بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ مغفرت الهی بحث ما در باب مغفرت بود و برای رسیدن به مغفرت از اینجا آغاز میکنیم که در معارف دینی، تعریف گناه، این است: تخلف از قوانین الهی. هر گونه رفتار خلاف قوانین الهی را گناه و معصیت میگویند. قوانین الهی گاهی به صورت امر لزومی و الزام و ضروری است. این امر الزامی یا به شکل «باید» نوشته شده است که از آن تعبیر به واجب میکنند و یا به صورت «نباید» نوشته است که از آن تعبیر میکنند حرام. واجبات الهی، بایدهای ما هستند. محرمات الهی، نبایدهای ما هستند. این بایدها و نبایدها قوانین خدا هستند. بنابراین هر گونه تخلف از این باید و نباید، معصیت است. این یک سطح از قوانینی است که خدا نوشته است. سطح دوم قوانینی که حضرت حق نوشته است، شایستهها و ناشایستهها هستند. بخشی از امور، شایسته است که انسان انجام دهد. مصلحت دارد. به این میگویند مستحبات. بخشی از امور، ناشایست است که انجام شود. مصلحت ندارد؛ بلکه مفسده دارد؛ اما مفسدهاش غیر الزامی است. یا شایسته است و یا ناشایست. اینها همان مستحبات و مکروهات هستند. بعضی از تخلفات، تخلف در مقام مستحبات و مکروهات است. گاهی گناهی که از انسان سر میزند تخلف در شایستهها و ناشایستها است. درست است که تخلف از این رتبه، جهنمساز نیست؛ ولی انسان را به آن کمال واقعی نمیرساند. این برای انسانهایی است که قدری صاحب کمال هستند. رعایت ضروریات اعم از واجبات و محرمات برای انسانهای عادی است. رعایت مستحبات و مکروهات به انسانهای عالی مربوط است؛ اما انسانهای متعالی و کامل، تخلف از قوانین برایشان در حد ترک اولی است. ترک اولی یعنی «از شما توقع نداشتیم و نباید فلان کار را میکردید». این نه واجب است و نه حرام و نه مستحب است و نه مکروه؛ اما برای یک انسانی در آن افق کمال که انسان کامل در آن قرار دارد، توقع نمیرود که هر کاری را انجام دهد. برای آنها تخلف از این رتبه، معصیت است. اگر از گناههای الزامی تؤبه نشود باید منتظر عذاب الهی بود. در سوره مبارکه نور آیه شریفه 63 می-فرماید: (" فَلْيَحْذَرِ الَّذينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصيبَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ؛ پس آنان که فرمان او را مخالفت میکنند، باید بترسند از اینکه فتنهای دامنشان را بگیرد، یا عذابی دردناک به آنها برسد!") در قرآن کریم، هجده نوع عذاب را معرفی میکند. عذاب الیم، دردناک است و همیشگی. بیان حضرت حق در سوره مبارکه مائده آیه شریفه 33 این است: (" لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظيمٌ؛ این رسوایی آنها در دنیاست؛ و در آخرت، مجازات عظیمی دارند.") گناهکار اگر تؤبه نکرد در دنیا رسوا است. در آخرت هم دچار عذاب است. گناهکار، کسی است که از قوانین الهی تخطی کرده است؛ قوانینی که به صورت باید و نباید است. امر است و نهی است. این را مخالفت کرده است. چنین شخصی تؤبه میکند ولی هر گناهی یک اثری دارد. اگر مسأله اثر گناه باقی مانده باشد نمی شود موانع سلوک را برطرف کرد. اثر گناه، مانع از سلوک میشود. گاهی اثر گناه در قلب انسان ظهور و بروز پیدا میکند. که قلب انسان، آن لطیفه روحانی است که عامل اتصال به مبدأ هستی است. یعنی قلب انسان، خانه خدا است. امام صادق(ع) می فرماید: "اَلقَلبُ حَرَمُ الله؛ دل حرم خداست". چرا از این خانه خدا، خدا در نمیآید؟ اثر گناه باعث شده است که خدا در آنجا نباشد و این اتصال وجود نداشته باشد وقتی اتصال وجود ندارد نمی شود برای اعمال عبادی قصد قربت داشت. اگر قلب ، حرم الله بود قصد قربت درست میشود. درون باید درست باشد. اگر درون بخواهد درست شود اثر گناه باید از بین برود. امام باقر(ع) میفرماید: " مَا مِنْ عَبْدٍ إِلَّا وَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةٌ بَيْضَاءُ؛ هیچ بندهای نیست مگر اینکه در قلبش نورانیت وجود دارد" این به طور فطری است. خداوند همه انسانها را فطرتاً درست خلق کرده است. اینکه برخی خرابش میکنند به خداوند ربطی ندارد. اگر پدرها و مادرها نتوانستند درست تربیت کنند به خداوند چه ربطی دارد؟ خدا که ما را با چراغ خلق کرده است. بعد حضرت میفرماید: " فَإِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فِي النُّكْتَةِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ ذَهَبَ ذَلِكَ السَّوَادُ وَ إِنْ تَمَادَى فِي الذُّنُوبِ زَادَ ذَلِكَ السَّوَادُ حَتَّى يُغَطِّيَ الْبَيَاضَ فَإِذَا غَطَّى الْبَيَاضَ لَمْ يَرْجِعْ صَاحِبُهُ إِلَى خَيْرٍ أَبَداً؛ وقتی که گناه کند در آن نورانیت، یک نقطه تاریک ایجاد میشود. اگر تؤبه کرد که از بین میرود؛ اما اگر در گناه مداومت کرد، آن سیاهی اضافه میشود تا اینکه آن نورانیت از بین میرود. وقتی هم که آن نورانیت از بین برود آن آدم عاقبت به خیر نمیشود"؛ در سوره بقره آیه 6 می فرماید: (" سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ؛ برای آنان تفاوت نمیکند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد"). هر چه هم برای او بخوانند درست نمیشود؛ چون درونش خراب است. باید آن درون را درست کرد. باید آن اثر گناه را از بین برد. پس گاهی اوقات اثر گناه، یک اثر درونی است. خانه از بنیان، ویران است. آن خراب میشود. خانه از پایبست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است امام سجاد(ع) در باب اینکه اثر گناه چه چیزهایی را ایجاد میکند می فرمایند: 1. "إِنَّ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ؛ گناهانی وجود دارند که نعمتهای الهی را تغییر میدهند" 2. "وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُورِثُ النَّدَمَ؛ و گناهانی هستند که پشیمانی به بار میآورند " 3. "وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُزِيلُ النِّعَمَ؛ و گناهانی هستند که نعمت را از بین میبرند" 4. " وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَدْفَعُ الْقِسَمَ؛ و گناهانی هستند که موجب میشود بهره و نصیب انسان از فیوضات معنوی دفع بشود" شب جمعه، شب رحمت است. ماه مبارک رمضان، ماه رحمت است؛ ولی من استفاده نمیکنم؛ چون آن گناهی که این اثر را دارد از بین نرفته است. اگر در وضع مزاجی بدن دچار یک عارضه عفونی شد، اول باید عفونت را برطرف کرد و بعد بدن را تقویت کرد. اگر بدن فقط تقویت شود اثری ندارد. مشمول رحمت و لطف خدا نمیشود. خدا که ارحم الراحمین است و لطف او هست. 5. "وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ؛ و گناهانی هستند که پرده عصمت انسان را از بین میبرند" و موجب بی آبرویی میشوند. خداوند، ستار العیوب است؛ ولی یک گناهانی هست که این ستار العیوب بودن خدا را از بین میبرد. امام سجاد(ع) میفرمایند: خداوند بر انسان، چهل پرده پوشانده است. حضرت رسول(ص) می-فرمایند: خداوند بر انسان، هفتاد پرده پوشانده است. یعنی هفتاد بار به او مهلت میدهد. اما یک گناهانی هست که رسوایی دارد. این اثر گناه است. 6. " وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلَاءَ؛ و گناهانی هستند که موجب نزول بلا هستند" باران، رحمت است؛ ولی سیلاب میشود. 7. " وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُدِيلُ الْأَعْدَاءَ؛ گناهانی هستند که موجب میشود دشمن مسلط شود" امیر المؤمنین(ع) در دعای کمیل عرضه می دارند: خداوندا! در قیامت با من هر کاری خواستی انجام بده؛ ولی من را پیش دشمنان محمد و آل محمد نبر. آنجا آبروی من میرود. 8. " وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ؛ گناهانی که موجب میشود مرگها نابههنگام باشد". 9. " وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَقْطَعُ الرَّجَاءَ؛ گناهانی هست که موجب قطع امید است" یعنی شخص دعا میکند؛ ولی باور ندارد که حاجتش برآورده میشود. اثر برخی از گناهان است که این امید از شخص گرفته میشود. 10. " وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تُظْلِمُ الْهَوَاءَ؛ گناهانی هست که موجب میشود آسمان تیره شود" تیره شدن آسمان یعنی سخت شدن فضای تشخیص حق و باطل. فضا شبههناک میشود. این به خاطر برخی از گناهان است. حضرت امام عسکری علیه السلام از سختی دوران غیبت کبری صحبت کردند. یکی از اصحاب پرسید: پس مردمان آن دوره چه کنند؟ فرمود: امر برای دوستان ما روشنتر است از تابش نور خورشید به این اتاق. پس چرا برای ما در این دوره، امر روشن نیست؟ اثر گناهانی است که تشخیص حق را از باطل دشوار کرده است. باید یک فکری برای آن کرد. 11. " وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَكْشِفُ الْغِطَاءَ؛ گناهانی هست که موجب بیشرمی و بیحیایی میشود" جناب سلمان یک روایتی را از وجود نازنین پیامبر به عنوان پیشگویی آینده نقل کرده است. هر قطعهای را که پیامبر بیان میکنند سلمان میگوید: اینطور میشود؟ پیامبر میفرماید: به خدا اینطور میشود و یک پله بالاتر و بدتر را میفرمایند. ظاهراً سی مورد را جناب سلمان از رسول گرامی نقل میکند. یکی این است که زنان لباس مردانه میپوشند. مردان لباس زنانه دارند. یکی هم این است که بی شرمی و بی حیایی در جامعه موجب می-شود که منکر، معروف شود و معروف، منکر شود. وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَكْشِفُ الْغِطَاءَ یعنی: گناهانی که بی حیایی را به باور میآورد. اشخاص به راحتی تن به گناه میدهند و توجیه هم میکنند. میگوید اگر من این رشوه را نگیرم یک نفر دیگر میگیرد. خب یک نفر دیگر بگیرد. میگوید اگر این زیرمیزی را نگیرم زندگیام چطور اداره میشود؟ توجیه میکند. 12. " وَ الذُّنُوبُ الَّتِي تَرُدُّ الدُّعَاءَ؛ گناهانی هست که باعث می شود دعا مستجاب نشود" بعد هم دنبال این میافتیم که یک ذکری بگیریم که دعا مستجاب شود. به ذکر کاری ندارد. باید آن را درست کرد. یک قطعهای هست که قطعه جالبی است. گفتم: یک مردمانی بودند که مستجاب الدعوة بودند. یعنی سر را که بالا می-کردند هر چه از خدا میخواستند خدا به آنها میداد. حاکم از آنها میترسید. نمیتوانست به آنها ظلم کند؛ چون اگر ظلم میکرد و آنها نفرین میکردند او از بین میرفت. هر چه کردند این مردم از این حالت خارج شوند نتوانستند. یک وزیری داشت. او گفت: من درست میکنم. پرسید: چگونه؟ او گفت: اعلام کن: برای تقویت ذخایرمان، هر کسی باید یک تخم از یک پرنده را بیاورد. هر کسی هر پرندهای که توانست؛ کبوتر، غاز، مرغ و ... یک تخم هم که چیزی نیست. همه میآورند. او هم اعلام کرد. مردم آوردند. یک تخم بوده است. سخت نبوده است. فردا گفت: اعلام کن: مردم بیایند و هر چه آوردهاند ببرند. مردم آمدند. هر کسی مال دیگری را برد. مردم از استجابة الدعوة بودن خارج شدند. دعا به خاطر گناهان بر میگردد. خدا مقصر نیست. ما مقصر هستیم. 13. یک گناهانی هست که موجب میشود انسان از دایره محبوبین خدا بیرون برود. خدا این آدمها را دوست ندارد. در سوره مبارکه لقمان آیه 18 میفرماید: (" إِنَّ اللهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ؛ که خداوند هیچ متکبّر مغروری را دوست ندارد.") من وقتی تکبر داشته باشم و دعا کنم، چون از دایره محبوبین خدا خارج هستم خدا با من کاری ندارد. آنچه که از فیوضات محبت حضرت حق است به این آدمها نمیرسد. 14. یک سری از گناهان هست که موجب میشود انسان از رحمت خدا دور شود و لعین و ملعون شود. ملعون، کسی است که از دایره رحمت خدا دور است. شیطان ملعون است؛ یعنی مورد رحمت خدا قرار نمی-گیرد. طایفهای از گناهان هست که موجب میشود انسان از دایره رحمت خدا خارج شود. یکی از آنها که بسیار آسان است قطع رحم است. این مسأله بسیار مهم است. پیامبر(ص) میفرماید: " أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ مِنْهُمْ وَ مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَنْ يَصِلَ الرَّحِمَ وَ إِنْ كَانَتْ مِنْهُ عَلَى مَسِيرَةِ سَنَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الدِّينِ؛ سفارش میکنم به امتم؛ آنهایی که الان هستند و آنهایی که غایب هستند و آنهایی را که در پشت مردان و رحم زنانند تا روز قیامت (آنهایی که هنوز پا به کره خاکی نگذاشتهاند ولی بعداً قرار است به دنیا بیایند) سفارش میکنم که صله رحم کنند؛ گرچه لازم باشد برای انجامش یک سال وقت بگذارد؛ چون این بخشی از دین من است" امام سجاد علیه السلام میفرماید: " وَ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّي وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِي كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاضِعَ؛ از معاشرت با قاطع رحم بپرهیز. پس همانا من قاطع رحم را درکتاب خدا در سه جا، ملعون یافتم (یعنی از رحمت خدا به دور است) مورد اول در سوره مبارکه محمد آیه 23 است. مورد دوم در سوره مبارکه رعد آیه 25 است و مورد سوم در سوره مبارکه بقره آیه 27 است. 15. برخی گناهان باعث میشود سلب توفیق بندگی ایجاد شود. آدم نمیتواند بندگی کند. بندگی این است: "اَلعُبُودِیَّةُ جَوهَرَةٌ کُنهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ؛ بندگی یک حقیقت و درونی دارد. درونش ربوبیت است" انسان می-خواهد نماز شب بخواند. اوصافش را هم شنیده است؛ ولی هیچ نتوانسته است. چون خدا به او اجازه نداده است. 16. بعضی از گناهان باعث قساوت قلب میشوند. 17. بعضی از گناهان باعث میشود که انسان خودش را از خشم خدا در امان ببیند. میگوید خدا کریم است. این اثر گناه است، نه از سر معرفت. اینکه انسان خودش را از خشم خدا در امان بداند اثر گناه است، نه معرفت. بلکه نهایت بی معرفتی و غایت گنهکاری است که بگوید خدا کریم هست؛ اما نه برای اینکه من نسبت به گناه جری بشوم. خدا کریم است برای اینکه من از او مأیوس نشوم. 18. اثر بعضی از گناهان این است که انسان، گناهی را که انجام میدهد کوچک میبیند. میگوید ما خدا را شکر فقط غیبت میکنیم. غیبت، هفتاد برابر زنا است. میگوید غیبت که چیزی نیست. حالا یک دروغ گفتیم. چیزی نیست. دشمن خدا شده است. تنها کسی را که خدا دشمنش دانسته است انسان دروغگو است. امیر المؤمنین علیه السلام میفرماید: "وَ اللهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا شَعِيرَةً مَا قَبِلْتُ؛ اگر افلاک هفتگانه و زمینهای هفتگانه را به من بدهند که گناه و معصیت خدا را بکنم درباره مورچهای که دانه جوی را که به دندانش گرفته است از او بگیرم، انجام نمیدهم"