بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمّینَ یا رَبَّ العالَمینَ
حدیثی را که از ساحت مقدس نبوی مطرح این بود که فرمودند: أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللهُ حَسَنَاتٍ یعنی چهار خصلت است که اگر در کسی باشد و از فرق سر تا نوک انگشتهای پایش غرق در گناه باشد خداوند به واسطه آن چهار خصلت، این گناهان را تبدیل به حسنات میکند.
برای توضیح حدیث باید دو مقدمه را بیان کنیم. مقدمه اول این بود که این بحث از سلسله مباحث رحمت حضرت حق است که به اجمال گذشت.
مقدمه دوم این است که راههای خلاصی از معاصی در معارف اسلامی چند تا است؟ اگر کسی بخواهد گناه او بخشیده شود راههای آن چند تا است؟
به اجمال و با استناد به آیات و روایات، به هشت مورد اشاره میکنیم.
راه اول: شناختهشدهترین راه، توبه است.
در سوره مبارکه تحریم آیه 8 میفرماید: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید بسوی خدا توبه کنید، توبهای خالص) این آیه، توبه را به اهل ایمان اختصاص میدهد. بعد میفرماید توبه شما باید یک بازگشت حقیقی باشد نه غیر حقیقی. نباید مقطعی باشد. باید واقعی باشد.
توبه، اسباب و شرایط دارد. شخصی رفت و گفت: أَستَغفِرُ اللهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیهِ. حضرت فرمودند: ثَکَلَتکَ أُمُّکَ این چه کاری است که تو میکنی؟ عرض کرد: توبه میکنم. حضرت فرمود: توبه شش مرحله دارد.
راه دوم: غفران است.
در سوره مبارکه نساء آیه 48 میفرماید: (إِنَّ اللهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ؛ خداوند (هرگز) شرک را نمیبخشد! و پایینتر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) میبخشد.) غفران، شامل گناه شرک نمیشود. با مغفرت الهی، شرک بخشیده نمیشود. ولی غیر از گناه شرک، هر گناه دیگری که باشد برای هر کسی که بخواهد را میبخشد. شما میدانید که گناه شرک به واسطه توبه بخشیده میشود ولی به واسطه غفران بخشیده میشود. پس غفران غیر از توبه است.
راه سوم: تکفیر نیز راهی برای خلاصی از گناه است. در سوره مبارکه آل عمران آیه 195 میفرماید: (لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللهِ وَ اللهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ؛ بیقین گناهانشان را میبخشم؛ و آنها را در باغهای بهشتی، که از زیر درختانش نهرها جاری است، وارد میکنم. این پاداشی است از طرف خداوند؛ و بهترین پاداشها نزد پروردگار است.) حضرت حق میفرماید: به یقین گناهان آنها را پاک میکنم و یقینا آنها را وارد بهشت میکنم. بهشتی که از زیر درختان آن، نهرها جاری است و این، یک پاداشی از حضرت حق است.
راه چهارم: چهارمین طریق، مسأله محو است. در سوره مبارکه رعد آیه 39 میفرماید: (يَمْحُوا اللهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ؛ خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات میکند؛ و «امّ الکتاب» [= لوح محفوظ] نزد اوست!) علم خدا سه مرتبه دارد؛ یکی علم ذاتی است و یکی علم فعلی است و یکی علم کتابی است. یک مرتبهای از مراتب علم خدا، علم در نزد کتاب است. آن کتابی که تمام حقایق هستی در آن نوشته شده است نامش أم الکتاب است و به دست خدا است. خدا میتواند پاک کند و میتواند محو کند. میتواند مستقر کند. همه چیز را اعم از مقدرات و آنچه که به عنوان پاداش بد باید به ما داده شود. همه چیز در آن ثبت هست. چون این کتاب در نزد خدا است، خداوند قدرت پاک کردن و تثبیت را دارد.
راه پنجم: پنجمین راه ادراء است. در سوره مبارکه رعد آیه 22 میفرماید: (وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ؛ و با حسنات، سیئات را از میان میبرند؛ پایان نیک سرای دیگر، از آن آنهاست...) به واسطه انجام حسنات، گناهان را پاک میکند. کسانی که مشمول ادراء میشوند سرانجام خوبی دارند. چه کسانی مشمول این راه میشوند؟ این خودش یک بحث است. کدام حسنه است که میتواند گناهان را پاک کند؟
یک راهی هم هست که شبیه همین است که به آن میگویند اذهاب. در سوره مبارکه هود آیه 114 می-فرماید: (إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ) یعنی حسنات، سیئات را از بین میبرد. کدام حسنه است که سیئه را از بین میبرد؟ هر عمل نیکی، سیئات را از بین نمیبرد. حسنهای که سیئات را از بین میبرد چیست؟ زیارت حضرت علی ابن موسی الرضا. همین که میروید محضر مبارک ایشان مشرف میشوید و به محضر مبارک ایشان عرض سلام میکنید گناهان شما را پاک کردهاند. آن حسنهای که میتواند سیئات را از بین ببرد ولایت امیرالمؤمنین است.
وجود نازنین حضرت سید الشهداء در یکی از عقبههایی که به عبیدالله ابن حر جعفی برخورد کردند به او فرمودند: تو آدم بدی بودهای. تو قُطاع الطریق بودهای. تو در دستگاه معاویه بودهای. تو مال دزدی کردهای. تو آدم کشتهای. میخواهی درست شوی؟ گفت: بله یا ابن رسول الله. فرمود: بیا با من به شهادت برس تا درست شوی. نفرمود بیا توبه کن بلکه فرمود بیا و با من به شهادت برس. به او نفرمود که برو و نماز شب بخوان. چون در یک جاهایی از نماز شب هم کاری برنمیآید. حسنه، زیارت حضرت رضا علیه السلام است. همین که بروید داخل تمام است. به شرط اینکه با معرفت بروید نه اینکه بروید و عکس سلفی بگیرید. واقعا بیمعرفتی است. آن هم آقایی که وقتی به او سلام میکنی گناهانت پاک میشود.
راه ششم: تمحیص است. تمحیص در قرآن، آیهای ندارد ولی روایت موثق دارد. این روایت را، هم جناب شیخ مفید در کتاب «امالی» و هم جناب شیخ طوسی در کتاب «امالی» آوردهاند. این حدیث در این دو کتاب آمده است. یکی از راههای خلاصی از گناه، تمحیص است، تمحیص الذنوب.
جناب ابو حمزه ثمالی این حدیث را از وجود نازنین حضرت باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمود: أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ كَمَلَ إِسْلامُهُ وَ أُعِينَ عَلَى إِيمَانِهِ اگر چهار خصلت در کسی باشد چند ویژگی ایجاد میشود؛ یکی ایمانش کامل میشود. دیگر اینکه بر ایمان و مؤمن شدنش کمک میشود.
(قَالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُمْ. حجرات/14( عدهای از اعراب به محضر رسول خدا رفتند و گفتند: ما ایمان آوردیم. به پیامبر وحی شد که به اینها بگو: شما هنوز ایمان نیاوردهاید. شما بگویید اسلام آوردیم. هنوز ایمان به قلبهای شما راه پیدا نکرده است. بعد حضرت صادق در ادامه آن حدیث فرمودند: وَ مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ وَ لَقِيَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ گناهانت هم تمحیص می-شود. و به ملاقات پروردگارت میروی ولی با این ویژگی که او از شما راضی است.
یکی از اعمالی که موجب تمحیص گناهان میشود و اسلام را کامل میکند و ایمان را تقویت میکند و ملاقات رب را حاصل میکند در حالیکه او از ما راضی است این است:
وجود نازنین امام رضا علیه السلام فرمودند: فَإِنَّ إِخْرَاجَهُ مِفْتَاحُ رِزْقِكُمْ وَ تَمْحِيصُ ذُنُوبِكُمْ به درستی که دادن خمس، کلید روزی شما است و باعث پاک کردن گناه شما است.
فرمول روزی، دست خدا است. دست تو که باشد میگویی خرج نکن تا زیاد بشود. خدا میگوید خمسش را بده تا من آن را زیاد کنم. آقای ما علی ابن موسی الرضا میفرماید دادن خمس، موجب تمحیص الذنوب است. گناهان پاک میشود. اسلام کامل میشود و ایمان تقویت میگردد و ملاقات خدا در حالیکه از ما راضی است را در پی دارد.
راه هفتم: هفتمین راهی که برای پاک شدن گناهان وجود دارد حَطّ الذنوب است یعنی آتش گرفتن گناهان. این مورد هم در قرآن کریم آیه ندارد ولی روایات موثق دارد. گناهان آتش میگیرند نه اینکه گناهکار آتش بگیرد. یعنی همه را از بین میبرند. این چه عملی است که موجب حطّ الذنوب میشود؟ دو مورد را میگوییم که یکی از آنها بسیار سخت است و یکی دیگر هم اگر بخواهد با معرفت اتفاق بیفتد خیلی عالی است.
این مورد خیلی سخت است. در فرمایش حضرت باقر آمده است. یک عملی است که اگر انجام بگیرد گناهان آتش میگیرد. برای از بین بردن جرم، هیچ راهی بهتر از آتش زدن مدرک جرم نیست. این راه خیلی سخت است. حضرت فرمودهاند: مَنْ مَشَى فِي حَاجَةِ أَخِيهِ کسی که برای انجام دادن کار برادر مسلمانش راه بیفتد چند خروجی دارد:
1. أَظَلَّهُ اللهُ بِخَمْسَةٍ وَ سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ؛ در روز قیامت، خداوند به واسطه هفتاد و پنج ملک روی او سایه درست میکنند. یکی از نشانهها و علایم نبوت حضرت ختمی مرتبت این بود که وقتی راه میرفتند همواره یک ابری بالای سر ایشان بود. دیگران میفهمیدند که ایشان پیامبر است. قبل از رسالت در باب ایشان چنین چیزی بوده است. در امت پیامبر هم یک چنین چیزی وجود دارد منتها کسی که برای انجام کار برادر مسلمانش اقدام کند.
2. وَ لَمْ يَرْفَعْ قَدَماً إِلّا كَتَبَ اللهُ لَهُ حَسَنَةً؛ هنوز حرکت نکرده است و هیچ کاری نکرده است ولی خداوند برای او حسنات را مینویسد.
3. وَ حَطَّ عَنْهُ بِهَا سَيِّئَةً؛ گناهانش را آتش میزند.
4. وَ يَرْفَعُ لَهُ بِهَا دَرَجَةً؛ درجات معنوی او را بالا میبرد.
بعد حضرت میفرماید: الْمُسْلِمِ فَإِذَا فَرَغَ مِنْ حَاجَتِهِ كَتَبَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ بِهَا أَجْرَ حَاجٍّ وَ مُعْتَمِرٍ؛ وقتی کار را انجام داد و هیچ منّتی هم نگذاشت خداوند ثواب عمره و حج را در عمل او مینویسد. یعنی ثواب حج مقبول را دارد. اما متأسفانه جامعه ما نسبت به انجام کار مسلمانان گریه میکنند ولی برای او کاری انجام نمی-دهند. میگویند یک شخصی که تعدادی نان در دستش بود از جایی رد میشد. دید که یک کودکی گریه میکند. پرسید: چرا گریه میکنی؟ آن کودک گفت: گرسنه هستم. این شخص هم در کنار آن کودک نشست و شروع کرد به گریه کردن. مردم گفتند: چه شده است که شما دو نفر گریه میکنید؟ کودک گفت: گرسنه هستم. مرد گفت: این کودک گرسنه است. گفتند: نان بده. گفت: نان نمیدهم ولی گریه میکنم. ما فقط گریه میکنیم. کار برادر مسلمان را انجام نمیدهیم.
بدون تعارف میگویم؛ آن چیزی که در حساب و کتاب خدا نوشته میشود این است که برادر مسلمانت را از زمین بلند کنی نه اینکه اگر صد میلیون تومان پول داری پنجاه هزار تومان بدهی و بعد هم بگویی الحمدلله وظیفهام را انجام دادم. به ازای ثروتی که دارید باید دیگران را از زمین بلند کنید. پنجاه هزار تومان برای کسی است که نمیتواند. آن کسی که اصلا نمیتواند باید دعا کند ولی به این شرط که واقعا نتواند. نه اینکه ثروت کلان دارد و صد هزار تومان بدهد. این را من نمیپذیرم چه رسد به خدا. میگویی خدا کریم است. اینقدر این خدای کریم، دقیق است که به این راحتی نمیشود با او کنار آمد. خدا برای محاسبه اعمال، دو سیستم دارد:
1. یک ایستگاهی در قیامت دارد به نام حساب. در این ایستگاه میگویند چه آوردهای. مثلا میگویید پنجاه سال نماز.
2. یک ایستگاهی در قیامت دارد به نام میزان. در این ایستگاه محاسبه میکنند که این نمازهای شما نماز هست یا نیست. این ایستگاه، همان دستگاه استاندارد خدا است. در سوره مبارکه انبیاء آیه 47 میفرماید: (وَ نَضَعُ الْمَوازينَ الْقِسْطَ؛ ما ترازوهای عدل را در روز قیامت برپا میکنیم)
یکی از چیزهایی که حطُّ الذنوب میکند اشک بر مصایب سید الشهداء است. یکی دیگر از مواردی که در حدیث آمده است را هم بگوییم: مَن إِبتَلاهُ بِبَلاءٍ فِی جَسَدِه فَهُوَ لَه حَطَّةٌ؛ اگر خداوند کسی را به یک بلا و ابتلا و بیماری در ظاهرش مبتلا کرد این بیماری در بدن او، موجب حطّ الذنوب میشود.
راه هشتم: عالیترین راه، همین راه است. آن چیزی که خیلی اهمیت دارد همین تبدُل است. در سوره مبارکه فرقان آیه 70 میفرماید: (فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ؛ خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند) گناهان را که پاک میکند هیچ، به جای آن حسنه هم مینویسد. این کار فقط کار خدا است. این اتفاق هم فقط در تبدل میافتد. توبه این خصوصیت را ندارد. در توبه فقط پاک میکنند و جهنم نمیبرند. در حطّ الذنوب هم فقط جهنم نمیبرند. در تمحیص الذنوب، ما را به جهنم نمیبرند. در ادراء ما را به جهنم نمیبرند. اما بهشت را میگویند خودت برو. ولی در تبدّل علاوه بر اینکه به جهنم نمیبرند به بهشت می-برند. پاک که میکند هیچ، به جای آن حسنه هم مینویسد.
چرا خداوند این کار را میکند؟ در ادامه همین آیه میفرماید: (وَ كانَ اللهُ غَفُوراً رَحيماً) چون خداوند رحیم است. از سر رحمتش است که تبدل دارد. رحمتی است که محدود نیست. رحمتی که محدود نباشد کار زیادی میکند.