَّخِيَّ بَعْدَ وَفَاتِهِ» یعنی: خداوند از کسی که در دوران حیات و زندگیش بخیل است و پس از مرگش سخاوتمند می‌شود، بدش می‌آید. صد میلیارد پول دارد. یک سوم برای خودش است. این یک سوم را گذاشته که بعد از مرگ او مصرف کنند.
مورد سیزدهم: «إِنَّ اللهَ يُبْغِضُ کُلَّ مُبتَدِعٍ» یعنی: خداوند از هر بدعت‌گزاری متنفر است. مراقب باش کاری که می‌کنی بدعت نباشد. باید عملمان مستند باشد. با کارشناس دین مشورت کنید.
مورد چهاردهم: «إِنَّ اللهَ تَعَالَى يُبغِضُ المُعَبِّسَ فِي وُجُوهِ إِخوَانِهِ» یعنی: خداوند از کسانی که در مقابل برادران دینی‌شان عبوس هستند، بدش می‌آید.
مورد پانزدهم: «إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ الْغَنِيَّ الظَّلُومَ وَ الشَّيْخَ الجَهُولَ وَ العَائِلَ المُختَالَ» یعنی: خداوند از ثروتمند ظالم و پیرمرد جاهل و فقیر متکبر بدش می‌آید. بد است که انسان پیر شده باشد و نداند که خداوند واقعاً وجود دارد یا نه.
مورد شانزدهم: «إِنَّ اللهَ تَعَالَى يُبغِضُ اِبنَ السَّبعِينَ فِي أَهلِهِ اِبنَ عِشرِينَ فِي مَشيَتِهِ وَ مَنظَرِهِ» یعنی: خداوند از آدم هفتاد ساله‌ای که لباس و قیافه جوان بیست ساله را دارد، بدش می‌آید.
موارد دیگری هم هست که فهرست‌وار می‌گویم:
• خداوند از کسی که صدقه می‌دهد و منت می‌گذارد، بدش می‌آید.
• خداوند از نیازمندی که اسراف می‌کند، بدش می‌آید.
• خداوند از تاجری که قسم می‌خورد، بدش می‌آید.
• خداوند از آدم گنه‌کار بدش می‌آید.
• خداوند از عبادت‌کننده‌ای که تکبر دارد، بدش می‌آید.
• خداوند از صاحب‌منصبِ ظالم بدش می‌آید.
• خداوند از کسی که در عمل نامشروع پیر شده است، بدش می‌آید.
• خداوند از مردی که زن‌ها را می‌چشد، بدش می‌آید. این در صورتی است که از حلال باشد. اگر حرام باشد که هیچ.

 


کد مطلب: 1081

آدرس مطلب :
https://fares.ir/news/1081/ایام-فاطمیه-اول-شب-دوم-98

بنیاد فارس المومنین
  https://fares.ir