بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ ما در سال گذشته شبهای جمعه ماه مبارک رمضان را به بحث از تؤبه اختصاص دادیم. مطالبی را در باب تؤبه بیان کردیم و باز هم ادامه خواهیم داد إن شاء الله. در مسأله گناه، سه مرحله داریم: 1. مرحله اول، صدور گناه است. گناه واقع میشود. 2. مرحله دوم، اثر گناه است. 3. مرحله سوم، شرم نسبت به گناه است. یک وقتی هست که شخص غیبت میکند. این اصل گناه است که از او صادر شده است. اما این گناهی که انجام میشود یک اثری دارد. یک اثر وضعی دارد. مراتب وضعی اثر گناه را در روایت داریم. در دعای کمیل هم آمده است: " اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلَاءَ؛ خدایا! بیامرز برایم آن گناهانی را که دعا را باز می دارند، خدایا! بیامرز برایم گناهانی که بلا را نازل می کند" گناهانی که باعث می-شود دعا مستجاب نشود یا ظلم زیاد شود و یا قضای الهی تغییر پیدا کند. ما در شبهای قدر تحت عنوان مقدراتمان، چیز دیگری را از خدا میخواهیم؛ اما چیز دیگری نوشته میشود. این به خاطر گناه است. در اثر گناه است. اما شرم نسبت به گناه؛ ممکن است کسی غیبتی کند. از آن گناه تؤبه میکند. مراتب واقعی تؤبه، ده تا است. یعنی تؤبه واقعی اگر بخواهد اتفاق بیفتد باید ده قدم اتفاق بیفتد. وقتی میخی به دیوار بزنید و میخ را بیرون بکشید اثر آن باقی است. وقتی شخص یک گناهی میکند. تؤبه میکند. اثرش هنوز باقی است. خداوند نسبت به اصل صدور گناه، تواب است ولی اثرش باقی میماند. اثر گناه که از بین برود یک حالی در انسان ایجاد میکند که شرمندگی نسبت به گناه است. بحثی که می خواهیم مطرح بکنیم این است که: چه کنیم که اثر گناه از بین برود. تا به حال هر کاری (توبه) که کردهایم اصل گناه و صدور گناه از بین رفته است. در مقابل صدور گناه، خداوند علی اعلا، تواب است. تؤبهپذیر است اگر تؤبه واقعی کرده باشیم. ولی در مقابل اثر گناه، خداوند علی اعلا، غفار است. با غفاریت او اثر گناه از بین میرود. ما چه کاری انجام دهیم که این غفاریت را جلب کنیم تا آن اثر از بین برود؟ انسان در تمام نظام زندگیاش به یک حرکت، محتاج است؛ چون موجود متحرک است. جماد نیستیم. برای هر شأنی از شؤونمان باید یک حرکتی انجام بدهیم. اگر هم غفاریت خدا را بخواهیم جذب و جلب بکنیم باید یک حرکتی انجام بدهیم. مهمترین مسألهای که در باب اثر گناه وجود دارد این است که گرچه ما از عمل گناه، تؤبه کردهایم؛ اما چون این اثر گناه باقی است، مقدرات ما آنچه که میخواهیم نیست. ما در لیالی قدر تؤبه میکنیم. الهی العفو میگوییم. به حضرت حق عرض میکنیم که مقدرات یک ساله ما را چه چیزی قرار بدهد؛ ولی وقتی سال شما شروع میشود میبینیم آنچه که خواسته بودیم در پرونده ما وجود ندارد. بعد هم به خدا میگوییم: این چه وضعی است؟ وضعیت نسبت به خدا نیست؛ بلکه نسبت به ما است که اثر را از بین نبردهایم. گناهانی وجود دارد که موجب میشود مقدرات الهی تغییر پیدا کند. ما در شب احیاء تؤبه میکنیم. از خداوند علی اعلا درخواست میکنیم و درخواستمان را مفصل هم انجام میدهیم. یعنی در شب نیمه شعبان، درخواستمان را پیشنویس کردهایم و به خدا دادهایم. در سه شب قدر میآییم و امضاء آن را میگیریم. به نظر خودمان میآید که امضائش را گرفتهایم؛ اما در سال میبینیم آن چیزهایی که خواسته بودیم اتفاق نیفتاده است. این به خاطر این است که بر گُرده ما گناهانی وجود دارد که موجب میشود مقدرات الهی تغییر پیدا کند. میگوییم من تؤبه کردهام در حالی که تؤبه از اصل گناه کرده-ایم؛ ولی اثر گناه همچنان باقی است و این اثر گناه است که مقدرات ما را تغییر داده است. میخواهیم این بحث را داشته باشیم که چه کنیم تا آن اثر گناه از بین برود. بند سوم مسأله گناه: انسان گنهکار که تؤبه میکند و مغفرت خدا را جلب میکند به چنان لطافتی میرسد که در زمانی که آن گناهی که از او صادر شده است را به یاد میآورد در مقابل خداوند شرمنده میشود. این شرمندگی گناه است که از همه مهمتر است. ما یک قدری نسبت به مسأله گناه، متجری هستیم. یعنی جرأت پیدا کردهایم. یک گناهی میکنیم و میگوییم خدایا! ما را ببخش. او هم میگوید چشم؛ شما را بخشیدم. بعد از اینکه بخشید طوری راه میرویم که انگار نه انگار خطاکار هستیم. انگار او خطا کرده است. این حال در ما نیست. اگر این حال در ما نباشد خطرناک است. ممکن است دنیای ما آباد شود؛ ولی آخرتمان خوب نمی شود. مسأله شرمندگی باید وجود داشته باشد. جوانی خدمت حضرت صادق علیه السلام رفت. عرض کرد: اگر کسی گناه کند خداوند گناه او را میبخشد؟ حضرت فرمود: بله! میبخشد. قدری سکوت کرد. بعد عرض کرد: واقعاً خدا میبخشد؟ حضرت فرمود: بله! میبخشد. یک قدری سرش را پایین انداخت و بعد عرض کرد: واقعاً خدا می-بخشد؟ حضرت فرمود: بله! میبخشد. سرش را پایین انداخت و عرض کرد: فرض کنیم خدا بخشید؛ من با شرمندگی گناه چه کنم؟ تؤبه کردیم. اما نسبت به گناهانمان شرمنده نیستیم. خداوند به حضرت داوود فرمود: من بندگانی دارم که هر وقت یاد گناهانشان میافتند عرق روی صورتشان مینشیند. شرمنده میشوند. من اینها را دوست دارم. تمام کسانی که میخواهند در قیامت نسبت به این گناه این شخص، شهادت بدهند را دچار نسیان می-کنم. یعنی اگر شرمندگی در گناه نباشد پرونده گناه باز است؛ ولی اینجا اگر شرمندگی گناه باشد، پرونده گناه را میبندم. از آتش جهنم آزاد میکنم و نجات میدهم؛ چون نسبت به گناه شرمنده هستند. میدانند به من جفا کردهاند. فرمود: بنده من! تو با من خوب رفتار نمیکنی. من تکالیفم را بر تو واجب کردهام. روزیِ تو را هم بر خودم واجب کردهام. تو تکلیف من را انجام نمیدهی؛ ولی من روزی تو را قطع نکردهام. تو با من خوب رفتار نمیکنی. من روزی تو را قطع نمیکنم. به فکر شرمندگی از گناه باشیم. از خدا شرمنده باشیم. این مهم است. میخواهیم اثر گناه را از بین ببریم. یعنی میخی را که از دیوار بیرون میکشیم را یک بتونهای روی آن بکشیم تا اگر کسی ببیند متوجه نشود. حضرت رسول(ص) فرمودند:" اَلتَّائِبُ مِنَ الذَّنبِ کَمَن لَا ذَنبَ لَهُ؛ كسى كه از گناه توبه كند همانند كسى است كه اصلا گناه نكرده است" یعنی نه اصل گناه هست و نه اثر گناه هست. عوامل از بین برنده اثر گناه عامل اول: یکی از چیزهایی که اثر گناه را از بین میبرد ماه مبارک رمضان است. این حرف در کجا زده شده است؟ حضرت رسول(ص) در آخرین جمعه ماه شعبان برای مردم خطبه ای خوانده اند که: " أَيُّهَا النَّاسُ! إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ؛ ای مردم، ماه مبارک رمضان با برکت و رحمت و مغفرت به شما روی آورده است." یعنی همین که ماه مبارک رمضان میآید اثر گناه از بین میرود. خود ماه مبارک رمضان یک چنین ویژگیای دارد. لذا امیرالمومنین(ع) فرموده اند: تفاوت ماه رمضان با سایر ماهها مانند تفاوت ما ائمه با شما مردم است. ماه رمضان نسبت به همه ماهها بالاتر است. یکی از آثار ماه مبارک این است که اثر گناه از بین میرود. دقیقاً مانند زیارت امام رضا(ع) است. زیارت امام رضا(ع) که مشرف میشوید اثر گناه از بین میرود. خداوند در آیه 70 سوره فرقان می فرماید: ("يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ؛ خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل میکند") در کجا این اتفاق میافتد؟ میگویند در زیارت امام رضا(ع) این اتفاق میافتد. وقتی کسی وارد حرم امام رضا(ع) میشود و میگوید: اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا عَلِیَّ ابنَ مُوسَی الرِّضَا. تمام گناهانش با اثرش پاک میشود؛ چه حاجتش را بدهند و چه حاجتش را ندهند. این اثرِ زیارت امام رضا(ع) است. این اثر در ماه مبارک رمضان هم هست. ماه رمضان که میآید در همان شب اول، اثر گناه را از بین میبرد. رسول خدا(ص) فرمودند: در همان روز اول ماه مبارک رمضان در افطار اول، خداوند، هزار هزار نفر را از آتش جهنم نجات میدهد. شب جمعه ماه رمضان و روز جمعه آن به ازای هر ساعت، هزار هزار نفر را از آتش نجات میدهد. شب آخر ماه مبارک رمضان که میشود به اندازه همه آنهایی که در روزهای گذشته بخشیده است از آتش نجات میدهد. بعد هم می فرماید: کسانی که حکم جهنمی شدنشان قطعی شده است را بخشیدم. این اثر ماه مبارک رمضان است. به این ماه احترام کنید. عامل دوم: ذکر الله است. "عَنِ النَّبِیِّ: مَا جَلَسَ قَوْمٌ يَذْكُرُونَ اللهَ إِلَّا نَادَى بِهِمْ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: قُومُوا فَقَدْ بُدِّلَتْ سَيِّئَاتُكُمْ حَسَنَاتٍ وَ غُفِرَ لَكُمْ جَمِيعاً؛ حضرت رسول(ص) فرمودند: هیچ گروهی به ذکر خدا ننشست مگر اینکه منادی از آسمان ندا کرد: بپاخیزید که بدیهای شما مبدل به خوبی شد، و تمامی شما آمرزیده شدید "یعنی: یک جمعیتی مانند ما که دور هم جمع شدهایم و ذکر خدا داریم و آیات قرآن را میخوانیم و روایت میخوانیم و حرف از امام رضا میزنیم، یک منادی از آسمان صدا میزند: خداوند تمام سیئات شما را تبدیل به حسنه کرده است. یعنی اثر گناه را پاک کرده است و همه شما را بخشیده است. ذکر الله است. مراقب باشید که کجا می-نشینید. چرا اینطور است؟ چرا ذکر خدا یک چنین خصوصیتی دارد؟ چون خداوند فرموده است: "أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي؛ من همنشین آن کسی هستم که به یاد من باشد" عامل سوم: نماز شب است. خداوند علی اعلا چند جا به بندگانش مباهات و افتخار میکند. وقتی خداوند فرمود: من میخواهم انسان را خلق کنم، ملائکه گفتند: خدایا! ما که تو را تسبیح و تحمید میکنیم. تو میخواهی کسانی را خلق کنی که خونریزی میکنند و موجوداتی هستند که خوب نیستند. در آیه 30 سوره بقره فرمود: (" إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ؛ من حقایقی را میدانم که شما نمیدانید") در روایت آمده است که خداوند علی اعلا به بندگانش مباهات میکند. یعنی ملائکه را صدا میزند و میگوید: این همان است که گفتم من چیزی را میدانم که شما نمیدانید. یکی از مواردش جایی است که یکی از بندگان، قضای نماز شبش را بخواند. خداوند به ملائکه می فرماید: ای فرشتگان من! این بنده من چیزی را که به او واجب نکرده ام قضا می کند.گواه باشید که من اورا آمرزیدم. در تفسیر آیه 114 سوره هود ("وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ؛ در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار؛ چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین میبرند؛ این تذکّری است برای کسانی که اهل تذکّرند!") این بیان وجود دارد: "فَإِنَّ صَلَاةَ المُؤمِنِ فِی اللَّیلِ تَذهَبُ مَا عَمِلُوا بِالنَّهَارِ مِنَ السَّیِّئَاتِ وَ الذُّنُوبِ؛ نماز اهل ایمان در شب، آن اثر گناهی را که در روز انجام داده بودند را از بین میبرد" تختهپاککن گناهان ما است. از روز که بلند شدیم چند گناه کردیم؟ شب که می-خواهیم به بالین برویم پاکش کنیم. نگذاریم پرونده ما قطور شود. اگر نمیتوانیم یازده رکعت بخوانیم سه رکعت بخوانیم. دو رکعت شفع و یک رکعت وتر را بخوانیم. اگر شب نتوانستم بخوانیم. قضایش را بخوانیم. اگر کسی قضا کند هم گناهان روزش پاک میشود و هم اینکه خداوند به واسطه این شخص به ملائکه مباهات میکند و میفرماید: ببینید چه بندهای دارم. عامل چهارم: انسان خودش را سرزنش کند. در معنویات خودش را سرزنش کند. در حدیثی از امام رضا(ع) آمده است: "إِنَّ رَجُلًا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَبَدَ اللهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَرْبَعِينَ سَنَةً. فَلَمْ يَقْبَلْ مِنْهُ. فَقَالَ لِنَفْسِهِ: مَا أُتِيتُ إِلَّا مِنْكِ وَ لَا الذَّنْبُ إِلَّا لَكِ. فَأَوْحَى اللهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ: ذَمُّكَ نَفْسَكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ أَرْبَعِينَ سَنَةً؛ مردى از بنى اسرائيل خداوند تبارك و تعالى را چهل سال عبادت كرد، اما عبادتش پذيرفته نشد. به خودش گفت: عيب كار از خود توست و كسى جز خودت مقصّر نيست. پس خداى تبارك و تعالى به او وحى فرمود كه اين نكوهش (انتقاد) تو از خودت، برتر از عبادت چهل سال بود" اگر ما گناه کردیم به خودمان بگوییم: من خراب کردم. خدا که شرایط را مهیا کرده است. او که ارحم الراحمین است. عامل پنجم: درود فرستادن بر پیامبر و آل پیامبر است. "عَنِ الرِّضَا عَلَیهِ السَّلَامُ: مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى مَا يُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْيُكْثِرْ مِنَ الصَّلَوَاتِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً؛ حضرت رضا علیه السلام میفرمایند: کسی که قادر نیست اثر گناهش را از بین ببرد و کفاره گناهانش را بدهد بر پیامبر و آل پیامبر صلوات بسیار بفرستد که این صلوات، اثر گناه را از بین میبرد" یکی از اعمال وارده در ماه مبارک رمضان، فرستادن صلوات است. عامل ششم: سجده است. "عَنِ الصَّادِقِ عَلَیهِ السَّلَامُ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللهِ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللهِ! كَثُرَتْ ذُنُوبِي وَ ضَعُفَ عَمَلِي. فَقَالَ رَسُولُ اللهِ: أَكْثِرِ السُّجُودَ فَإِنَّهُ يَحُطُّ الذُّنُوبَ كَمَا تَحُطُّ الرِّيحُ وَرَقَ الشَّجَرِ؛ امام صادق(ع) فرمودند: یک مردی نزد رسول گرامی رفت و به حضرت ایشان عرض کرد: گناهانم زیاد است و عملم کم است. نمیدانم چه کنم. پیامبر فرمود: زیاد سجده کن. این سجده گناه را از بین میبرد مثل اینکه باد، برگهای درختان را می-ریزد". همانطور که باد، برگ درختان را جا به جا میکند سجده هم اثر گناه را از بین میبرد. عامل هفتم: رفت و آمد به مسجد است. مسجد، جای بسیار مهمی است. امیر المؤمنین(ع) فرمودند: " إِجَابَةُ الْمُؤَذِّنِ رَحْمَةٌ وَ ثَوَابُهُ الْجَنَّةُ ... وَ لَا يَمْشِي إِلَى الْمَسْجِدِ إِلَّا مُؤْمِنٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛ دعوت مؤذن را پذیرفتن، رحمت الهی و پاداش آن بهشت است... و مؤمنی نیست که به مسجد رفت و آمد کند مگر اینکه اهل بهشت باشد." یعنی: اینکه مؤذن اذان میگوید شما به مسجد بروید و نماز بخوانید شما را مشمول رحمت خدا می-کند. وقتی به مسجد رفتید برای شما ثواب مینویسند. حد اقل تلاش شما در زندگی این باشد که یک نمازتان را در مسجد بخوانید. امیر المؤمنین(ع) فرمودند: نشستن من در مسجد از بودن من در بهشت، خوشحال-کنندهتر است. در مسجد نشستن برای من رضایتبخشتر است از اینکه در بهشت باشم. پرسیدند: چرا؟ فرمود: مادامی که من در مسجد هستم این عمل را خدا دوست دارد. ولی وقتی در بهشت هستم خوشایند من است و من بین خوشایند خودم و خوشایند خدا، آن چیزی را انتخاب میکنم که خدا دوست دارد." رفت و آمد به مسجد، گناهان را محو میکند. عامل هشتم: دائم الوضو بودن است. " قال الصادق (ع) مَنْ جَدَّدَ وُضُوءَهُ لِغَيْرِ صَلَاةٍ جَدَّدَ اللهُ تَوْبَتَهُ مِنْ غَيْرِ اسْتِغْفَارٍ؛ امام صادق(ع) فرمودند: کسی که نه به خاطر اینکه میخواهد نماز بخواند وضویش را تجدید کند خداوند توبهاش را بدون اینکه استغفار کند تجدید میکند" فرض کنید کسی نمیخواهد نماز بخواند. صبح وضویش باطل شده است. بعد از بطلان وضو، دوباره وضو میگیرد. خداوند برای او تجدید توبه میکند. یعنی بدون اینکه الهی العفو گفته باشد خداوند، اثر گناهش را از بین میبرد. عامل نهم: اخلاق خوب است. "عَنِ النَّبِيِّ: إِنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ يُذِيبُ الذُّنُوبَ كَمَا تُذِيبُ الشَّمْسُ الْجَمَدَ وَ إِنَّ الْخُلُقَ السَّيِّئَ لَيُفْسِدُ الْعَمَلَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ؛ اخلاق خوب باعث میشود گناه آب بشود و اثرش از بین برود کما اینکه نور خورشید باعث میشود برف آب شود. و اخلاق بد عمل را فاسد مىكند،همان طور كه سركه عسل را از بين مىبرد" عامل دهم: گریه بر حضرت ابا عبد الله الحسین است. به همین دلیل است که امام رضا(ع) فرموده است: "إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ؛ برای هر چیزی خواستید گریه کنید آن را به گریه بر امام حسین گره بزنید." اینها مؤلفههای کوچکی هستند که کارهای بزرگ میکنند. چهل عامل است که اثر گناه را از بین می-برند.