بسم الله الرحمن الرحیم
اصحاب سیدالشهداء علیه السلام، دوازده خصلت اصلی دارند که در هیچ یک از اصحاب ائمه سلام الله علیهم اجمعین و انبیای سلف نبوده است.
بحث را از این جا شروع میکنیم که انسان موجودی سر تا پا نیاز است.
خداوند در سورۀ مبارکۀ محمد آیۀ 38 میفرماید: (وَ اللهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ) خدا است که بینیاز است و این شما هستید که نیازمندید. خلقت انسان سراسر نیاز است. بنابراین لازم است انسان نیازهای خودش را تشخیص بدهد.
برای تأمین نیازها نمیتوان هر راهی را انتخاب کرد؛ بلکه باید راهی انتخاب شود که دو خصوصیت داشته باشد:
خصوصیت اول: به شکلی باشد که حقیقت و هویت انسانیش تغییر پیدا نکند.
مصداق آیۀ شریفۀ (أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ) نشود. پس برآورده کردن از طریقی که هویت بشری و هویت انسانیش تغییر پیدا نکند.
خصوصیت دوم: برآورده کردن نیازها به گونهای باشد که هدفی را که انسان به آن جهت خلق شده است را مختل نکند. ما را خلق کردهاند تا (جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً) یعنی خلیفة الله بشویم. بنابراین نباید نیازها را از راهی برآورده کنیم تا این هدف را مختل نکرده باشیم.
پس سه گام وجود دارد: 1. در ابتدا نیاز را بشناسیم. 2. نیاز واقعی را از نیاز کاذب که در عین حال جذاب است تشخیص دهیم. 3. راه درست را برای برآوردن نیاز انتخاب کند.
دین و دینداری، پاسخ به یکی از مهمترین نیازهای بشر است و آن نیاز و احتیاج انسان در ارتباط با عالم ملکوت است. این بزرگترین نیاز بشر است و تحلیلش این است: انسان خودش را سراسر نیاز میبیند. بنابراین به دنبال یک حقیقتی است که به آن اتکا کند و آن را ملجأ و پناه خودش قرار دهد تا نیازهایش را مرتفع کند. بنابراین هر انسانی از درون به دنبال یک مبدأ است و آن مبدأ باید نیازهایش بر طرف کند. برای برطرف کردن این نیازها این موجود به او وابسته می-شود. این نیاز در همۀ انسانها هست؛ اما افراد در تشخیص این مبدأ متفاوت هستند و اشتباه انتخاب میکنند. گاهی به عالم طبیعت اتکا میکنند و میگویند عالم طبیعت، تمام نیازهای انسان را برطرف میکند و مادیگرا میشوند. یک عدهای به جای این که مسألۀ حقیقی را انتخاب کنند به جای صمد، صنم را انتخاب میکنند و بت میپرستند تا نیازهایشان را مرتفع کنند. به جای این که الله را بپرستند اهورا را میپرستند تا نیازهایشان را مرتفع کنند. به علم پناه میبرند تا به واسطۀ علم نیازهایشان را برطرف کنند. به انسان پناه میبرند و به جای خدا انسان را قرار میبرند. میگویند انسان میتواند نیاز انسان را بر طرف کند.
این که یک چیزی را به عنوان محل اتکا انتخاب میکنند به خاطر این است که فهمیدهاند انسان سراسر نیاز است و باید نیازش را مرتفع کند و رفع این نیاز باید توسط یک موجودی که دارای دو خصوصیت است اتفاق بیفتد؛ این موجود اولاً قادر است و ثانیاً رأفت دارد. منتها افراد در تشخیص این موجود اشتباه میکنند.
قرآن کریم چه کسی را معرفی میکند؟ خداوند در سورۀ مبارکۀ فاطر آیۀ 15 میفرماید: (يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ) اصلاً نمیگوید أَيُّهَا المُؤمنون یا أَيُّهَا المسلمون. می-گوید: ای مردم! آن موجودی را که شما باید به عنوان مبدأ انتخاب کنید الله است. خصوصیتش چیست؟ اولاً خودش بی نیاز است؛ بنابراین در برآورده کردن نیازها قادر است؛ چون وقتی من یک چیزی را ندارم چگونه به شمایی که آن را میخواهید بدهم؟. رحمت و رأفت دارد. قرآن مبدأی را که باید با آن ارتباط داشته باشیم الله معرفی میکند. اصلاً تعریف دین هم همین است.
تعریف دین چیست؟ تعریفی که ما میگوییم این است: دین، شیوۀ زندگی است که خداوند از انسان خواسته است تا به آن شکل زندگی کند تا از طریق التزام و تعهد به آن، نحوۀ زندگی نیازهای فطری خودش را مرتفع کند. بخشی از نیازهای فطری در حوزۀ اخلاق است. بخشی در حوزۀ اعتقادات و بخشی دیگر در حوزۀ احکام است. به این میگویند دین. نحوۀ زندگی است. سبک زندگی است. خداوند این سبک از زندگی را به ما داده است تا ما به وسیۀ آن، نیازهای خود را مرتفع کنیم. تعریف دقیق دین این است. بنابراین دین، پدیده و حقیقتی است برای مرتفع کردن نیازهای بشر. دین سبک زندگی است. جزئی از دین، اعتقاد به خدا است. جزئی دیگر، دروغ نگفتن است و جزئی دیگر، نماز خواندن است. این سبک زندگی، آن نیاز فطری شما را مرتفع میکند. به همین خاطر است که میگویند: (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) وقتی به اطمینان رسیدید یعنی این که دیگر احساس نیاز نمیکنید.
بعد میگویند دین، نیازهای طبیعی و مادی انسان را معنا میبخشد و جهت میدهد. یعنی به این شکل نیست که فقط به نیازهای فطری کار داشته باشد. مثلاً شما گرسنه میشوید و گرسنگی، یک نیاز طبیعی است و بین انسان و حیوان مشترک است. طبیعی است چون به حیوانات بر نمی-گردد و حیوانات فطرت ندارند. دین برای برآوردن این نیاز از لحاظ کمی و کیفی جهت میدهد. کماً میگوید: پرخوری نکن و کیفاً میگوید: حلال بخور. این را دین به ما میگوید. پس دین، یک سبک و نحوۀ زندگی است که جهت زندگی ما را معلوم میکند و به آن معنا میدهد. میگویند اگر می-خواهید سیر إلی الحق داشته باشید راهش همین است.
از نظر خداوند، تنها دینی که تمام شؤون بشر را پوشش میدهد؛ تمام شؤون را؛ یعنی یک سبک کامل برای زندگی است، دین مبین اسلام است و خدا از این دین این گونه یاد میکند. خداوند در سورۀ مبارکۀ آل عمران آیۀ 164 میفرماید: (لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ) خدایی که سر هیچ کس به خاطر نعمتی که داده است منت نمیگذارد به تصریح و به تحقیق خدا بر سر اهل ایمان منت نهاد زمانی که در بین آنها فرستادهای را از جنس خودشان یعنی از جنس بشر مبعوث کرد. چون عدهای از مشرکین میگفتند: اگر پیغمبر از جنس ملک باشد ما او را می-پرستیم؛ اما خداوند به کرات در سراسر قرآن کریم میفرماید: (رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ) فرستادۀ ما از جنس شماست.
چرا خداوند این قدر اصرار دارد که این حرف را بزند؟ چون اگر ملک پیغمبر میشد آن وقت همین مردم که میگفتند: اگر پیغمبر ما از جنس ملک بود خدا را میپرستیدیم همینها میگفتند: ملک که شهوت ندارد. اصلاً چه میداند که نگاه به نا محرم چیست و کلاً حرفش را گوش نمیدادند. به همین خاطر خداوند اصرار دارد که تأکید کند پیغمبر از جنس خودشان است. برای این که بگوید تمام آن چه که شما دارید را او در حد اعلا دارد. با این وجود او معصوم است و شما معصوم نیستید.
در ادامه آیه میفرماید: بر شما آیات خدا را تلاوت میکند. شما را تزکیه میکند و قرآن را به شما آموزش میدهد. آموزههای اخلاقی را به شما یاد میدهد. قبل از این که این پیغمبر بیاید شما در گمراهی آشکار بودید. به وضوح میگوید که سبک زندگی شما باید دین اسلام باشد. خداوند هم به همین خاطر بر سر مردم منت میگذارد. دین اسلام جامعترین و کاملترین سبک زندگی است که میتواند تمام نیازهای فطری و معنوی بشر را برآورده کند. چون شما عمیقترین حسی را که دارید این است که یک کسی باشد که تمام نیازها را مرتفع کند و آن کس را قرآن کریم و دین با خصوصیت قدرت مطلقه و رحمت مطلقه تحت عنوان «خدا» معرفی کرده است. کسی که بخل نمیکند و قدرتمند هم است؛ یعنی از دستش بر بیاید.
برای این دین پنج خصوصیت ذکر شده است:
خصوصیت اول: دین اسلام برای تمام بشر است. خداوند در سورۀ مبارکه فرقان آیۀ 1 میفرماید: (تَبارَكَ الَّذي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمينَ نَذيراً) خدایی که قرآن را بر بندۀ خویش نازل کرد تا هشداردهندهای بر جهانیان باشد. در حالی که پیغمبران دیگر یا پیغمبر منطقهای بودند یا محلی بودند یا مربوط به طایفۀ خودشان بودند. ولی آن پیامبری که برای جهانیان است، وجود نازنین حضرت ختمی مرتبت است. هشداردهندهای برای تمام جهانیان است.
خصوصیت دوم: دومین خصیصه، اعتبار دین اسلام تا روز قیامت است. هر پیغمبری که میآمد به واسطۀ آمدن پیغمبر دیگر مدتش تمام میشد. اما پیغمبر ما تا روز قیامت اعتبار دارد. خداوند در سورۀ مبارکۀ آل عمران آیۀ 85 میفرماید: (وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ) یعنی: و هر کسی دینی غیر از اسلام را انتخاب کند، هرگز از او قبول نمیشود و در روز قیامت از زیانکاران است. پس تاریخ انقضای اسلام تا قیامت است. یعنی دین دیگری نداریم هر چه هست همین دین است. خداوند این سبک زندگی را میپسندد. خداوند در سورۀ مبارکۀ توبه آیۀ 33 خداوند میفرماید: (هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ) من این دین را قبل از این که دنیا به پایان برسد در تمام جهان عمومیت میدهم. من این دین اسلام را در آخر زمان بر همۀ ادیان تفوق میدهم؛ اگر چه که مشرکان خوششان نیاید. من به دنبال خوشآمدن آنها نیستم.
خصوصیت سوم: خصوصیت سوم دین مبین اسلام این است که کاملترین دین است. خداوند علی اعلی به این دین راضی است. خداوند در سورۀ مبارکۀ مائده آیه 3 میفرماید: (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً) امروز دین را برای شما کامل کردم. نعمتم را بر شما تمام کردم و راضی شدم که دین شما اسلام باشد. دینی که خدا به آن راضی شده است اسلام است.
خصوصیت چهارم: خصلت چهارم این است که چون اسلام، کاملترین دین است یعنی جامع-ترین سبک زندگی است، بعد از آن دینی نمیآید. خداوند در سورۀ مبارکۀ احزاب آیۀ 40 می-فرماید: (ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليماً) وجود نازنین رسول گرامی پدر هیچ یک از مردان شما نیست. هیچ ارتباطی با شما ندارد. میفرماید مردان شما. معلوم میشود که پیغمبر پسر ندارد. بلکه فرستادۀ خدا و ختمکنندۀ نبوت است. خداوند به هر چیزی، دانا است. ختم نبوت و خاتم انبیاء را وجود نازنین حضرت ختمیمرتبت رسالتپناهی پیامبر عظیم الشأن اسلام قرار داده است. یعنی بعد از ایشان، برنامهای وجود ندارد. این چهارمین خصلت بود.
خصوصیت پنجم: خصلت پنجم دین اسلام این است که دین معتبر در نزد خدا، اسلام است. خداوند در سورۀ آل عمران آیۀ 19 میفرماید: (إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ) به درستی دین نزد خداوند اسلام است. حالا اگر کسی میگوید: ما ایرانی هستیم و خودمان دین داریم و چرا باید دین یک عرب را داشته باشیم، در واقع جواب او این است که دین، سبک زندگی بشر است که خدا آن را پیاده میکند. چطور بشر به خودش اجازه میدهد این حرف را بزند؟ انبیای قبل از پیامبر اسلام که درود خداوند بر ایشان باد در مقابل حضرت ختمیمرتبت مثل دوران مهد کودک هستند. حالا پیغمبر، سطح دکتری را آورده است. اگر کسی بگوید که من میخواهم سطح مهد کودک را دوباره شروع کنم باید گفت: فی امان الله. او خودش میخواهد از مهد کودک شروع کند. خداوند میگوید: من در سطح کار خودم دکتری را آوردم. آخرین حد را آوردم. تو میخواهی به آن جا بروی خب برو! چقدر زیبا بیان کرده است: (إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَريعُ الْحِسابِ) دین نزد خدا اسلام است و تمام اهل کتاب در این مسأله اختلاف کردند بعد از این که ما به آنها علم و آگاهی دادیم. این اختلاف به سرانجام نکشید مگر بر اثر حسدورزی و ستم؛ نه از روی عقل.
کلمات کلیدی: اصحاب سیدالشهدا، تعریف دین،سبک زندگی،انسان ،دین اسلام،خلقت انسان،خلیفه الله ،هویت،خلق،دنیا،عالم طبیعت،عالم ملکوت،مادی گرا،اعتقاد به خدا،آخر زمان،روز قیامت،نیازهای فطری