بسم الله الرحمن الرحیم
در برخی موارد به نام غیرت، سختگیریهایی نسبت به خانواده انجام میشود در حالی که غیرت نیست. غیرت، مبتنی بر محبت است؛ ولی سختگیریهایی که اتفاق میافتد مبتنی بر سوءظن( بدگمانی) است.
سوء ظن، حرام است.
حضرت رسول(ص) فرمودند: إِنَّ اللهَ تَعَالَى حَرَّمَ مِنَ الْمُسْلِمِ دَمَهُ وَ مَالَهُ وَ أَنْ يُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السَّوْءِ؛ خداوند، خون و مال و آبروی مسلمان و گمان بد درباره یکدیگر را بر آنها حرام کرده است.
انسان بدگمان، ایمان ندارد.
حضرت امیر(ع) میفرمایند: لَا إِيمَانَ مَعَ سُوءِ ظَنٍّ؛ با بدگمانی، ایمان بقایی پیدا نمیکند.
و نیز فرمودهاند: إِيَّاكَ أَنْ تُسِيءَ الظَّنَّ فَإِنَّ سُوءَ الظَّنِّ يُفْسِدُ الْعِبَادَةَ وَ يُعَظِّمُ الْوِزْرَ؛ بر حذر باشید از سوء ظن؛ چرا که عبادت و بندگی را فاسد میکند.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: شَرُّ النَّاسِ مَنْ لَا يَثِقُ بِأَحَدٍ لِسُوءِ ظَنِّهِ وَ لَا يَثِقُ بِهِ أَحَدٌ لِسُوءِ فِعْلِهِ؛ بدترین مردم، کسی است که به هیچ کس به خاطر سوء ظن خودش اعتماد نمیکند. کسی هم به او اعتماد نمیکند چون آدمی بد و منشأ فعل نادرست است.
مهمترین غیرت، غیرت دینی است.
مبنای حرکت سیدالشهداء(ع) به طرف کربلا، غیرت دینی است.
غیرت دینی یعنی حساسیت به خرج دادن نسبت به حفظ و حراست از اصول و کیان دین. هر گاه اصل دین در خطر میافتد غیرت انسانهای غیور برانگیخته میشود تا آن اصل را حفظ کنند. پس اگر میخواهیم غیرت دینی به خرج بدهیم باید آن زمانی باشد که اصل دین ما از ناحیه یک عدهای مورد تعرض قرار گرفته باشد.
غیرت دینی، مراحلی دارد
مرحله اول: حسابتان را از طرف مقابل جدا کنید.
سوره مبارکه نساء آیه 140 میفرماید: وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ؛ ما این را در قرآن گفتهایم که اگر آیات الهی نازل شد و عدهای کافر شدند و عدهای مسخره کردند، با آنها همنشین نشوید. اگر کسی استهزاء کند و شما حسابتان را جدا نکنید با او خواهید بود.
مرحله دوم: کلام باید، کلام لَیِّن باشد.
به جناب موسی و جناب هارون فرمان داده شد، سراغ فرعون که طغیان کرده بروند، اما طبق آیه 44 سوره مبارکه طه دستور به گفتگوی آرام و نیکو با فرعون داده شد.
مرحله سوم: آوردن دلیل و بیّنه.
سوره مبارکه نازعات آیه 20 میفرماید: فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى؛ حضرت موسی به فرعون، معجزه نشان داد.
حضرت سیدالشهداء(ع) در واقعه کربلا، ابتدا حسابشان را از آنها جدا کردند. دائماً در خطبههایی که برای آنها میخواندند، با قول لین استدلال میکردند. نهایتاً که نپذیرفتند امام وارد جنگ نشد؛ آنها بودند که وارد جنگ شدند.
امیر المؤمنین(ع) به مالک اشتر میفرمایند: فَإِنَّ هَذَا الدِّينَ قَدْ كَانَ أَسِيراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ يُعْمَلُ فِيهِ بِالْهَوَى وَ تُطْلَبُ بِهِ الدُّنْيَا؛ دین در دست اشرار، اسیر بود. به نام دین به هواپرستی میپرداختند و دنیای خودشان را آباد میکردند.
امام صادق(ع) فرمودند: إِنَّ الْأَئِمَّةَ فِي كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِمَامَانِ قَالَ اللهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا) لَا بِأَمْرِ النَّاسِ يُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُكْمَ اللهِ قَبْلَ حُكْمِهِمْ. قَالَ (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ) يُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللهِ وَ حُكْمَهُمْ قَبْلَ حُكْمِ اللهِ وَ يَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافَ مَا فِي كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛
در قرآن به دو نوع امام اشاره شده است. "در سوره مبارکه قصص آیه 41 میفرماید: برخی از امامان کسانی هستند که ما قرارشان دادهایم و به امر ما هدایت میکنند." به خواستههای مردم کاری ندارند. دستورات و احکامشان دستورات و احکام خدا است. و نیز فرموده است: "یک طایفه، امامانی هستند که به سوی آتش دعوت میکنند." اینها امر خودشان را بر امر خداوند مقدم میکنند. حکم خودشان را بر احکام خداوند مقدم میکنند. بر اساس هوا و هوس زندگی میکنند بر خلاف آنچه که در قرآن آمده است.
سوره مبارکه اسراء آیه 71 میفرماید: يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ؛ در روز قیامت هر کسی به دنبال امام خود میگردد.
امام باقر(ع) میفرماید: لَمَّا أُنْزِلَتْ (يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ) قَالَ الْمُسْلِمُونَ: يَا رَسُولَ اللهِ! أَ لَسْتَ إِمَامَ النَّاسِ كُلِّهِمْ أَجْمَعِينَ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ: أَنَا رَسُولُ اللهِ إِلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ لَكِنْ سَيَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ عَلَى النَّاسِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مِنَ اللهِ يَقُومُونَ فِي النَّاسِ فَيُكَذِّبُونَهُمْ وَ يَظْلِمُونَهُمْ أَئِمَّةُ الْكُفْرِ وَ الضَّلَالِ وَ أَشْيَاعُهُمْ أَلَا فَمَنْ وَالاهُمْ وَ اتَّبَعَهُمْ وَ صَدَّقَهُمْ فَهُوَ مِنِّي وَ مَعِي وَ سَيَلْقَانِي أَلَا وَ مَنْ ظَلَمَهُمْ وَ أَعَانَ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَ كَذَّبَهُمْ فَلَيْسَ مِنِّي وَ لَا مَعِي وَ أَنَا مِنْهُ بَرِيءٌ؛
وقتی این آیه نازل شد مسلمانها به پیامبر(ص) عرض کردند: آیا شما امام همه مردم نیستید که ما در روز قیامت پشت سر شما باشیم؟ پیامبر(ص) فرمودند: من فرستاده خدا به سوی همه مردم هستم. بعد از من، امامانی از خاندان من، امامان جامعه هستند. در بین مردم قیام میکنند؛ ولی ائمه کفر و گمراهی، آنها و شیعیانشان را تکذیب میکنند و به شهادت میرسانند. کسانی که از آنها پیروی کنند در قیامت با من خواهند بود و همدیگر را ملاقات خواهیم کرد. اما کسانی که آنها را تکذیب از من نیستند و من از آنها بیزارم.
یزید در آن جلسهای که سر سیدالشهداء(ع) را در مقابل داشت، کفرش را اعلام کرد و گفت وحیی در کار نبود. کسی این حرف را زده است که خودش را خلیفه پیغمبر میداند. خودش را امام الناس میداند و میگوید خبری نبوده است.
امام(ع) با این مسأله میجنگند. بنابراین غیرت دینی، زمانی است که اصل دین در خطر بیفتد.
منشأ حرکت سیدالشهداء(ع) غیرت دینی بود.