بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمّینَ یا رَبَّ العالَمینَ
دومین نوع از صبر، صبر در معصیت است. صبر در معصیت، مقاومت کردن در برابر گناه و اجتناب از حرام است.
اجتناب از حرام، دو نوع است:
1. گاهی حرام، بیّن است. در اینجا تکلیف، معلوم است. برخی از رسومات جامعه از مصادیق بارز حرام بیّن است.
2. گاهی اجتناب از حرام، در حرام بیّن نیست؛ بلکه در شبهه است.
امام باقر(ع) چند روزی در زندان بودند. شخصی برای ایشان نان پخت و به زندانبان پول داد و گفت: به امام سلام برسان و بگو این نان را فلانی درست کرده است که از دوستان شما است و اموالش طیب و خمس داده است و حواسش جمع است که شما چه نوع غذایی را میل می-فرمایید. زندانبان نان را گرفت و در سینی گذاشت و به محضر امام برد. امام تا غذا را نگاه کردند فرمودند: اگرچه میدانم اموال او حلال است ولی نمیخورم. چون آن را در سینی بیت المال گذاشتهای.
فواید صبر در معصیت:
فایده اول: برکات آسمان و زمین شامل صابر میشود.
سوره اعراف آیه 96 میفرماید: " وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ؛ و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند (از گناه اجتناب کنند)، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم. "
اگر کسی بخواهد زندگیش جنبه ملکوتی پیدا کند، باید ایمان و تقوا داشته باشد.
فایده دوم: اگر کسی از گناه اجتناب کرد، خدا از او حمایت میکند و نقشه دشمنان علیه او را خنثی میکند.
سوره آلعمران آیه 120 میفرماید: "وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً؛ اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگاری پیشه کنید، نقشههای (خائنانه) آنان، به شما زیانی نمیرساند."
فایده سوم: جایگاه ویژهای در بهشت منتظر آنان است.
خداوند علی اعلا به جناب موسی فرمود: " يَا مُوسَى! مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِي فَإِنِّي أُبِيحُهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ لَا أُشْرِكُ مَعَهُمْ أَحَداً؛ آنهایی که میخواهند به من نزدیک شوند فقط با ورع (اجتناب از شبهات) میتوانند نزدیک شوند. اگر در زندگیشان ورع داشتند آنها را در یک منطقهای از بهشت سکنی خواهم داد که کسی در آنجا با آنها همسایه و شریک نیست.
سوره قمر آیه 53 و 54 میفرماید: "إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ في مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِرٍ؛ یقیناً پرهیزگاران در باغها و نهرهای بهشتی جای دارند، در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر!"
فایده چهارم: در روز قیامت، گریان نخواهد بود.
امام باقر(ع) فرمودهاند: " كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا ثَلَاثَ أَعْيُنٍ عَيْنٌ سَهِرَتْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ غُضَّتْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ عَيْنٌ فَاضَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ؛ همه چشمها در روز قیامت گریان است مگر سه گروه. چشم کسی که در راه خدا شبزندهداری کرده است، چشمی که به حرام الهی بسته شده است و چشمی که از ترس خدا گریه کرده است."
سومین نوع از صبر، صبر در مصیبت است.
حضزت رسول اکرم(ص) فرمودند: " کُلُّ شَیءٍ یُؤذِی المُؤمِنَ فَهُوَ مُصیبَةٌ؛ هر چیزی که اهل ایمان را اذیت کند مصیبت است."
پس رنجش، در نتیجه یک حرف اضافه، بیمحلی، زلزله، مرگ و میر، شکست در زندگی زناشویی و ... مصیبت هستند. از دیدگاه قرآن کریم، مصیبت همان سختیها هستند. سختیها لازمه زندگی انسان است. سوره بلد آیه 4 میفرماید:" لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَدٍ؛ ما انسان را در سختی خلق کردهایم."
اما همین مصیبتها، عامل رشد و تکامل انسان است. عالیترین مرحله تکامل بشر، رفتن به بهشت است.
امام باقر(ع) فرمودند:" الْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَكَارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَكَارِهِ فِي الدُّنْيَا دَخَلَ الْجَنَّةَ؛ بهشت در سختیها و صبوریِ در آنها پیچیده شده است. کسی که در دنیا در آن سختیها صبوری کرد، وارد بهشت میشود."
حضرت رضا(ع) میفرمایند: "مَنْ سَأَلَ اللَّهَ الْجَنَّةَ وَ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى الشَّدَائِدِ فَقَدِ اسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ؛ اگر کسی بهشت را بخواهد ولی صبوری بر سختیها نداشته باشد، خودش را مسخره کرده است."
امام صادق(ع) فرمودهاند: "إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ: أَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً النَّبِيُّونَ ثُمَّ الْوَصِيُّونَ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ؛ در کتاب علی علیه السلام آمده است: شدیدترین مردم در ابتلائات و مصیبتها پیامبران هستند. پس از آن-ها اوصیای انبیاء هستند. سپس هر کسی به اندازه ظرف ایمانش."
علت وجود سختیها چیست؟
حضرت موسی ابن جعفر(ع) فرمودهاند: "يَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا خَطِيئَةَ لَهُ؛ خداوند این سختیها را قرار داده است تا بندگان، خداوند را ملاقات کنند در حالی که هیچ لغزشی در پروندهشان نباشد."
لازمه صبوری در معصیت، دو کار است:
1. شکایت نکردن
امام صادق(ع) میفرمایند: " قَدِ ابْتُلِيتُ بِمَا لَمْ يُبْتَلَ بِهِ أَحَدٌ وَ يَقُولَ لَقَدْ أَصَابَنِي مَا لَمْ يُصِبْ أَحَداً، وَ لَيْسَ الشَّكْوَى أَنْ يَقُولَ سَهِرْتُ الْبَارِحَةَ وَ حُمِمْتُ الْيَوْمَ وَ نَحْوَ هَذَا؛ شکایت یعنی بگویید من دچار دردسری شدهام که هیچ کس به آن مبتلا نشده است. و اینکه برای دیگران بگویید دیشب تا صبح تب داشتم و درد داشتم شکایت نیست."
2. شکرگزاری
حضرت ایوب(ص)، همه چیز داشت. همسر و فرزندان زیادی داشت. کشاورزی و دامداری و زراعت و باغ داشت. خداوند ایوب را طوری مریض کرد که مردم از شهر بیرونش کردند. همسرش به او گفت: دستت را به آسمان بلند کن و دعا کن تا مشکلات حل شود. فرمود: این مشکلات دو سال است آمده است. ما هفتاد سال نعمت داشتیم. بگذار یک قدری مشکلات بیشتر شود تا مشکلات و نعمتها برابر شود.
صبر دیگری هم به نام صبر در عافیت یا نعمت داریم.
اساساً طبیعت انسانها این چنین است که اگر خداوند به آنها نعمت زیادی را بدهد تغییر میکنند. سوره مبارکه علق آیات 6 و 7 میفرماید: " كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى؛ هرگز چنین نیست که می-پنداری، آدمیزاد طغیان میکند اگر ببیند بی نیاز شده است."
امام کاظم(ع) میفرمایند: " الصَّبْرُ عَلَى الْعَافِيَةِ أَعْظَمُ مِنَ الصَّبْرِ عَلَى الْبَلَاءِ؛ صبر در فزونی نعمت، بزرگتر از صبر بر مصیبت است."
صبوری در نعمت، کار بسیار سختی است؛ چون نباید چند چیز اتفاق بیفتد:
1. نباید تکبر داشت.
2. نباید فخرفروشی و تفاخر داشت.
3. نباید تکاثر و انباشت مال داشت.
4. نباید دل مردم را سوزاند.
5. نباید گفت «من چون انسان خوبی بودم خداوند این پول را به من داده است».
سوره فجر آیه 15 میفرماید: " فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ؛ انسان هنگامی که پروردگارش او را برای آزمایش، اکرام میکند و نعمت میبخشد (مغرور میشود و) میگوید: پروردگارم مرا گرامی داشته است!"
6. نباید جزء مترفین بود.
مترفین، کسانی هستند که خدا به آنها نعمت میدهد و آنها در اثر نعمت غافل و مغرور می-شوند و طغیان میکنند و حق را نمیپذیرند. سوره سبأ آیه 34 میفرماید: "وَ ما أَرْسَلْنا في قَرْيَةٍ مِنْ نَذيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ؛ و ما در هیچ شهر و دیاری پیامبری بیمدهنده نفرستادیم مگر اینکه مترفین آنها (که مست ناز و نعمت بودند) گفتند: ما به آنچه فرستاده شدهاید کافریم!"