بسم اللّه الرحمن الرحیم
«الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى يَخْلُقُ وَلَمْ يُخْلَقْ، وَيَرْزُقُ وَلَا يُرْزَقُ، وَيُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ، وَيُمِيتُ الْأَحْياءَ، وَيُحْيِى الْمَوْتىٰ، وَهُوَ حَيٌّ لَايَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ .»؛ خدا را سپاس که میآفریند و خود آفریده نشده و روزی میدهد و خود روزی داده نمیشود و میخوراند و خود خورانده نمیشود و زندهها را میمیراند و مردگان را زنده میکند و اوست زندهای که هرگز نمیمیرد، خوبی و خیر تنها به دست اوست و او بر هر کاری تواناست.»
منشأ هر خوبی
آخرین فراز از دعای افتتاح که با بیان حمد، برخی از ویژگی های خداوند متعال را بیان می کند، همین فراز است. خلقت، رزق، اطعام، زنده کردن، میراندن همه و همه در اختیار خداوند متعال است و همه خیر و خوبی به دست اوست و او توانای بر هر کاری است.
در این فراز بعد از بیان امور مخصوص به خداوند متعال، او را منشأ هر خیر معرفی نموده و قدرت بی نهایت را به او نسبت می دهد.
در آیات متعددی به سرچشمه بودن خداوند متعال برای هر خیری اشاره شده است از جمله آیه 79 سوره نساء است: ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيدا(1)؛ هر چه از خوبيها به تو مىرسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مىرسد از خود توست و تو را به پيامبرى، براى مردم فرستاديم، و گواه بودن خدا بس است.
همچنین در آیه 26 سوره آل عمران می خوانیم :
قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (2)؛ بگو: خدايا! اى مالك همه موجودات! به هر كه خواهى حكومت مىدهى و از هر كه خواهى حكومت را مىستانى، و هر كه را خواهى عزت مىبخشى و هر كه را خواهى خوار و بىمقدار مىكنى، هر خيرى به دست توست، يقيناً تو بر هر كارى توانايى.
بنابراین هر خیری که باشد، تنها به دست خدای متعال است و اوست که بندگان خود را از این خیر، بهره مند می سازد.
راه رسیدن به «خیر»
بعد از آنکه معلوم شد، تنها منشأ «خیر» خداوند متعال است، حال این سئوال مطرح می شود: راه رسیدن به این خیر چیست؟
پاسخ این سوال را باید در متون دینی و وحيانی جستجو کرد:
رسيدن به «خير» در تمام امور زندگی، در گرو اراده الهی است و تا او نخواهد به کسی خیری نمی رسد. بر اساس آيه 107 سوره مبارك يونس، شرط رسيدن به « خير » تعلق گرفتن اراده و مشيت خداي متعال است. إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَاد لِفَضْلِهِ يُصيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِه. ؛ اگر براى تو خيرى خواهد فضل و احسانش را دفع كنندهاى نيست خيرش را به هر كس از بندگانش بخواهد مىرساند.
خداوند متعال برای اراده کردن خیر، اسبابی را قرار داده است.
معرفت و اطاعت از امام
در قرآن کریم، حکمت به عنوان «خیر کثیر» معرفی شده است.
يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ (3)؛ حكمت را به هر كس بخواهد مىدهد، و آنكه به او حكمت داده شود، بىترديد او را خير فراوانى دادهاند، و جز صاحبان خرد، كسى متذكّر نمىشود.
روایات اهل بیت (علیهم السلام)، حکمت در این آیه را ، به اطاعت از خداوند متعال و معرفت امام تفسیر کرده اند؛ امام صادق (علیه السلام) چنین در مورد این آیه شریفه چنین می فرمایند: «فَقَالَ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ.»(4)
همچنین در آيه 59 سوره نساء رسيدن به «خير» زير سايه اطاعت از خداي متعال و پيامبر اكرم (صلّی اللّه علیه و آله) و صاحبان امر (علیهم السلام) بیان شده است: يا أَيهَا الذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللهَ وَ أَطيعُوا الرسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدوهُ إِلَى اللهِ وَ الرسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلا
از کنار هم قرار دادن این آیات چنین به دست می آید که اراده و مشیت الهی برای خیر دادن به کسی، در گرو اطاعت از خدای متعال و اولیای او است.
البته روشن است که اگر فرد يا جامعه اي اين شرط اساسي در رسيدن به « خير » را در همه شئون زندگي رعايت کند يعني همه مناسبات زندگي در دايره ي اطاعت از خداي متعال و اولياي خداوند تعريف شود گامي استوار براي رسيدن به « خير » نهايي برداشته که اين « خير » نهايي بر اساس آيه 86 سوره مبارک هود تحت عنوان « بقيت الله » معرفي شده؛ بَقِيتُ اللهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ ... که به وجود مقدس امام زمان (عج) تفسیر شده است.
________________
(1) سوره نساء، آیه 79.
(2) سوره آل عمران، آیه 26.
(3) سوره بقره، آیه 269.
(4) کافی، ج1، ص185.