بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
بحث ما این بود: چه دلیلی وجود دارد که یک عدهای از دین خدا گریزان هستند و فرار میکنند؟ یا اصلا نمیپذیرند که همان کفر است و یا بعد از پذیرش، آن را کنار میگذارند که میشود اضلال بعد از هدایت. عوامل دینگریزی در جامعه ما چیست؟
در منابع دینی ما که از طریق وحی به ما رسیده است و وحی مهمتر از عقل و علم است تاکید بسیاری شده است بر دینداری. پس در منابع دینی ما هم به وفور و هم به طور مؤکدا آمده است که تدین و دینداری مهم است. میگویند اهل دین باشید. در اهمیت دینداری، روایاتی وجود دارد.
در عهدنامه امام علی (ع) به محمد ابن ابی بکر زمانی که والی مصر شد ، یک عبارتی است که غوغایی است. در اهمیت دینداری است. اگر ولات و سیاستمداران ما همین جمله را رعایت بکنند همه چیز درست میشود.حضرت فرمود : فَأَنْتَ مَحْقُوقٌ أَنْ تُخَالِفَ عَلَى نَفْسِكَ وَ أَنْ تُنَافِحَ عَنْ دِينِكَ وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ لَكَ إِلَّا سَاعَةٌ مِنَ الدَّهْرِ تو باید دو کار را انجام بدهی؛ بر تو واجب است که مخالفت با نفس بکنی و از دینت حمایت کنی اگر چه که از عمر تو یک ساعت باقی مانده باشد. حمایت از دین باید کرد.
یعنی تهذیب نفس داشته باشی. استانداری که تهذیب نفس کرده باشد لازم است، مدیر کلی که تهذیب نفس کرده باشد، فرمانده سپاهی که تهذیب نفس کرده باشد ... میگوید بر تو لازم است نه اینکه اگر شده که چه بهتر و اگر نشد هم که هیچ. میفرماید چون تو از طرف من، والی هستی پس بر تو لازم است که تهذیب نفس داشته باشی.
چرا مراقب دینمان باشیم؟ برای اینکه طبق روایات ، دینداری در دوره غیبت کبری امام زمان (عج) کار بسیار سختی است. عربها برای کارهای سخت و نشدنی یک ضرب المثل دارند. یک درختی دارند به نام درخت قَتاد. این درخت دارای یک خارهای سوزنی است. وقتی میخواهند بگویند یک کاری سخت و نشدنی است میگویند تراشیدن خارهای قتاد با دست از آن کار آسانتر است. این ضرب المثل را وجود نازنین حضرت صادق علیه السلام استفاده کرده است. ایشان میفرماید: إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِلْقَتَادِ، ثُمَّ قَالَ هكَذَا بِيَدِهِ، فَأَيُّكُمْ يُمْسِكُ شَوْكَ الْقَتَادِ بِيَدِهِ؟ صاحب این قیام یک غیبتی دارد. کسی که در دوره غیبت کبری میخواهد متدین باشد نه اینکه فقط اسم او متدین باشد. رسم او باید متدین باشد. یعنی باید بخواهد دین را در جای جای زندگیش اجرا بکند ، مثل این است که آن درخت قتاد را که شاخههای سوزنی دارد با دست بتراشد. بعد حضرت میفرماید: کدامیک از شما میتواند یک چنین کاری را بکند که با دستش خار قتاد را کنار بزند؟
امام (ع) یک تعبیر دیگری دارند که میفرمایند: دینداری در دوره غیبت کبری، غریبانه است. دیندارها غریب هستند. به این عبارت توجه بفرمایید. اوضاع زمان غیبت، یک اوضاع آرام و بیدردسری نیست. شرایط به گونهای است که انسان نباید از خطراتی که دینش را تهدید میکند غافل شود. غفلت از این امر همان و از دست رفتن دین همان. انسان باید به مصلحت خودش بیندیشد و مشکلات زندگی، او را از سعادت خویش غافل نسازد. ما مشکلات را داریم ولی برای حل مشکلاتمان اولین کاری که میکنیم این است که سعادتمان را به هم میزنیم. یعنی اگر آنطوری که دین به ما گفته است بخواهیم عمل کنیم ممکن است مشکل حل بشود ولی سعادت را تامین نکردهایم. عده زیادی به این مشکل مبتلا هستند. به تعبیری که در روایات آمده است باید دینش را بگیرد و فرار کند اگر بخواهد سعادتش را تامین کند. یعنی از مقابل دشمنانی که به اشکال مختلف میخواهند به دین او لطمه وارد کنند بگریزد. این یعنی دینداری غریبانه.
امام رضا علیه السلام در همین رابطه میفرمایند: إِذَا مَاتَ ابْنِي عَلِيٌّ بَدَا سِرَاجٌ بَعْدَهُ ثُمَّ خَفِيَ فَوَيْلٌ لِلْمُرْتَابِ وَ طُوبَى لِلْغَرَیبِ الْفَارِّ بِدِينِهِ زمانیکه فرزندم حضرت هادی از دنیا برود یک مدتی یک نوری روشن میشود و آن نور، نور وجود حضرت امام حسن عسکری است. بعد آن نور مخفی میشود. وای به حال کسانی که در این دوره شک میکنند. خوشا به حال آن کسی که غریبانه دینداری میکند.
دوره غیبت کبری، دوره شک و تردید در تمام اعتقادات است
دلیل دیگری که باعث میشود دینداری در دوره غیبت کبری سخت باشد این است که یک عدهای مترصد این هستند که دین را از بین ببرند. وجود نازنین حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام میفرماید: أَيُّهَا النَّاسُ دِينَكُمْ دِينَكُمْ تَمَسَّكُوا بِهِ وَ لَا يُزِيلَنَّكُمْ وَ لایَرُدَنّکُمْ أَحَدٌ عَنْهُ مردم! مراقب دینتان باشید. مراقب دینتان باشید. دین را در زندگیتان جاری کنید. به دینتان پایبند باشید. مرز داشته باشید. مراقب باشید که دین را از شما نگیرند و کسی شما را از دینتان خارج نکند.
معلوم میشود یک طایفه دنبال این هستند که شما را از دینتان خارج بکنند. یکی از طوایفی که دنبال این کار هستند وهابیها هستند.
دو گروه از دین خارج میشوند؟
گروه اول کسانی هستند که تدینشان، تدین مستند نیست. دینداری آنها یک دینداری عالمانه نیست. دینداری آنها، دینداری خواب و رؤیا و ذکر است و استدلال و دلیل در آن وجود ندارد. دین مستند ندارند. این حدیث در کتاب شریف کافی آمده است یا از امام باقر و یا از امام صادق. تردید از من نیست. تردید از روای حدیث است. مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ صَلَوَات اللَّهِ عَلَيْه وَ آلِهِ زَالَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ يَزُولَ، وَ مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ، رَدَّتْهُ الرِّجَالُ کسی که دینش را از قرآن و سنت پیغمبر بگیرد کوهها از بین میروند ولی او متغیر نمیشود. ولی کسانی که دینشان را از زبان آدمها میگیرند و دینشان یک دین غیر مستند است که نمیتواند برای آن دلیلی بیاورد یک شخص دیگری میآید و دین او را از او میگیرد.
چون برای دینت دلیلی نداشتهای یک شخص دیگری میآید و بدون دلیل، دینت را میگیرد. یکی از اموری که باعث میشود انسان دینش را از دست بدهد این است که در تدینش مبنا ندارد. یعنی دینش مستند نیست. میگوید خدا هست ولی در جهل مرکب است تا اینکه یک امتحان و ابتلا برای او پیش می-آید و میگوید نکند خدا نیست.
گروه دوم : کسانی که در شئون زندگی شان ، دین محوریت نداشته باشد. شما وقتی در زندگی مادی بخواهید بین دو امر انتخاب بکنید که مثلا بروید سراغ این شغل در فلان اداره یا آن شغل در فلان بازار، شروع میکنید به فکر کردن و مشورت کردن و استخاره کردن و بعد انتخاب میکنید. یعنی انتخاب را با تعقل و یک مسیر منطقی انجام میدهید. این کار، پایه عقل است. اولین چیزی که بر اساس آن، حکم میکنند به عاقل بودن کسی این است که میگویند درست انتخاب کرده است. زن را درست انتخاب کرد. کار را درست انتخاب کرد. شوهر را درست انتخاب کرد. پایه اول انتخاب در شؤون دنیوی، تفکر است و تفکر می کند آن چیزی را که اصلح است انتخاب میکند. ولی اگر امر دائر بشود بین دین و دنیا، کدام یک را انتخاب میکند؟
فرمایش اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین این است که فرمودهاند اگر امر شما بین دین و مال و جان مخیر شد چه چیزی را باید فدای چه چیزی کرد:
در این رابطه امام علی (ع) می فرمایند : فَإِذَا حَضَرَتْ بَلِيَّةٌ فَاجْعَلُوا أَمْوَالَكُمْ دُونَ أَنْفُسِكُمْ وَ إِذَا نَزَلَتْ نَازِلَةٌ فَاجْعَلُوا أَنْفُسَكُمْ دُونَ دِينِكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ الْهَالِكَ مَنْ هَلَكَ دِينُهُ وَ الْحَریب مَنْ حُرِبَ دِينُهُ اگر یک مشکل مادی برای شما پیش آمد و مشکل دنیایی داشتید مالتان را بدهید و جانتان را حفظ کنید. و اگر بین دین و دنیا مشکلی پیش آمد جانت را فدای دینت کن. آن کسی هلاک شده است که دینش از بین برود و غارتزده آن کسی است که دینش غارت بشود.
پیامبر به حضرت علی فرمود: يَا عَلِيُّ! أُوصِيكَ فِي نَفْسِكَ بِخِصَالٍ فَاحْفَظْهَا عَنِّي ... الْخَامِسَةُ بَذْلُك مَالَكَ وَ دَمَكَ دُونَ دِينِكَ پنج چیز را به تو توصیه میکنم اینها را به یاد داشته باش...پنجم : جان و مالت را فدای دینت کن.
اگر به ما بگویند چرا شما برای ولادت امام زمان این همه هزینه میکنید؟ چرا شما برای رفتن به حج واجب این همه هزینه میکنید؟ چرا شما برای عاشورا این همه هزینه میکنید؟ جواب ما به همه این سوالات این است که پیامبر فرموده است: اینها دین شما است. جان و مالت را فدای دینت کن. اینها حوزه اعتقادات و رفتار دینی ما است. این سفر اروپا که نیست که اگر رفتم که رفتهام و اگر نرفتم هم چیزی نشده است.
از حضرت امیر علیه السلام نقل شده است: مَنْ جَعَلَ مُلْكَهُ خَادِماً لِدِينِهِ انْقَادَ لَهُ كُلُّ سُلْطَانٍ وَ مَنْ جَعَلَ دِينَهُ خَادِماً لِمُلْكِهِ طَمِعَ فِيهِ كُلُّ إِنْسَانٍ کسی که دنیایش را خدمتگزار دین قرار بدهد هر پادشاهی مطیع او خواهد بود. ولی کسی که دین را خادم دنیا قرار بدهد هر آدمی در او طمع دارد و هر آدمی که از راه برسد یک لگد به او میزند و از دینداری خارجش میکند.
باز هم از حضرت علی علیه السلام روایت شده است: حَصِّنُوا الدِّينَ بِالدُّنْيَا وَ لَا تُحَصِّنُوا الدُّنْيَا بِالدِّينِ به وسیله دنیا، دینتان را محافظت کنید. اما به واسطه دین، دنیایتان را آباد نکنید. کسانی که خیلی راحت از دین فرار میکنند کسانی هستند که در شؤون زندگیشان، دین محوری ندارند.