بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمّینَ یا رَبَّ العالَمینَ
شاکر درگاه حضرت حق هستیم که در این سال هم اولاً به ما توفیق درک ماه مبارک رمضان را داده است و ثانیاً در اولین روز آن، توفیق شرکت در محافل مذهبی برای درک معارف دین إن شاء الله و عمل کردن به آن را در وهله دوم عنایت کرده است. من معمولاً در روز اول ماه مبارک رمضان، ترغیباً به این ماه و اینکه ترغیبی برای ما نسبت به این ماه مبارک ایجاد شده باشد، در باب ماه مبارک رمضان صحبت میکنم. امروز سه راهکار به شما میدهم که اگر کسی این سه راهکار را انجام بدهد إن شاء الله از این ماه بهره می-برد.
وقتی که پیامبر آن حدیث را در هنگام حلول هلال ماه مبارک رمضان ایراد فرمودند، اینطور بیان کردند: شما به استقبال چه چیزی میروید و چه چیزی به شما روی آورده است. یک نفر بلند شد و گفت: آیا وحی نازل شده است یا باید به جنگ و جهاد برویم؟ حضرت فرمود: هیچکدام. عرض کرد: پس مطلب چیست؟ فرمود: ماه رمضان آمده است؛ ماهی که این قابلیت در آن وجود دارد که خداوند در شب اول این ماه، همه اهل قبله را میبخشد. برای یک نفر سخت شد. گفت: همه؟ یعنی چنین چیزی امکان دارد؟ پیغمبر فرمودند: بله! همه. از منبر بالا رفتند. به پله اول که رسیدند فرمودند: آمین. به پله دوم که رسیدند فرمودند: آمین. به پله سوم که رسیدند فرمودند: آمین. بعد هم شروع به صحبت برای مردم کردند. مردم سؤال کردند: این آمینهایی که گفتید برای چه بود؟ فرمود: وقتی من گفتم ماه رمضان، این ظرفیت را دارد که در شب اول، خداوند همه اهل قبله را میبخشد، جبرئیل آمد و سه دعا کرد. سه گروه را استثناء کرد. من با یک گروه کار دارم. جبرئیل آمد و گفت: درست است که خداوند در شب اول رمضان، همه را میبخشد؛ اما سه گروه را نمیبخشد. گروه اول، کسانی هستند که در این ماه برای این ماه تلاش نمی-کنند. من هم آمین گفتم.
ماه مبارک رمضان، این پتانسیل را دارد که تمام اهل قبله در آن بخشیده شوند؛ اما تلاش هم لازم دارد. نمازهای این ماه را جدی بگیرید. این همان تلاش است. این تعقبیات رمضان است. آن را جدی بگیرید. بخوانید. یک بار این کار را بکنید. آن گاه ببینید این ماه رمضان با ماه رمضانهای گذشته تفاوتی دارد یا ندارد.
سه راهکار هست:
راهکار اول: یک دعای معرفی هست که در ابتدای آن آمده است: اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ. معمولاً وقتی این دعا خوانده میشود همه فقط آمین میگویند. ما که نفهمیدیم این از کجا آمده است. معمولاً شما ملت، یک چیزهایی را ابداع میکنید که نه در رساله آمده است و نه در جای دیگری. بله! درست است که باید آمین گفت؛ ولی برخی دعاها را هم باید خواند. ببینید پیامبر در باب این دعا چه فرموده است: مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بَعْدَ الْمَكْتُوبَةِ غَفَرَ اللهُ لَهُ ذُنُوبَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ یعنی: هر کسی که این دعا را در ماه مبارک رمضان بعد از هر نماز واجب بخواند، خداوند گناهان او را تا روز قیامت میبخشد. این دعا، یکی از آن تلاشها است. اینکه فرمودند تا روز قیامت یعنی چه؟ یعنی ما گناه کنیم و خیالمان راحت باشد؟ نخیر. این تعبیر، کنایه از این است که اگر به این اندازه هم گناه داشته باشیم و این دعا را بخوانیم، نه اینکه فقط آمین بگوییم، گناهانمان بخشیده شود. باید خوانده شود. این ظرفیت در این دعا هست. آن را از دست ندهید.
راهکار دوم: دعای جوشن کبیر را از دست ندهید. در روایت آمده است که هر کسی در روز اول ماه مبارک رمضان تا قبل از افطار، دعای جوشن کبیر را بخواند لیلة القدر را در آن سال درک میکند. ما جوشن کبیر را در ماه رمضان فقط در شب قدر میخوانیم. معلوم نیست از کجا آمده است. دعایی که برای شبهای قدر وارد شده است، دعای مجیر است. ورود دعای جوشن در روز اول است. من مانع نیستم که آنجا خوانده نشود. ذکر خدا است. خوب است که خوانده شود؛ ولی ثمرهای که در اینجا دارد در آنجا ندارد. این ثمره، مهمترین ثمره دعای جوشن است که در روز اول وارد شده است. (وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ). ما اصلاً نمیفهمیم لیلة القدر چیست. برای اینکه بفهمیم باید با جوشن کبیر شروع کنیم.
راهکار سوم: من برای این مورد میمیرم. وجود نازنین امام کاظم علیه السلام نمازی را دستور داده-اند که ظاهراً ورود آن برای مانند دیشب است. قطعاً برای دیشب بوده است؛ ولی ظاهراً امروز هم میشود خواند. تا مغرب امشب وقت دارد. حضرت فرمودهاند: مَنْ صَلَّى عِنْدَ دُخُولِ شَهْرِ رَمَضَانَ رَكْعَتَيْنِ تَطَوُّعاً قَرَأَ فِي إِحْدَاهُمَا [أُولَاهُمَا] أُمَّ الْكِتَابِ وَ إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً وَ الْأُخْرَى مَا أَحَبَّ دَفَعَ اللهُ تَعَالَى عَنْهُ سُوءَ سَنَتِهِ وَ لَمْ يَزَلْ فِي حِرْزِ اللهِ تَعَالَى إِلَى مِثْلِهَا مِنْ قَابِلٍ یعنی: کسی که نماز بخواند در هنگام وارد شدن ماه مبارک رمضان به دو رکعت نماز مستحبی در حالیکه در رکعت اول، سوره مبارکه فاتحه و سوره فتح را قرائت کند و در رکعت دوم، هر سورهای را که خواست بخواند؛ پس در رکعت اول سوره مبارکه حمد و سوره مبارکه فتح و در رکعت دوم، هر سورهای را که خواستید. اگر حالتان خوب بود سوره بقره را بخوانید و اگر نخواستید سوره کوثر را بخوانید. سوره فتح را هم از روی قرآن بخوانید اگر حفظ نیستید. اگر نمیتوانید ایستاده بخوانید، نشسته بخوانید. اگر نمیتوانید خودتان بخوانید بگویید کسی بخوانید و شما تکرار کنید. این یعنی اینکه بمیرید ولی این نماز را بخوانید.
پیامبر فرمود مگر کسی که برای رمضان تلاش نکند. یک کاری باید کرد. اگر خدا هم بخواهد روزی بدهد میگوید: هیچ جنبندهای نیست مگر اینکه روزی او به دست من است. چرا فرمود جنبنده؟ برای اینکه یک تکان هم لازم دارد. اگر بخواهیم تمام آن برکت و رحمت ماه رمضان شامل حال ما بشود یک تکانی هم از سمت ما لازم است. ما هم باید یک کاری بکنیم. گارد خداوند، باز است و آن گارد، رمضان است.
در قبال این نماز چه چیزی میدهند؟ حضرت فرمود: خداوند تمام بدیهای آن سال را از ما دفع میکند. چرا خداوند یک چنین کاری میکند؟ به خاطر اینکه با این نماز تحت بیمه حضرت حق قرار میگیریم. در کنف حمایت حضرت حق قرار میگیریم. کار بیمه چیست؟ بیمه جلوی حادثه را نمیگیرد؛ بلکه خسارت حادثه را جبران میکند. اگر کسی این نماز را بخواند اولاً خداوند علی اعلا حادثه را بر طرف میکند. ثانیاً اگر به هر دلیلی حادثهزده شدیم خداوند آن را جبران میکند. آیا این، چیز کمی است؟ این در ماه شعبان نیست. این نماز در ماه رجب نیست. این نماز در ماه ذی حجه هم نیست. این فقط در ماه مبارک رمضان است. بنابراین چقدر ما شکر بکنیم که امسال هم خدا به ما توفیق درک ماه مبارک رمضان را داده است؟ عاجز هستیم. دلیلش هم این است که پیامبر فرمود: اگر مردم بفهمند در ماه مبارک رمضان چه چیزی وجود دارد، از خدا تقاضا میکنند که این ماه مبارک رمضان، سال باشد، نه ماه.
همه مشکل ما این است که ما نمیفهمیم ماه مبارک رمضان چیست. این مشکل عمده ما است. این را نمیفهمیم. ما این درکِ حقیقت را نداریم. چرا این درکِ حقیقت را نداریم؟ مکرراً این بحث را در مقدمه ورود به ماه مبارک رمضان مطرح کردهام. در تلویزیون هم گفتهام. درک حقیقت در انسان به واسطه قلب او است. خدا در نهاد هر انسانی، یک حقیقتی قرار داده است که از ماده، مجرد است. این حقیقتِ مجردِ از ماده به اعتبارات مختلف، اسمهای مختلفی دارد. یک حقیقت است؛ ولی به حیثیتهای مختلف، اسامی متفاوتی دارد. از یک جهت به آن میگویند روح. از یک جهت به آن میگویند عقل. از یک جهت میگویند نفس. از یک جهت هم میگویند قلب. این چهار اسم برای یک حقیقت است، نه اینکه چهار حقیقت باشند. این عنصر مجردی همان حقیقتی است که وقتی خداوند، آن را به انسان اضافه کرد فرمود: (ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللهُ أَحْسَنُ الْخالِقينَ). این یک حقیقت مجرده است. چهار اسم دارد. از این جهت که منشأ حیات و زندگی در انسان است به آن میگویند روح. از این جهت که در انسان، منشأ درک و تولید علم و معرفت است به آن میگویند عقل. از این جهت که در انسان، منشأ حرکت ارادی است به آن می-گویند نفس. از آن جهت که منشأ اتصال انسان به عالم ملکوت است به آن میگویند قلب.
در سوره مبارکه بقره میفرماید: (ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ) یعنی: تردیدی نیست که این کتاب، هدایت است برای اهل تقوا. اهل تقوا چه کسانی هستند؟ اولین چیزی که در آنها وجود دارد این است که قلباً با عالم ملکوت، مرتبط هستند. ما پله اول را در هدایت و تقوا طی نکردیم. از پله دوم شروع میکنیم و روزی هزار رکعت نماز میخوانیم و زکات میدهیم. این اثر ندارد؛ چون قلب ما به عالم غیب متصل نشده است. ما شهود غیبی نداریم. مکاشفه نداریم. این را نداریم. دلیلش را از لسان وجود نازنین پیامبر عظیم الشأن اسلام گفتیم و راهش را هم از نسخه ایشان گفتیم. پس آن عنصر مجردی که منشأ اتصال انسان به عالم غیب است قلب انسان است؛ اما پیغمبر فرمودند: إِنَّ هَذِهِ القُلُوبَ تَصدَعُ کَمَا یَصدَعُ الحَدیدُ یعنی: این قلبهای شما که باید منشأ اتصال به حق و حقیقت باشد زنگ زده است همانطوری که آهن زنگ میزند.
از آهن زنگزده استفاده نمیکنند مگر اینکه آن را صیقل و جلا بدهند. قلب انسان در اثر گناه و لغزش شیطانی، کدورت پیدا میکند. در اثر لغزش نفسانی، قلب او کدورت پیدا میکند. در اثر لغزش دنیوی، قلب او کدورت پیدا میکند. در اثر غفلت از حقیقت، قلب او کدورت پیدا میکند. این کدورت باعث لزج شدن میشود. لذا امام صادق علیه السلام میفرماید: شما حرف حق را میشنوید. به قلب شما اصابت میکند؛ منتها چون قلب شما لزج شده است، سُر میخورد و پایین میآید و نفوذ پیدا نمیکند. یعنی اگر کسی هدایت نمیشود صرفاً این نیست که «چون سخن از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند». کسی از پیامبر بالاتر نیست؛ ولی ابوبکر هدایت نشد. دلیلش این نیست که حرف پیامبر از دل بر نیامده بود. قلب آن نفر بود که مشکل داشت. همه جا این قاعده را اجرا نکنید که بگویید اگر ما هدایت نمیشویم به خاطر مبلغین ما است که حرفشان از ته دل نیست. چه کسی این حرف را زده است؟ ممکن است بخشی از مطلب به همین خاطر باشد؛ ولی بخشی هم به این خاطر است که شما هم ذغال خوبی هستید. همیشه به خاطر رفیق بد نیست. کدورت قلب است که قلب را لزج میکند. حرف حق میآید؛ ولی سر میخورد و پایین میآید. دلیلش هم این که امسال ما مانند پارسال ما است. حتی مانند چهل سال پیش است؛ در حالی که آقای ما میفرماید: هر کسی که دو روزش مانند هم باشد ورشکست است.
چطور است که ما ضررِ چهل ساله را نمیفهمیم؟ چطور است که ما ضررِ چهل ساله را نمیفهمیم؟ یک نگاه به دفترچه مالی میکنیم و میفهمیم که ضرر میدهد و جلوی کسب و کار را میگیریم. چطور است که در دفتر اعمال چهل سالهام نمیفهمم ضرر کردهام؟ چهل سال است که همین هستم. قلوب زنگ زده است. حق را نمیفهمد. حقیقت را نمیفهمد. به آن اقرار ندارد.
یک شخصی در آنجا بود. به پیامبر عرض کرد: مَا جَلَاؤُهَا؟ یعنی: این قلب را چگونه جلا بدهیم؟ چگونه به آن سمباده بزنیم؟ پیامبر فرمود: تَلَاوَةُ القُرآنِ یعنی: قرآن بخوانید. قرآن، قبل از ماه مبارک رمضان، قلب شما را جلا میدهد. وقتی جلا داد در این ماه، شما نزول ملک و روح را میبینید. بر شما نازل نمیشوند. بر ولی عصر نازل میشوند؛ ولی این نزول را میبینید. سلامی را که تا صبح بر روزهداران میدهند را میشنوید. ما صائم هستیم یا نیستیم؟ هستیم. پس چرا این سلام را نمیشنویم؟ این سلام را که به ما میدهند. چرا نمیشنویم؟ چون قلب ما زنگ زده است. باید پیش از ماه رمضان این قلب را جلا میدادیم. هنوز هم دیر نشده است. از امروز برای سال بعد شروع کنید. معمولاً در المپیک که شکست میخوریم جلسه میگذارند و میگویند از همین امروز برای چهار سال بعد فکر کنید. ما هم از همین امروز باید برای سال آیندهمان فکر کنیم. شروع کنید به قرآن خواند. این صیقل را به قلبتان بدهید تا شاید همین امسال یک عنایتی بشود. اگر نشد هم ناامید نشوید. برای سال بعد کار کنید. شما که بنا است صد و بیست سال عمر کنید. چه کسی این بنا را گذاشته است؟ معلوم نیست. همه میگوییم بعد از صد و بیست سال میمیرم. الان هم که همه چهل ساله هستند. برای سال بعد تلاش کنید.
این سه کار را انجام بدهید. دعای جوشن و دعای اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ و آن نمازی که گفتم؛ مگر اینکه نخواهید همین قدر هم تلاش کنید. اگر تلاش نکنید نمیتوانید به خدا بگویید چرا به ما امتیاز بالاتری ندادی. چون خداوند میفرماید تو چه کردی؟ تو چه کار کرده بودی؟ یک قدم برداشته بودی؟
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكَ مِنِّي سَلَامُ اللهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لَا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَولَادِ الحُسَینِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللهِ».