بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ ٩٥ روز زندگی حضرت زهرا (س)
#فاطمیه و ضرورت بحث درباره‌ی آن
تمام مناسبتهای مذهبی، جنبه‌ی اظهار #محبت و #مودت نسبت به ساحت #دین و اهل بیت پیامبرعلیهم‌السلام را دارند. اما در این میان، ۴ مناسبت است که احیاء آن، جنبه‌ی اعتقادی دارد و هویّت مکتب تشیع است:
#غدیر #نیمه_شعبان #عاشورا و #فاطمیه
فاطمیه، ایام بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) تا شهادت حضرت زهرا(س) است و بررسی وقایع تاریخ در این ایام است که با محوریت حضرت زهرا(س) اتفاق افتاده است.
مخالفین #شیعه درباره‌ی فاطمیه شبهات و اشکالاتی مطرح کرده‌اند که باعث ایجاد ابهام در ذهن برخی افراد شده است. بیان تاریخ معتبر ٩٥ روز زندگی حضرت زهرا(س) از ۲۸ صفر تا ۳ جمادی‌الثانی، پاسخی منطقی و مستند به این ابهامات است. قصد ما، درک و فهم حرکت حضرت زهرا(س) در دفاع از #امامت و #ولایت حضرت علی(ع) است.
عصر روز رحلت پیامبر اکرم(ص)، برخی در #سقیفه جمع می‌شوند. آنجا اتفاقاتی می‌افتد که کاملاً شبیه کودتاست. این حرکت بی‌مقدمه و یک روزه انجام نشد، بلکه مقدماتی داشت. در بخش بعد، بحث را از حَجَّة‌الوداع و غدیرخم آغاز خواهیم کرد تا ریشه مخالفت‌ها را دریابیم.
حوادث #غدیر و ضمانت جان پیامبر(ص)
ایام غدیر در کانال تلگرام طی پژوهشی با عنوان "#غدیر در آینه تاریخ" در ۹ قسمت به بررسی کامل وقایع غدیر پرداختیم.
[متن این قسمتها، با جستجوی واژه #غدیر در کانال تلگرام در دسترس است]
در این بخش بصورت مختصر به مهمترین وقایع غدیر اشاره می‌کنیم:
* جبرئیل در آخرین حج پیامبر اکرم(ص) و در بازگشت به مدینه، مجدداً معرفی حضرت علی(ع) را به پیامبر(ص) یادآور می‌شود، اما شرایط ابلاغ مساعد نیست. بار دوم می‌آید، اما باز هم شرایط آماده نیست. پیامبر(ص) نگران اوضاع پس از ابلاغ این رسالت هستند.
* بار سوم آیه نازل می‌شود: "ای رسول ما! آنچه بر تو نازل شده را ابلاغ کن که اگر انجام ندهی انگار #رسالت تو به انجام نرسیده، خداوند جان تو را از شرّ مردم در امان می‌دارد، و خداوند کافران را #هدایت نمی‌کند" [مائده/۶٧]
در این آیه، جان پیامبر(ص) ضمانت شده است. همچنین منظور از کافر، کسی است که #حق را می‌پوشاند.
* پیامبر(ص) در منطقه غدیرخم توقف می‌کنند تا همگان برسند. بعد از سه روز، در خطبه‌ای طولانی، امیرالمؤمنین علی(ع) را بعنوان ولی و وصی و جانشین و #امام بعد از خود معرفی می‌کنند و از حاضران می‌خواهند که با ایشان #بیعت کنند. با اینکه عده‌ای #حدیث غدیر را خودشان بیان کرده‌اند، اما آن را نپذیرفته و حق را پوشانده‌اند.
* جبرئیل در مسیر بازگشت، به پیامبر(ص) خبر می‌دهد که برخی قصد جان ایشان را کرده و می‌خواهند در منطقه عقبه، شتر ایشان را رَم بدهند. حذیفه و عمار مأمور می‌شوند تا ناقه شتر را نگه دارند. ۱۴ نفر به ایشان حمله می‌کنند اما چون خداوند ضمانت جان رسولش را کرده، این حرکت ناکام می‌ماند. [نام این افراد شاخص در کتب معتبر تاریخی آمده است]
نقش #اصحاب در آخرین لحظات زندگی پیامبر(ص)
آخرین روزهای حیات پیامبر(ص) است و حضرت در بستر افتاده‌اند. ایشان می‌خواهند که بعد از خود در مدینه فتنه‌ای رخ ندهد. لذا دستور می‌دهند به جز علی(ع)، همه مردم به لشکر اُسامه که جوانی ۲۱ ساله است بپیوندند.
همه تبعیت می‌کنند و می‌روند، ولی سران #سقیفه بهانه می‌آورند. پیامبر(ص) سه بار می‌فرمایند: "خدا #لعنت کند کسیکه از لشکر اُسامه سرپیچی کند"
* پیامبر(ص) به اطرافیان می‌گویند: قلم و دوات بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید. حاضرین می‌روند تا دستور را انجام دهند اما خلیفه دوم مانع می‌شود. با وقاحت می‌گوید: "رها کنید، او هذیان می‌گوید"
پیامبر(ص) دیگر اصرار بر نوشتن نمی‌کنند. زیرا کسیکه شخصیت ایشان را در زمان حیات تخریب می‌کند، برای نوشته‌ی ایشان پس از رحلت نیز ارزشی قائل نخواهد بود.
خداوند در #قرآن فرمود: "پیامبر از روی هوی سخن نمی‌گوید، هر آنچه می‌گوید چیزی جز #وحی که بر او نازل شده نیست" [سوره نجم/آیات۳و۴]
پیامبر اکرم(ص) در حالیکه سرشان بر روی دستان حضرت علی(ع) است، از #دنیا می‌روند. باز خلیفه دوم می‌گوید: او نمرده است، به دیدار خدایش رفته و مانند موسی بازمی‌گردد. بارها این جمله را تکرار می‌کند. در واقع می‌خواهد بگوید پیامبر زنده است و #جانشین نمی‌خواهد. بالأخره خلیفه اول، برایش آیه‌ای از قرآن درباره مرگ را می‌خواند تا او سکوت کند.
خبر رحلت پیامبر(ص) در شهر می‌پیچد. هنوز پیکرشان بر زمین است که اوس و خزرج (دو قبیله مدینه) در محل سقیفه جمع می‌شوند تا جانشین پیامبر(ص) را تعیین کنند. خلفاء پیکر پیامبر(ص) را رها می‌کنند و خود را به سقیفه می‌رسانند.
پس از بحث و جدل فراوان، مهاجرینِ از اصحاب، اوس و خزرج را متقاعد می‌کنند که ابوبکر جانشین پیامبر(ص) شود. همانجا #بیعت خصوصی انجام می‌شود. در سقیفه همه اعتراف می‌کنند که علی(ع) از همه نظر شایسته‌تر است اما ...
در این میان، علی(ع) تنهاست و مشغول کفن و دفن پیامبر(ص) شده است.
#تحصن اصحاب و #هجوم اول به خانه وحی
* سران سقیفه در #حرکت اول خود از حاضران #بیعت خصوصی گرفتند و در #حرکت دوم خود که ۳ روز بعد انجام شد، از مردم #بیعت عمومی گرفتند.
* در منابع اهل سنت آمده که "اما ۱۲ نفر از بزرگان #اصحاب بیعت نکرده و در خانه علی(ع) و فاطمه(س) #تحصن کردند. از آن جمله: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، ابن‌عباس، حذیفه، طلحه، زبیر و ابوسفیان!" [کتاب الامامة و السیاسة، مؤلف: ابن‌قتیبه دینوری]
* برخی از این افراد با #ایمان کامل به #غدیر، با سقیفه بیعت نکرده و با علی(ع) می‌مانند. برخی دیگر مانند ابوسفیان نیز می‌دانند که #سقیفه رویدادی جعلی است و آنچه حقیقت دارد، #غدیر است.
لذا اگر قرار باشد منفعتی به آنها برسد، از خانه علی(ع) است، نه از سقیفه.
* "خبر تحصن به خلیفه اول رسید. عمر را فرستاد تا تحصن را بشکند. او گفت: هيزم بياوريد، قسم به کسيکه جانم در دست اوست، اگر از خانه بيرون نياييد خانه را با اهلش #آتش می‌زنم. به او گفتند: فاطمه در این خانه است. گفت: حتی اگر فاطمه در خانه باشد" [کتاب الامامة و السیاسة، مؤلف: ابن‌قتیبه دینوری]
#هجوم_اول با #تهدید به آتش زدن خانه به قصد شکستن تحصن انجام می‌شود.
* حضرت علی(ع) برای حفظ #دین و صلاح مسلمین، سکوت می‌کنند. #حکومت کودتا به هدفش می‌رسد و در #حرکت سوم، تحصن شکسته می‌شود.
اهل سنت این حرکت را از فضائل خلیفه دوم می‌دانند، چون او در برابر حضرت علی(ع) و یارانش شجاعانه ایستاد و سخن گفت و تحصن را شکست!!!
* #حرکت چهارم سران سقیفه، #غصب فدک است. #فدک، فیء است. فیء هدایایی است که بدون جنگ به پیامبر(ص) رسیده است. پیامبر(ص) در سال ۴ هجری، فیء را به مهاجرین دادند تا آنها مستقل شوند.
در سال ۷ هجری آیه نازل می‌شود و پیامبر(ص) مأمور می‌شوند تا فدک را به حضرت زهرا(س) ببخشند.
چرا #فدک اهمیت دارد؟
فدک دهکده‌ای حاصل‌خیز و یهودی‌نشین در شرق خیبر بود. سال ۷ هجری، یهویان خیبر با پیامبر اکرم(ص) وارد جنگ می‌شوند. ۶ درب قلعه خیبر فتح شد ولی درب آخر مانده بود. جنگ به طول می‌انجامد. مسلمین توان فتح کامل را ندارند.
حضرت علی(ع) از ناحیه چشم بیمار شده است. پیامبر اکرم(ص) ایشان را می‌خوانند و برایش دعا می‌کنند و پرچم فرماندهی را به دستش می‌دهند. فردا که می‌رسد، حضرت علی(ع) با شجاعت #خیبر را فتح می‌کنند.
* اهالی فدک، زودتر نمایندگانی نزد پیامبر(ص) می‌فرستند و می‌گویند که قصد جنگیدن ندارند اما درخواست می‌کنند که اُسراء خیبر آزاد شوند. آنها فدک را به عنوان تضمین صداقت خود، به پیامبر(ص) می‌دهند. "آیه نازل می‌شود: وَ آتِ ذا القُربی حَقّه. پیامبر اکرم(ص) مأمور می‌شوند تا فاطمه(س) را بخواهند و فدک را که خداوند تقسیم کرده به ایشان اعطاء کنند" [کتاب ینابیع‌المودة، قندوزی، اهل سنت]
* "ابن‌عباس از پیامبر(ص) می‌پرسد: #ذی القربی که #مودت ایشان هم واجب است، چه کسانی هستند؟ پیامبر فرمودند: فاطمه، علی و دو پسرش" [کتاب شواهد التنزیل، حسکانی، اهل سنت]
* درآمد فدک در طول یک سال از ۷۰.۰۰۰ تا ۱۲۰.۰۰۰ دینار نقل شده است. هر دینار، یک مثقال طلاست. طبق آیات #قرآن، خمس و فیء به عنوان منابع مالی مشخص در اختیار پیامبر(ص) قرار دارد و پس از ایشان در اختیار #اهلبیت ایشان است.
#کرامت اهل بیت پیامبر(ص) آنچنان زبانزد است که در بخشش ایشان به یتیم و فقیر و اسیر، آیات سوره انسان نازل می‌شود. این خاندان، هر چه دارند در راه خدا انفاق می‌کنند. اگر فدک در اختیار آنها باشد، گرسنه‌ای در بلاد مسلمین باقی نمی‌ماند.
* #حکومت کودتا روی کار آمده است و می‌بیند علی(ع) که از همه جهت #شایستگی دارد، منابع مالی نیز دارد. لذا #مرجعیت اجتماعی از آن او می‌شود و مردم شیفته #اخلاق و #رفتار او خواهند شد.
این موضوع برای حکومت دردسرساز خواهد شد. به همین جهت به فکر #غصب فدک می‌افتند.
جریان #غصب فدک
* " ۱۰ روز از رحلت پیامبر(ص) گذشته است. خلیفه اول، کارگزاران فاطمه(س) را از #فدک بیرون می‌کند. این خبر به حضرت زهرا(س) می‌رسد. ایشان می‌فرمایند: این بدترین #هتک حرمت است، خدا آنها را بکشد و از تقصیرات آنها نگذرد" [کتاب: شرح نهجالبلاغه، مؤلف: اِبن‌اَبی‌الحَدید، اهل سنت]
* فاطمه زهرا(س) نزد خلیفه می‌روند و با گلایه می‌گویند: "فدک، بخشش پیامبر(ص) به من، در زمان حیات ایشان بوده است"
خلیفه می‌گوید: فدک از آن شماست اما پیامبر(ص) آن را به شما تحویل نداده است!!! من آن را به #بیت‌المال برمی‌گردانم. شما اگر #سند و #شاهد دارید، بیاورید.
"قاعده‌ی یَد" از #قوانین‌حقوقی‌اسلام است.
از نظر اسلام، کسیکه چیزی را در #اختیار دارد، مالک آن چیز به حساب می‌آید، مگر خلاف آن شاهدی وجود داشته باشد. هرکسی هم ادعایی درباره آن چیز دارد، باید مدرک بیاورد.
با این تعریف، معنای اخراج کارگزاران حضرت زهرا(س) از فدک چیست؟ آیا غیر از اینست که فدک در دست ایشان بوده و این افراد آنجا مشغول به کار بوده‌اند؟
* سند فدک به دستور پیامبر اکرم(ص) نوشته شد و نام حضرت علی (ع)، امّ ایمن همسر پیامبر(ص)، و نیز خادم پیامبر(ص)، بعنوان ۳ شاهد در آن ذکر شد.
فاطمه زهرا(س) همراه با حضرت علی(ع) و امّ‌ایمن، سند را نزد خلیفه می‌برند.
خلیفه می‌گوید: برای شهادت، ۲ مرد و یا ۱ مرد و ۲ زن لازم است. عمر هم سند فدک را می‌گیرد و پاره می‌کند.
به دختر پیامبر(ص) می‌گوید: حرفهای باطل را رها کن، کسانی را بیاور که به نفع تو شهادت بدهند.
* حضرت علی(ع) در نامه ۴٥ #نهجالبلاغه فرمودند: "از تمام آنچه آسمان بر زمین سایه افکنده است، فدک برای ما بود. اما عده‌ای #بخل ورزیدند و آن را از ما گرفتند" [کتاب: شرح نهجالبلاغه، مؤلف: اِبن‌اَبی‌الحَدید، اهل سنت]
اولین #روشنگری علیه حکومت
* حضرت زهرا(س) به قصد روشن شدن ماهیّت #حکومت‌کودتا، اقدام به پس‌گرفتن فدک می‌کنند. لذا به همراه حضرت علی(ع)، حسنین(ع)، امّ‌ایمن و اسماء بنت‌عُمیس نزد خلیفه می‌روند. همه شهادت می‌دهند که #فدک برای فاطمه(س) است. خلیفه به ایشان می‌گوید: اینها طرفدار تو هستند و به نفع تو شهادت می‌دهند.
لذا #شهادت آنها را نمی‌پذیرد.
* حضرت علی(ع) بر اساس روایات پیامبر اکرم(ص) از حاضران دفاع کرده و می‌فرمایند:
"اما فاطمه؛ او پاره تن پیامبر است، هرکس او را دروغگو بداند پیامبر را دروغگو دانسته است.
اما فرزندانم؛ آنها سرور جوانان اهل بهشتند.
و اما من؛ برادر پیامبر در دنیا و آخرت هستم، هرکس مرا ردّ کند، پیامبر را ردّ کرده است"
سپس از دو بانوی همراهشان به بزرگی یاد می‌کنند.
* عمر می‌گوید: شما همان هستید که گفتید، اما شهادت شما به نفع خودتان است.
[یعنی آنان را متهم به #منفعت‌‌طلبی می‌کند]
* علی(ع) به عمر می‌گویند: آیا تو #قرآن خوانده‌ای؟! #آیه‌تطهیر درباره کیست؟
جواب می‌دهد: درباره شما نازل شده است.
حضرت می‌گویند: اگر کسی بگوید فاطمه(س) خطایی کرده، تو چه حکم می‌کنی؟
پاسخ می‌دهد: به خدا قسم او را حدّ می‌زنم.
حضرت می‌فرمایند: اگر چنین کنی، #کافر شده‌ای! تو شهادت خدا را بر شهادت مردم مقدم می‌دانی ؟!
[کسیکه چنین بی‌شرمانه درباره #اهل‌بیت‌پیامبر(ص) سخن می‌گوید، واضح است که برای سخن خدا و پیامبر ارزشی قائل نیست]
خداوند در قرآن و در آیه تطهیر فرموده است:
"جز این نیست که خدا اراده کرده تا هرگونه پلیدی را از شما #اهلبیت برطرف نماید و شما را چنانکه شایسته است پاک گرداند" [احزاب/۳۳]
#عصمت اهل بیت در #علم، #اعتقاد، #گفتار و #رفتار ایشان است.
* حکومت از #پاسخگویی عاجز شده است!
* از اینجا به بعد، فاطمه(س) سخن را آغاز می‌کنند و خطاب به خلفاء می‌گویند: "بعد از رحلت پدرم، گفتید که هرکسی از رسول خدا طلبی دارد بیاید. دو برادر به نام جمیل و جابر آمدند و ادعای طلب کردند. شما شاهدی نخواستید و طلبشان را دادید. حالا چرا دوگانه رفتار می‌کنید؟"
عمر گفت: آنها ادعای مال اندکی را داشتند، اما ادعای شما زیاد و گران است !!
* حضرت زهرا می‌گویند: "بر فرض که #فدک برای من نباشد، آیا از اموال پیامبر هست؟ پیامبر نیز جز من فرزندی ندارد. پس طبق قرآن به من ارث می‌رسد"
خلیفه می‌گوید: از پیامبر شنیدم که فرمود ما #انبیاء از خود ارث به جا نمی‌گذاریم، اگر چیزی از ما باقی بماند، #صدقه است !!
[خلیفه تنها راوی این #حدیث جعلی است]
* حضرت زهرا می‌گویند: "چگونه است که تو از پدرت #ارث می‌بری اما من نمی‌برم ؟! چه #دروغ عجیبی !! در قرآن آمده که سلیمان از داود ارث می‌برد. زکریا از خدا فرزندی می‌خواهد تا وارث او و آل یعقوب باشد. در قرآن آمده که خویشان متوفی، در تقسیم ارث اولی هستند"
[حضرت به آیات ارث اشاره می‌کنند]
* سپس حضرت می‌فرمایند: "شما عمداً کتاب خدا را کنار گذاشته و ترک کردید!! آیا آیه‌ای نازل شده که پیامبر خاتم ارث نمی‌گذارد؟ شما #قرآن را از پدرم و شوهرم بهتر می‌فهمید؟! بدانید روز قیامتی هست و خدا و پیامبرش در مورد شما #قضاوت خواهند کرد"
* وقتی خلیفه اول از دنیا رفت، خواستند تا او را در خانه پیامبر دفن کنند. مردم پذیرش این حرکت را نداشتند و مخالفت کردند.
عایشه دختر خلیفه اول، به آنان گفت: بخشی از خانه، ارث من است. پدرم را در آن قسمت دفن کنید !!
* حضرت زهرا با طرح دادخواست فدک، #اعتقاد، #باور و #رفتار حکومت را به چالش می‌کشند.
#خطبه_فدک، دومین #روشنگری
* ۱۴ روز بعد از رحلت پیامبر، خالد بن ولید می‌رود تا حضرت علی(ع) را به قتل برساند اما ناکام می‌ماند. حرکت او به زیان دستگاه #خلافت تمام می‌شود.
* پس از این حرکت، حضرت زهرا(س) به‌سمت مسجد حرکت می‌کنند در حالیکه چادرشان بر روی زمین کشیده می‌شود. پرده‌ای میان ایشان و مردان (خلیفه و مهاجرین و انصار) کشیده می‌شود. سپس حضرت شروع به ایراد خطبه #فدک می‌کنند. همه به یاد پیامبر می‌افتند.
این خطبه شامل ۲۰ بند است که موارد زیر از آن جمله است:
حمد و ثناء خدا، شهادت به توحید و رسالت پیامبر، معرفی خودشان، علت #رسالت پیامبر و وقایع رحلت ایشان، دعوت به تبعیت از #قرآن، اشاره به اینکه اسلام آنان را از ذلت به عزّت رسانده، اشاره به جایگاه رفیع علی(ع) در اسلام و نزد پیامبر، #صبر ایشان در برابر جسارت #اصحاب، گله از مردم بخاطر #بیعت با حکومت و پیروی از #شیطان فرومایه، اشاره به قدرت مردم در بازپس‌گیری #حق خود، هشدار به آسایش‌طلبی مردم، و نیز سختی‌هایی که مردم در پیش رو خواهند داشت.
* سپس حضرت رو به قبر پیامبر می‌کنند و جملاتی در فراق ایشان می‌گویند. آنگاه از #مسجد خارج می‌شوند. به خانه می‌رسند و می‌بینند که علی(ع) بخاطر حفظ اسلام و مصالح مؤمنین، زانو بغل گرفته و #سکوت کرده است.
* حضرت زهرا(س) نزد خلیفه می‌روند و او را #موعظه می‌کنند. در این ملاقات، عمر حضور ندارد. خلیفه، نامه ردّ فدک را به حضرت می‌دهد. عمر از این جریان مطلع می‌شود و در مسیر کوچه‌ها خود را به فاطمه(س) می‌رساند. نامه را گرفته و پاره می‌کند و به صورت ایشان #سیلی می‌زند.[کتاب: شرح نهجالبلاغه، مؤلف: اِبن‌اَبی‌الحَدید، اهل سنت]
* اگر خلیفه در تصمیم خود در بازپس دادن فدک مصمّم بود، باید عمر را #بازخواست می‌کرد یا اینکه دوباره نامه ردّ فدک را می‌داد. اما او هم به این حرکت راضی بود. خوب می‌دانست که اگر امروز فدک را بدهد، فردا باید #حکومت را بدهد.
#استنصار، سومین اقدام فاطمه (س)
* حضرت زهرا(س) در #خطبه_فدک، با استناد به آیات #قرآن می‌فرمایند:
" #لعنت خدا شامل حال کسانی است که #عهد الهی را بعد از #بیعت می‌شکنند و #فساد به پا می‌کنند. پس باید با چنین کسانی #مبارزه کرد"
* دختر پیامبر برای دفاع از #امام خود آماده شده‌اند. سوار بر اَستر می‌شوند. در حالیکه حضرت علی و حسنین علیهم السلام، ایشان را همراهی می‌کنند، به خانه انصار و مهاجرین می‌روند و برای امام خود، طلب یاری می‌کنند.
* استنصار ۴۰ شب طول می‌کشد.
مردم می‌گویند: دختر پیامبر! از بیعت ما زمانی گذشته است. اگر شوهر تو زودتر آمده بود با او بیعت می‌کردیم.
حضرت علی(ع) می‌فرمایند: "توقع داشتید پیکر پیامبر خدا را رها می‌کردم و به دنبال #جانشینی ایشان می‌رفتم ؟!"
و حضرت زهرا ادامه می‌دهند: "ابوالحسن شایسته‌ترین کار را انجام داد، خداوند حساب کار شما را خواهد کشید"
* از مهاجرین و انصار، ۴۴ نفر آماده یاری شده‌اند. علی(ع) با آنها وعده می‌کند که سرها را بتراشند و در روزی مشخص به میدان بیایند.
اما از آن عده، فقط ۴ نفر می‌آیند. سلمان، ابوذر، حذیفه و عمار هستند که فرمایش پیامبر در غدیر را به جان خریده‌اند و آمده‌اند.
* برخی از #اصحاب با سابقه پیامبر، در #سقیفه تغییر ماهیت دادند. برخی دیگر نیز با آنها کنار آمدند و در مقابل جریان #غدیر ایستادند.
(بعد از کشته شدن زبیر در جنگ جمل، وقتی چشمان علی(ع) به شمشیر او افتاد، فرمودند: "این شمشیر، بارها غبار غم را از چهره پیامبر زدوده است" اما ... )
* علی (ع) در دوران زمامداری خود، به یاران خویش فرمودند:
"خلفاء قبل از من، کارهایی کردند. آنها با روش رسول خدا عمداً مخالفت کردند (و #بدعت گذاشتند) اگر مردم را وادار می‌کردم تا بدعتها را بردارم، مرا تنها می‌گذاشتند. و فقط کسانیکه منزلت مرا از کتاب خدا و سنت پیامبر شناخته بودند با من می‌ماندند. وقتی دستور دادم نافله (نماز مستحب) را به جماعت نخوانند، مردم فریاد زدند: وا اسلاما ! سنت خلیفه دوم تغییر یافت !!"
[سپس حضرت ۲۷ بدعت دیگر خلفاء را برشمردند]
* مردم در جریان سقیفه، #حقیقت را کنار زدند و پس از ۲٥ سال، فقط #حکومت ظاهری را به حضرت علی(ع) دادند. اما در #عمل با #عدالت ایشان سازگار نبودند. چون درطول این سالها، حقیقت #دین نزد مردم تغییر یافته بود.
در حالیکه پیامبر اکرم در غدیر، #امامت و #ولایت امت را به علی(ع) داده بودند.
#گریه، چهارمین اقدام فاطمه (س)
* حدود ٥۳ روز از رحلت پیامبر اکرم می‌گذرد. فاطمه زهرا(س) برای #روشنگری، گریه کردن را انتخاب می‌کنند. ایشان در غم فراق پیامبر اکرم(ص) و برای مظلومیت علی(ع) که وصیّ بر حق اوست، اقامه عزا می‌کنند و اشک می‌ریزند.
مجالس #اهلبیت در این زمانه، یادگار گریه‌های فاطمه(س) است که بشدّت مورد #غضب دشمنان #شیعه نیز هست.
* #وجدان مردم مدینه در حال بیدار شدن است. زنان شهر تحت تأثیر قرار می‌گیرند و مردان خود را سرزنش می‌کنند. #حکومت با این جریان مخالف است. لذا مردان شهر را تحریک می‌کند تا به علی(ع) بگویند که فاطمه را از این کار منع کند. ولی دختر پیامبر پاسخ می‌دهند: "من بزودی از میان شما می‌روم، اما به خدا سوگند دست از گریه برنمی‌دارم تا به پیامبر ملحق شوم"
* حضرت زهرا(س) هر روز همراه با حسنین(ع) کنار مقبره‌های بیرون شهر می‌روند و اقامه عزا می‌کنند. یکی از روزها و در هنگام بازگشت، امیرمؤمنان(ع) می‌بینند که صورت پسران ایشان از شدت آفتاب سوخته است. فاطمه زهرا می‌گویند: "ما زیر درختی می‌نشستیم اما آنها آمدند و آن را هم قطع کردند"
علی(ع) سرپناهی به نام #بیت‌‌‌الاحزان برای آنها درست می‌کنند. این حرکت نیز حدود ۲۷ روز ادامه می‌یابد.
* حضرت علی ع با خلیفه #بیعت نکرده است. گریه‌های فاطمه(س) نیز مردم را به خود آورده است. این امر برای حکومت خطرساز است لذا در صدد هستند تا به زور از علی(ع) بیعت بگیرند.
* حدود ۸۰ روز است که از رحلت رسول خدا می‌گذرد و فاطمه(س) تا پای جان بر عهدی که در #غدیر با پیامبر بسته، ایستاده است.
#هجوم‌دوم؛ این #روضه نیست، #تاریخ است!
* سلمان فارسی می‌گوید: خلیفه به عمر دستور داد با ۳۰۰ نفر به خانه علی #هجوم ببرند و او را برای #بیعت بیاورند. به خانه #وحی می‌رسند و در می‌زنند.
فاطمه پشت در می‌آید و می‌گوید: "ای گمراهان! چه می‌خواهید؟"
عمر جواب داد: چه شده که علی در خانه نشسته است و تو جواب می‌دهی؟
فاطمه می‌گوید: "سرپیچی تو باعث شد تا من بیایم و #حجّت را تمام کنم"
عمر پاسخ داد: این حرفهای زنانه را کنار بگذار و علی را بیاور.
فاطمه می‌گوید: "هرگز چنین نمی‌کنم، مرا با حزب #شیطان می‌ترسانی ؟!"
* عمر دستور می‌دهد هیزم بیاورند و جلوی در و اطراف خانه بگذارند. سپس با صدای بلند به علی می‌گوید: اگر خارج نشوی و بیعت نکنی، خانه را #آتش خواهم زد.
فاطمه از پشت در می‌گوید: از خدا بترسید.
عمر در را #آتش زده و آن را با لگد باز می‌کند. دختر پیامبر بین در و دیوار صدمه دیده و افتاده است. با شمشیر در غلاف، به بازو و پهلوی ایشان می‌زند. آنچنان می‌شود که محسن، فرزند ۶ ماهه‌اش، سقط می‌شود.
#سکوت علی ع فقط برای حفظ #دین و منافع و مصالح مسلمین است. همه می‌دانند اگر دست به شمشیر شود، همگان را حریف است. حالا که وظیفه او بعنوان #امام، سکوت است، اما وظیفه فاطمه بعنوان #مأموم، #دفاع از حریم امام خویش است.
* ریسمان بر گردن #فاتح_خیبر می‌اندازند تا او را برای بیعت ببرند. فاطمه در همان حال، مانع شده است. این بار قنفذ به دستور عمر با شمشیر در غلاف، به صورت و پهلوی دختر پیامبر می‌زند.
ازدحام جمعیت بسیار است و فاطمه زهرا تنهای تنها بر روی زمین افتاده است.
* فاطمه به سختی راهی #مسجد می‌شود. خطاب به حاضران می‌گوید: "از علی دست بردارید. به خدای محمد اگر چنین نکنید، مو پریشان می‌کنم. پیراهن پیامبر را روی سر می‌اندازم و به خداوند شِکوِه کرده و شما را #نفرین می‌کنم"
امیرالمؤمنین به سلمان می‌گویند تا از فاطمه زهرا بخواهد که نفرین نکنند.
سران #سقیفه و دیگر حاضران ترسیده‌اند. گویا می‌بینند که پیامبر زنده شده است.
* از علی دست برمی‌دارند، چون می‌دانند کار فاطمه بعنوان یگانه مدافع #امامت و #ولایت، تمام شده است. فاطمه همراه با علی به خانه بازمی‌گردند، اما از شدت صدمات در بستر می‌افتند.
حدس #حکومت درست است. فاطمه از این #بستر برنمی‌خیزد.
#شیعه در ایام #فاطمیه روضه نمی‌خواند، بلکه تاریخ را مرور می‌کند تا اهل #انصاف، عمق کلام پیامبر اکرم را بفهمند که فرمود:
"علی با #حق است و حق با علی است ..."
آخرین روزهای فاطمه (س) در #بستر
* خلفاء به قصد دلجویی از دختر پیامبر، می‌خواهند به عیادت او بروند. فاطمه به این ملاقات رضایت نمی‌دهد. لذا آنها با زبان تهدید درخواست خود را مطرح می‌کنند. امیرالمؤمنین از فاطمه می‌خواهد که اجازه عیادت بدهد. او به زیبایی پاسخ #امام خود را می‌دهد:
"جانم فدای تو! من سپر بلای تو هستم! خانه، خانه توست، و من کنیز تو هستم"
به این ترتیب حضرت اجازه ورود می‌دهند.
* آن دو نفر می‌آیند ولی فاطمه رو برمی‌گرداند. خلیفه می‌گوید: #اهلبیت پیامبر نزد من گرامی‌تر از خویشان خودم هستند.
فاطمه پاسخ می‌دهد: " #حدیث رسول خدا را شنیده‌اید که فرمودند: "رضای فاطمه، رضای من؛ و #غضب او، غضب من است. هركسی فاطمه را خشنود نمايد مرا خشنود كرده و هركسی او را اذیت كند مرا آزرده است"
آنها تأیید می‌کنند که خودشان حدیث را شنیده‌اند. سپس فاطمه می‌گوید: "پس من خدا را #شاهد می‌گيرم كه شما دو نفر مرا اذيت كرده‌ايد و در ملاقات با پدرم از شما دو نفر شكايت خواهم كرد. به خدا قسم پس از هر نماز، شما را #نفرين خواهم كرد" [کتاب الامامة و السیاسة، مؤلف: ابن‌قتیبه دینوری، اهل سنت]
خلیفه می‌گرید چون می‌داند باعث آزار پیامبر خدا شده‌اند و مورد غضب او هستند. اما عمر او را از خانه #وحی خارج می‌کند تا اتفاق خاصی نیافتد.
* خداوند در #قرآن می‌فرماید: "آنانکه خدا و رسول را آزار و اذیت می‌کنند، خدا آنها را در دنیا و آخرت #لعن کرده (از #رحمت خود دور گردانده) و بر آنان عذابی همراه با ذلت مهیا ساخته است" [احزاب/۵۷]
* زنان انصار و مهاجرین به عیادت فاطمه می‌آیند.
حضرت می‌گویند: "دنیای شما را بد می‌دانم. مردان شما #امتحان دادند و کوتاهی کردند لذا با آنها دشمن شدم. خشم خدا بر آنها باد. از اساس و پایه #نبوت فاصله گرفتند و از کسیکه به #دین و #دنیای آنها آگاه بود، جدا شدند و این زیان آشکار است. مردان شما از علی(ع) چه عیبی دیدند که او را رها کردند؟ آینده بدی در #انتظار شماست"
* آخرین روزهای حیات فاطمه است. او به شوهرش #وصیت می‌کند. وصیتی که نشان از نارضایتی کامل او از سران #سقیفه است. به علی(ع) می‌گوید:
"یا علی! خودت شبانه مرا غسل بده، کفن کن، نماز بگذار و شبانه نیز دفن کن، کسی را هم خبر نکن"
[قبر بزرگان صدر اسلام همگی معلوم است. به راستی قبر یگانه دختر پیامبر و پاره تن او کجاست؟!]
* فاطمه زهرا (س) بعد از ۱٥ روز تحمل درد و رنج، در تاریخ ۳ جمادی‌الثانی به #شهادت می‌رسند.
* بیان #تاریخ ٩٥ روز زندگی حضرت زهرا(س) فقط برای اینست که #شیعه راه را گم نکند. #فاطمیه، معیار #اعتقاد است و بحث شخصی یا قومیتی نیست.
پایان این سلسله، فرمایش حضرت فاطمه زهرا است که فرمودند:
"#اطاعت از ما اهل بیت، باعث #انسجام امت است و #ولایت ما نجات از #تفرقه است"
دریافت صفحه با کد QR