بسم اللّه الرحمن الرحیم
« اللّٰهُمَّ إِنَّ عَفْوَكَ عَنْ ذَنْبِى، وَتَجاوُزَكَ عَنْ خَطِيئَتِى، وَصَفْحَكَ عَنْ ظُلْمِى، وَسَتْرَكَ عَلَىٰ قَبِيحِ عَمَلِى، وَحِلْمَكَ عَنْ كَثِيرِ جُرْمِى عِنْدَ مَا كانَ مِنْ خَطَإى وَعَمْدِى أَطْمَعَنِى فِى أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَاأَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ الَّذِى رَزَقْتَنِى مِنْ رَحْمَتِكَ، وَأَرَيْتَنِى مِنْ قُدْرَتِكَ، وَعَرَّفْتَنِى مِنْ إِجابَتِكَ، فَصِرْتُ أَدْعُوكَ آمِناً، وَأَسْأَلُكَ مُسْتَأْنِساً لَاخائِفاً وَلَا وَجِلاً، مُدِلّاً عَلَيْكَ فِيما قَصَدْتُ فِيهِ إِلَيْكَ، فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّى عَتَبْتُ بِجَهْلِى عَلَيْكَ، وَلَعَلَّ الَّذِى أَبْطَأَ عَنِّى هُوَ خَيْرٌ لِى لِعِلْمِكَ بِعاقِبَةِ الْأُمُورِ. »؛ «خدایا، بخششت از گناهم و گذشتت از خطایم و چشمپوشیات از سرکشی ام و پردهافکنیات بر کردار زشتم و بردباریات از فراوانی جرمم از آنچه از خطا و گناه عمدیام بود، مرا به طمع انداخت که از درگاهت چیزی را که شایسته آن از سوی تو نیستم درخواست کنم، آنچه از رحمتت نصیبم نمودی و از قدرتت نشانم دادی و از اجابتت به من شناساندی، پس بر آن شدم که با اطمینان بخوانمت و با انس و میل بدون ترس و هراس از تو درخواست میکنم و در آنچه به خاطر آن روی به پیشگاه تو کردم این است که از تو ناز جویم، اگر برآورده شدن حاجتم تأخیر افتاد، از روی نادانی بر تو نکوهش ورزیدم، با آنکه شاید به تأخیر افتادن روا شدن حاجتم برایم بهتر باشد، چه تو به سرانجام امور آگاهی».
تأخیر در استجابت دعا
این فراز از دعای افتتاح به مناجات و راز و نیاز با خداوند متعال می پردازد و گوشه ای دیگر از الطاف الهی در حق بنده را بر می شمارد و پرده پوشی و بخشش گناهان و برداری و بزرگواری نسبت به بنده از این الطاف است و همین لطف ها سبب شده تا بنده با آرامش خاطر و بدون هیچ ترس و واهمه ای، درخواست های خود را با خداوند متعال مطرح کند و بار دیگر دست دعا به درگاه بی نیاز بردارد گویی که هیچ خطا و اشتباهی در کار نبوده است بخواهد.
خداوند متعال نیز با کرامت و بزرگی دعای بنده را شنیده و اجابت می نماید. اما گاهی این اجابت به تأخیر می افتد و بنده با فراموش کردن تمامی لطف های الهی در حق خود، زبان به گلایه و اعتراض می گشاید که چرا خداوند حاجت مرا برآورده نکرد؟
متأسفانه این حالت در بسیاری از دعاکنندگان به وجود می آید و خود را طلبکار خداوند متعال دانسته و گاهی به نشانه ی اعتراض به خداوند، از عبادت های خود دست بر می دارند و برای خداوند متعال شرط و شروط تعیین می کنند.
تأخیر در استجابت دعا دو سبب عمده می تواند داشته باشد:
الف. مصلحت
خداوند متعال حکیم است و کارهای خود را بر اساس مصالح و مفاسد انجام می دهد و اگر دعایی به اجابت نرسید به جهت جهل یا ناتوانی و یا نامهربانی به دعا کننده نیست چرا که علم و قدرت و مهربانی خداوند متعال بی پایان است و محدودیت و نقصانی از این جهت وجود ندارد ولی مصلحت اقتضاء می کند که حاجت بنده یا با تأخیر برآورده شود و یا اصلاً برآورده نشود.
اما از آنجایی که علم انسان محدود بوده و به همه جوانب امور خود آگاه نيست، گاهی تصور می کند که خواسته ای به صلاح اوست و برای او مفید است که در واقع چنین نیست و گاهی فکر می کند چیزی به ضرر او است در حالی که خیر و صلاح او در همان چیز است. قرآن نيز اين امر را با لحنهاى گوناگون مطرح كرده است. (1)
گاهی دعا كننده خیال مىكند خواسته و حاجتی را كه از خداوند متعال درخواست کرده و تقاضاى انجامش را داشته به مصلحت اوست و برای او خیر و فایده دارد؛ ولى از آنجا كه خداوند عالم به همه امور است و علم او محدود و ناقص نیست، مىداند كه در واقع چنين نيست و از اين رو آن تقاضا و دعا را رد مىكند يا مىداند در زمان ديگرى اين نياز به نفع اوست و به اين جهت اجابت آن را به تأخير مىاندازد. در این فراز از دعای افتتاح، این مطلب چنین بیان شده است:
«فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّى عَتَبْتُ بِجَهْلِى عَلَيْكَ، وَلَعَلَّ الَّذِى أَبْطَأَ عَنِّى هُوَ خَيْرٌ لِى لِعِلْمِكَ بِعاقِبَةِ الْأُمُورِ. »، اگر برآورده شدن حاجتم تأخیر افتاد، از روی جهل و نادانی تو را عتاب کردم با آنکه شاید تأخیر برآورده شدن حاجتم، برایم بهتر باشد؛ چرا که به تو عاقبت امور آگاه هستی.
اميرالمؤمنين (علیه السلام) چنین می فرمایند: «بسا ممكن است اجابت دعا را به تأخير اندازد تا پاداش فزونترى بهره سائل شود و عطاى شخص اميدوار كاملتر شود. و بسا ممكن است درخواستى داشته باشى كه به تو ندهند و به جاى آن خيرى در اين دنيا يا آخرت به تو ببخشند، يا آن را با چيزى كه برايت بهتر است جابه جا كنند. بسا دنبال چيزى باشى كه اگر به تو داده شود نابودى دينت در آن باشد». (2)
ب. خداوند دوستدار تداوم دعا
گاه سبب رد يا تأخير در اجابت دعا بدان خاطر است كه خداوند دوست دارد كه حال لطيف و خوش دعا كننده ادامه داشته باشد. زيرا محبوبترين كارها نزد خداوند متعال در روى زمين دعاست «حب الاعمال عند الله تعالى على وجه الارض الدعا» (3).
و به فرمايش امام باقر عليه السلام: «ما من شىء افضل عند الله من الا سئل» (4)؛ «من هيچ چيز نزد خدا بهتر از درخواست كردن از او نيست».
امام صادق عليه السلام در روايتى مىفرمايد: «بنده هنگامى كه دعا مىكند، خداوند به دو فرشته مىگويد: دعايش را مستجاب كردم لكن او را در نيازش محبوس داريد [و اجابتش را به تأخير افكنيد] زيرا من دوست دارم كه صوتش را بشنوم». (5)
____________________
(1) سوره بقره ، آيه 216؛ سوره نساء ، آيه 19؛ سوره كهف ، آيات 82- 60.
(2) نهجالبلاغه، نامه 31.
(3) اصول كافى، ج 2، ص 467.
(4) وسائل الشيعة، ج 4، ص 1092.
(5) اصول كافى، ج 2، ص 489.