بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
یکی از مؤلفههایی که در ساخت جامعه شایسته نقش بسزایی دارد بحث شکر است.
قدردانی و تشکر از نیکیها و نیکوکاران، یکی از عوامل اصلی انسجام و تحرک جامعه برای حرکت به سوی اهداف عالیه است. شکر، لازمه ایمان است.
شکر دو مرحله دارد:
1. شناخت نعمت.
2. اظهار نعمت به زبان یا قلب یا عمل.
در اصطلاح علمای علم اخلاق، شکر یعنی: " قدردانی از نعمتها "
قدردانی از نعمتها یک امر فطری است. آیه شریفه 60 سوره مبارکه رحمان به همین مطلب اشاره میکند: هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانٌ؛ آیا جزای نیکی جز نیکی است؟!
شکر هم نسبت به خالق مطرح میشود و هم نسبت به مخلوق. جامعهای که بخواهد به سمت جامعه شایسته برود باید هر دو شکر را داشته باشد.
شکر در مقابل خداوند، چند گام دارد:
گام اول: شناخت نعمت.
باید بفهمیم آنچه داده شده، نعمت است. یعنی انسان باید به حدی از معرفت و عرفان برسد که همه دادههای الهی را نعمت بداند. افراد معمولاً آن دادههایی را نعمت میدانند که دوست دارند و بقیه را نقمت میدانند.
خداوند متعال در سوره مبارکه سبأ آیه 13 میفرماید: " وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ؛ طایفه کمی از بندگان من شاکر هستند."
آخرین فقره از زیارت عاشورا میفرماید: " اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرِينَ لَكَ عَلَى مُصَابِهِمْ "
این شکر، شکر بر مصیبت است.
سوره مبارکه بقره آیه 216 میفرماید: "وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛ چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا میداند، و شما نمیدانید. این، اولین گام شکرگزاری در مقابل خداوند است که بفهمیم همه دادههای الهی، نعمت است.
گام دوم: باید دادهها و نعمت را از ناحیه خداوند بدانیم.
سوره مبارکه نساء آیه 78 میفرماید: " قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ؛ همه چیز از ناحیه خدا است."
او به هر کسی که بخواهد هر آنچه را که بخواهد میدهد.
گام سوم: به نعمت الهی راضی شویم.
ما به قضای الهی راضی نیستیم. به خدا امر و نهی میکنیم که فلان کار را بکن و فلان کار را انجام نده. اوست که همه چیز را تعیین میکند. چهارده سال زندانِ موسی ابن جعفر و شهادت در جوانیِ سه امام یعنی حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری را نگاه کنید. این بزرگواران به قضای الهی راضی بودهاند. بین در و دیوار قرار گرفتن را ببینید. به قضای الهی راضی بودهاند. اَلحَمدُ لِلَّه ِعَلَی کُلِّ حَالٍ، یکی از فرازهای خطبه صدیقه طاهره است.
گام چهارم: قدردانی کردن از خدا است.
قدردانی کردن سه نوع است؛ زبانی و قلبی و عملی.
شکر زبانی: شکر زبانی دو مرحله دارد:
1. اظهار نعمت: در سوره مبارکه ضحی آیه 11 میفرماید: "وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ؛ نعمت خداوند را ذکر کن." شکر زبانی، این است که بگویی خداوند، فلان نعمت را به من داده است.
2. الحمد لله گفتن: مَنْ حَمِدَ اللَّهَ عَلَى النِّعْمَةِ فَقَدْ شَكَرَهُ وَ كَانَ الْحَمْدُ أَفْضَلَ مِنْ تِلْكَ النِّعْمَةِ؛ کسی پس از اینکه خداوند به او نعمتی داد، بگوید الحمدلله رب العالمین، او را شکر کرده است. این الحمد لله گفتن نزد خداوند از آن نعمت باارزشتر است.
شکر زبانی باعث اضافه شدن نعمت میشود.
حضرت صادق(ع) فرمودهاند: "مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ مِنْ نِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللَّهَ ظَاهِراً بِلِسَانِهِ فَتَمَّ كَلَامُهُ حَتَّى يُؤْمَرَ لَهُ بِالْمَزِيدِ؛ به محض اینکه خداوند به کسی نعمتی داد و آن شخص نعمت بودنِ آن را تشخیص داد و با قلبش آن را پذیرفت و الحمد لله گفت، خداوند دستور میدهد نعمت این شخص را زیاد کنید.
شکر قلبی: امام صادق(ع) میفرمایند: "مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا؛ کسی که خداوند به او نعمتی بخشید و او هم آن نعمت را قلباً شناخت، حق شکر را ادا کرده است.
باید باور داشته باشیم که ما هیچ هستیم و از هیچ، هیچ چیزی بر نمیآید. اگر چیزی هست خداوند به من داده است.
شکر عملی: این مرتبه، مهمترین نوع شکر است که قدردانی از صاحب نعمت در قالب رفتار است.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند:" شُكْرُ الْمُؤْمِنِ يَظْهَرُ فِي عَمَلِهِ؛ قدردانی مؤمن از نعمت خداوند، در عملش ظاهر میشود." در حدیث دیگر میفرمایند:" شُكْرُ الْمُنَافِقِ لَا يَتَجَاوَزُ لِسَانَهُ؛ قدردانی منافقین از خداوند از حد زبان تجاوز نمیکند."
برای اینکه اثبات کنیم منافق نیستیم علاوه بر گفتنِ الحمد لله، باید شکر عملی هم داشته باشیم.
شکر عملی چیست؟
حضرت امیر(ع) میفرمایند: " شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ الْوَرَعُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ؛ شکر هر نعمتی، مبتلا نشدن به گناه است."
باید ورع داشت، نه اینکه صرفاً گناه نکنیم. ورع یعنی طوری زندگی کنیم که به گناه منتهی نشود، نه اینکه گناه نکنیم. این، شکر عملی است.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند:" أَقَلُّ مَا يَجِبُ لِلْمُنْعِمِ أَنْ لَا یُعصَی نِعْمَتُهُ؛ کمترین چیزی که برای نعمتدهنده واجب است این است که به واسطه نعمتهایی که داده، او را معصیت نکنیم."
حضرت امیر(ع) میفرمایند: " لَوْ لَمْ يَتَوَاعَدِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لَوَجَبَ أَنْ لَا يُعْصَى شُكْراً لِنِعْمَتِهِ؛ اگر خداوند نفرموده بود که در مقابل گناهی که میکنید عذاب میشوید، باز هم واجب بود که گناه صورت نگیرد و این کار از باب شکرگزاری و قدردانی در مقابل نعمتهای اوست."