بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ عنوان اصلی بحث، راهی برای درک بهتر از ماه مبارک رمضان، به ویژه لیالی قدر است. به همین جهت در سال گذشته بحث مراقبتهای ماه مبارک رمضان شروع کردیم؛ دستورالعملهایی که باعث شود ما بتوانیم یک روزه متعالی داشته باشیم تا بتوانیم شب قدر را درک کنیم. درست است که در قرآن کریم در سوره قدر می فرماید: (" وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ؛ و تو چه میدانی شب قدر چیست؟!") اما این به این معنا نیست که اصلاً نمیشود قدر آن را دانست. بلکه به این معنا است که به این راحتیها نمیشود دانست. باید یک فعالیتی کرد. باید یک حرکتی کرد. باید یک مراقبتی داشت. برای اینکه کسی بفهمد در ماه مبارک رمضان، لیلة القدر را درک کرده است یا نه، یکی از علایمش این است که فرمودهاند: اگر کسی این مراقبتها را داشته باشد در غروب عید فطر، بی اختیار از درون، ملتهب است و اشک میریزد. رقیق القلب میشود و اشکش زیاد میشود. امام علیه السلام فرمودند: این زمانی است که در حال مصافحه با جبرئیل است. در حال دست دادن با جناب جبرئیل است و این دست دادن، آن حالت را ایجاد میکند. بعد فرمودند: این علامت کسی است که لیلة القدر را درک کرده است. برای اینکه این لیلة القدر درک شود مراقبت وجود دارد. مراقبت از ماه شعبان و مراقبت از روزه رمضان را هم در سال گذشته مطرح کردیم. اما یکی از موانعی که باعث میشود ما نتوانیم لیلة القدر را درک کنیم بحث گناه است که ما از سال گذشته بحث تؤبه را مطرح کردیم. بعد این مطلب را مطرح کردیم که انسان در مسأله گناه، سه مرحله را پشت سر میگذارد: مرحله اول: گناهی از او صادر میشود. مداوای این با تؤبه است. یکی از مراقبتهای ماه رمضان، این است که در ماه شعبان تؤبه کنیم. دستور شرع این است که پیش از ماه رمضان همه چیز را صفر کنید و به آنچه گفتهایم عمل کنید تا بتوانید لیلة القدر را درک کنید. بنابراین عمل گناه با تؤبه پاک میشود اگر تؤبه، تؤبه حقیقی باشد. مرحله دوم: اثر گناه است. این گناه مانند میخی است که به دیوار میزنند. میخ، سرگیر است. آن را از دیوار بیرون میکشند؛ ولی جای آن هنوز وجود دارد. گناه خدای نکرده از انسان سر میزند. انسان تؤبه میکند؛ ولی هنوز اثر آن باقی است. «اثر گناه، این است که من حقیقت را درک نمیکنم». در سوره واقعه آیه 79 می فرماید: (" لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ؛ و جز پاکان نمیتوانند به آن دست زنند [= دست یابند]"). در سوره بقره آیه 222 می فرماید: (" إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ؛ خداوند، توبهکنندگان را دوست دارد، و پاکان را (نیز) دوست دارد"). متطهرین چه کسانی هستند؟ توابین هستند. پس اگر حقیقت بخواهد درک شود باید به واسطه تؤبه بشود. اما تؤبه این اثر را از بین نمیبرد. به همین دلیل است که ما سالها است که در لیالی قدر تؤبه میکنیم و گناهانمان پاک میشود؛ ولی لیلة القدر را درک نمی-کنیم. ما باید در لیالی قدر یک راهی برای ارتباط با خدا پیدا کنیم. ثمره لیلة القدر همین است. عالیترین بستر برای ارتباط با خود خدا است؛ ولی ما تازه میخواهیم در شب قدر از گناهانمان دست برداریم. این نقطه ضعف است. برای اینکه اثر گناه از بین برود با مغفرت خداوند سر و کار داریم. مغفرت خداوند اگر بخواهد شامل حال ما بشود باید این اعمال انجام شود: 1. امیر المؤمنین(ع) فرمودهاند: " مِنْ كَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِيسُ عَنِ الْمَكْرُوبِ؛ از جمله کفاره گناهان بزرگ، فریادرسی به کسانی است که مصیبتزده هستند و تسلی دادن به رنج-دیدگان است" متأسفانه در جامعه، انسان مصیبتزده، بسیار است پس به داد مردم برسیم تا کفاره گناه ما باشد. 2. برآوردن حوائج برادران دینی از اسباب مغفرت است. امام صادق(ع) فرمودند: " كَفَّارَةُ عَمَلِ السُّلْطَانِ قَضَاءُ حَوَائِجِ الْإِخْوَانِ؛ کفاره برخی رفتار حاکمان، رفع مشکلات و نیازهای برادران دینی است" بعضی از رفتارهای آدمهایی که یک حاکمیتی و سرپرستی و مدیریتی دارند به این است که احتیاجات برادران دینیشان را مرتفع کنند. 3. سومین چیزی که اثر گناه را از بین میبرد حسن خلق و اخلاق خوب است. امام صادق(ع) فرمودند: " إِنَّ حُسْنَ الْخُلْقِ يُذِيبُ الْخَطِيئَةَ كَمَا تُذِيبُ الشَّمْسُ الْجَلِيدَ، وَ إِنَّ سُوءَ الْخُلْقِلَيُفْسِدُ الْعَمَلَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ؛ همانا اخلاق نيك خطاها را ذوب و نابود مىكند، همانطورى كه خورشيد يخ را ذوب مىكند؛ و نيز اخلاق زشت عمل انسان را فاسد مىگرداند، همچنان كه سركه عسل را فاسد مىكند" یعنی: خوش-اخلاقی کفاره گناهان است. حسن خلق حسن خلق چیست؟ حسن خلق یک قاعده دارد. برای اینکه بخواهیم حسن خلق را در زندگی اجرا کنیم مراقب زبان و رفتارمان باشیم که این قاعده اجرا شده باشد: «هر چه را بر خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و هر آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند». آیا دوست داریم مردم ما را مسخره کنند؟ پس دیگران را هم مسخره نکنیم. این حسن خلق است. دوست داریم مردم به ما خیانت نکنند. پس به مردم خیانت نکنیم. این حسن خلق است. قاعده حسن خلق همین است. اما اگر کسی در طول زندگیش با زبان و رفتار مراقب باشد که این قاعده کلی اجرا شود باعث کفاره گناهان است. یعنی اثر گناه را از بین میبرد. همه اینها به خاطر این است که ما بتوانیم از لیالی قدر استفاده کنیم و بهره ببریم. 4. عمل دیگری که باعث کفاره گناه میشود انتظار کشیدن برای نماز جماعت است. امام کاظم(ع) فرمودند: " انْتِظَارُ الصَّلَاةِ جَمَاعَةً مِنْ جَمَاعَةٍ إِلَى جَمَاعَةٍ كَفَّارَةُ كُلِّ ذَنْبٍ؛ منتظر نماز جماعت بودن از یک زمانِ جماعت تا زمانِ دوم جماعت، موجب کفاره گناه است" منتظر نماز جماعت شدن یعنی متعهد شدن به این معنا. چطور است که شما متعهد هستید که میگویید بعد از کنکور به مسافرت میرویم؟ میگویید: بعد از کنکور به باشگاه میروم. کنکور به چه شکل در زندگی شما رخنه پیدا کرده است؟ اگر انتظار نماز جماعت در زندگی شما رخنه پیدا کند کفاره گناه خواهد بود. 5. خواندن قرآن، اثر گناه را از بین میبرد. وجود نازنین حضرت ختمیمرتبت به سلمان فرمودند: "يَا سَلْمَانُ! عَلَيْكَ بِقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ فَإِنَّ قِرَاءَتَهُ كَفَّارَةُ الذُّنُوبِ وَ سُتْرَةٌ مِنَ النَّارِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْعَذَابِ؛ ای سلمان! بر تو لازم است به خواندن قرآن. به خاطر اینکه قرائت قرآن، اثر گناه را از بین میبرد و حجاب بین تو و آتش جهنم میشود و باعث امنیت تو از آتش جهنم و عذاب الهی خواهد بود" 6. یکی از اموری که کفاره گناه میشود و اثر گناه را از بین میبرد در نتیجه لطف خدا است؛ اگر اتفاق بیفتد. در زندگی برخی اتفاق میافتد و آن، غم و اندوه است. وجود نازنین حضرت ختمیمرتبت فرمودند: " إِنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لَا يُكَفِّرُهَا صَلَاةٌ وَ لَا صَدَقَةٌ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللهِ! فَمَا يُكَفِّرُهَا؟ قَالَ: الْهُمُومُ فِي طَلَبِ الْمَعِيشَةِ؛ بعضی از گناهان، اثرش را نه نماز خواندن و نه صدقه دادن از بین میبرد، (یعنی نه رابطه با خدا میتواند این را از بین ببرد و نه رابطه با خلق. نماز برای خالق است و صدقه برای خلق) به وجود نازنین ایشان عرض شد: پس چه چیزی میتواند اثر این دسته از گناهان را از بین ببرد؟ حضرت فرمودند: غمی که در رفتن به دنبال روزی هست" غم از دست دادن عزیز. اینها میتواند برای انسان فرصت باشد؛ ولی برای یک سری از انسانها تهدید است. یعنی اگر یک غمی در زندگی میآید و از کار تعدیل میشود میگوید ما که مرید خدا بودیم و به زیارت امام حسین رفته بودیم. چرا با ما این کار را کرد؟ این تهدید است؛ چون شخص با امام حسین(ع) قهر میکند. گاهی اوقات هست که انسان خودش در زندگیش غم میآورد. مردم از نظر مرگ و میر دو دسته هستند؛ یک دسته، کسانی هستند که پیمانه زندگیشان پر شده است و کاری هم نمیشود کرد. یک طایفه از مردم هم هستند که پیمانه زندگی را پر میکنند. خودشان به دنبال این هستند که پیمانه زندگی را پر کنند. از نظر غم هم یک دسته از مردم هستند که به صورت عاقلانه و مشروع زندگی میکنند؛ منتها حوادث طبیعی، یک غمی را ایجاد میکند. مثلاً زلزله ایجاد میشود. یک عده هم هستند که با سرعت رانندگی میکنند و یک انسانی را میکشند. بعد هم غمناک میشوند. ما با این غم کاری نداریم. با آن غمی کار داریم که انسان در ایجادش نقشی ندارد. وجود نازنین حضرت ختمیمرتبت هم فرمودند که اثر برخی گناهان را فقط غم میتواند از بین ببرد. امام صادق(ع) میفرماید: " إِذَا كَثُرَتْ ذُنُوبُ الْمُؤْمِنِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنَ الْعَمَلِ مَا يُكَفِّرُهَا ابْتَلَاهُ اللهُ بِالْحُزْنِ لِيُكَفِّرَهَا بِهِ عَنْهُ؛ هر گاه گناهان مؤمن زياد شود و او را عملى نباشد كه آن گناهان را پاك گرداند ، خداوند او را به اندوه مبتلا سازد، تا بدان سبب گناهانش را بزدايد" خداوند از دریچه محبتش او را غمگین میکند؛ در هر جایی که باشد. یا یک عزیزی را از دست میدهد و یا کارش را از دست میهد. باید از این مسأله، یک فرصتسازی کند. یعنی از هر مسأله فقط خدا را ببیند. این بنده خدایی که این شعر را گفته است: به دریا بنگرم دریا ته وینم به صحرا بنگرم صحرا ته وینم منظورش این بوده است که از غم نیز «مَا رَأَیتُ إِلَّا جَمیلاً؛ جز زیبایی چیزی ندیدم». از همه چیز، تو را پیدا میکنیم. 7. یکی دیگر از عواملی که موجب میشود اثر گناه از بین برود تحمل بیماری است. یک عدهای هستند که خدای نکرده بعد از هفتاد سال، یک بیماریای پیدا میکنند. تمام کائنات را از این بیماری مطلع میکنند. این خلاف مروت است. مروت یعنی جوانمردی. جناب لقمان حکیم آن چنان شخصیت ارزندهای است که حکمتش به حدی بوده است که خداوند کلمات او را در کنار کلمات خودش در قرآن مطرح کرده است. دلیلش این بوده که او آدم جوانمردی بوده است. او غلام و برده بوده است. برای کسی کار میکرد. منتها از آن بردههایی بود صاحبش برای او کار میکرد و به او خدمت میکرد؛ چون می-دانست که او یک جواهر عجیبی است. خربزه نوبرانه آمده بود. خربزه را خرید و قاچ میکرد و به جناب لقمان میداد و او میخورد. آن دو سه قاچ آخر را برای خودش برداشت. دید بسیار تلخ است. به لقمان گفت: آنهایی که تو میخوردی تلخ نبود؟ لقمان گفت: بله. پرسید: پس چرا چیزی نگفتی؟ لقمان گفت: این خلاف مروت است. تو یک عمر به من لقمه چرب و شیرین دادی. حالا یک بار هم یک خربزه تلخ دادهای. هفتاد سال زندگی شیرین داشته است؛ الان یک بیماری هم گرفته است. باید این را تحمل کند، نه اینکه در تمام صفحات مجازی اعلام کند که اینجانب مریض شدهام که از ناحیه خدا است و بسیار سخت است و کاش کسی مبتلا نشود و.... چه خبر است؟ فقط یک بیماری آمده است. امام رضا(ع) میفرماید: " اَلْمَرَضُ لِلْمُؤْمِنِ تَطْهِيرٌ وَ رَحْمَةٌ وَ لِلْكَافِرِ تَعْذِيبٌ وَ لَعْنَةٌ وَ إِنَّ الْمَرَضَ لَا يَزَالُ بِالْمُؤْمِنِ حَتَّى لَا يَكُونَ عَلَيْهِ ذَنْبٌ؛ بيمارى براى مؤمن ، تطهير و رحمت ، و براى كافر ، عذاب و لعنت است . بيمارى ، پیوسته با مؤمن مىماند ، تا هنگامى كه هيچ گناهى بر وى نباشد" مریضی از ناحیه خداوند برای اهل ایمان، رحمت است. پاک شدن است برای اهل ایمان مادامی که دهان بسته باشد، نه اینکه این بیماریای که ما داریم سخت است و صد تا دکتر هم رفتیم و نفهمیدند و ... دهان باید بسته باشد. تطهیر و رحمت است. اثر گناه را پاک میکند. خداوند بسیار مهربان است؛ منتها ما نمیتوانیم این حوادث را تحلیل کنیم. منظور از بیمارشدن این نیست که فردا به استخر آب سرد برویم و بعد هم جلوی کولر بنشینیم و مریض شویم و بگوییم اینها کفاره گناهان ما است. این کار، بی عقلی است. بلکه منظور بیماریای است که خداوند عنایت کند. هر چه از دوست رسد، نیکو است. این شعر برای فکر برتر است. تا زمانی که آدمیزاد تعالی فکری پیدا نکند سختیها را از دوست نمی-داند. باید تغییر کرد. این مباحث ممکن است برای عدهای از افراد، تعلیم دینی باشد؛ ولی برای طایفهای از افراد، تربیت دینی است. ما دنبال نکته دوم هستیم. باید شکل جامعه عوض شود و آن در تعلیمات دینی نیست که عوض میشود؛ بلکه در تربیت دینی است که عوض میشود. اگر جامعهای بخواهد به سوی تربیت دینی برود باید فکرش عوض شود. با خودمان فکر کنیم. یک خط بنویسیم که تِزِ زندگی ما چیست. همان میشود فکر ما. آن وقت این را به کارشناس نشان بدهیم و بگویید این، تز ما است. تزی که به دنبال آن هستیم چیست؟ همه نگرانی جامعه ما در حال حاضر چیست؟ به سمت و سوی چه چیزی در حرکت هستیم؟ به سمت و سوی موفقیت در دنیا یا به سمت و سوی سعادت در بشریت؟ اینها دو راه مختلف است که هرگز به هم نمیرسند. ما یک زندگی برای خودمان ترسیم کردهایم و میخواهیم یک دین را در کنار آن بیاوریم. این، غلط است. ما باید از درون دین، زندگی مان را انتخاب کنیم. این است که درست است. آنهایی که از درون دین برای خودشان زندگی درست میکنند همواره تعدادشان کم است. خداوند درآیه 13 سوره سبأ می فرماید: (" قَليلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ؛ ولی عده کمی از بندگان من شکرگزارند!"). هفتاد و دو نفر هستند. ولی آنهایی که هم میخواهند دنیا را داشته باشند و هم آخرت را داشته باشند و هم نماز میخوانند و هم امام حسین را میکشند سی هزار نفر هستند. این ماجرا به سال شصت و یک هجری اختصاص ندارد. ادامه پیدا میکند. تزمان را مشخص کنید. دنیایی است که میخواهد دین در کنار آن باشد یا دینی است که زندگی را ترسیم میکند؟ اگر دومی است که لیلة القدر را درک میکنیم و اگر نیست درک نمیکنیم. طایفهای از بشریت بودهاند که نزول ملک را میدیدهاند و امام معصوم نبودهاند. آنها کسانی بودند که دین، زندگیشان را ترسیم کرده بود، نه زندگیای که بخواهد دین هم در کنارش باشد. 8. یکی از اموری که موجب میشود کفاره گناه باشد و اثر گناه از بین برود پرداخت صدقه است. بهترین زمان پرداخت صدقه در ماه مبارک رمضان در هنگام افطار است. " قَالَ رَسُولُ اللهِ: وَ بِالصَّدَقَةِ تَمحُو الخَطیئَةَ؛ و به واسطه پرداختن صدقه، اثر گناه را از بین میبرد" یاد بگیریم هر چه صدقه میدهیم فقط برای سلامتی امام زمان باشد. مگر نمیگوییم: «سر خم می سلامت»؟ همه را برای او بدهید. بهترین زمانش در ماه مبارک رمضان در هنگام افطار است. خداوند خوب امتحان میگیرد. در هنگام افطار ابتدا شکم خودمان را پر میکنیم یا شکم دیگران را؟ امتحان است. 9. عیادت از مریض، اثر گناه را از بین میبرد. یک رسمی بود در ایام قدیم که خوب بود. در ایام دوازده تا بیست و دوم بهمن، یک روز مردم دور هم جمع میشدند و عیادات جانبازها در بیمارستانها میرفتند. یک شاخه گل هم میدادند. این از آن اموری است که اگر امروز و فردا نمیتوانید انجام دهید با خودتان عهد کنید که یک روز در زندگیام خواهد آمد. این کار را انجام خواهم داد. رسول خدا فرمودند: " مَنْ عَادَ مَرِيضاً فَجَلَسَ عِنْدَهُ سَاعَةً أَجْرَى اللهُ لَهُ عَمَلَ أَلْفِ سَنَةٍ لَا يَعْصِي اللهَ فِيهَا طَرْفَةَ عَيْنٍ؛ اگر کسی عیادت از یک مریض کند و ساعتی را با او باشد خداوند به او پاداش عمل هزار سالی که در آن، گناه نکرده باشد، می-دهد" ما که محال است هزار سال زندگی کنیم. چهار یا پنج نفر هستند که مشخص است چه کسانی هستند که این عمر را دارند. ما نیستیم؛ ولی یک عیادت باعث میشود خداوند اجر هزار سال بندگیای را بدهد که در آن اصلاً گناه نشده است. 10. صله رحم باعث مغفرت است. جامعه ما از صله رحم فراری است؛ ولی دستور دین این است که دعای چهار طایفه مستجاب نمیشود. یکی از آن چهار گروه، کسی است که قطع رحم کرده باشد و صله رحم نمیکند. شرط صله رحم، ایمان نیست. نگویید یک فامیل داریم که بی حجاب است و نمیدانیم میشود به دیدنش رفت یا نه. شرط صله رحم، ایمان نیست. یک فامیل داریم که مثلاً با نظام میانهای ندارد. میشود رفت یا نه؟ شرطش ایمان نیست. بعد هم صله رحم با رفتن به خانه مردم تحقق پیدا نمی-کند. رفتن، ضیافت است. صله رحم یعنی اطلاع داشتن از حال دیگران. از رحم خودت مطلع باشیم که اگر گرفتار است رفع گرفتاری کنیم. پیامبر(ص) فرمودند: " مَنْ مَشَى إِلَى ذِي قَرَابَةٍ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ لِيَصِلَ رَحِمَهُ أَعْطَاهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ مِائَةِ شَهِيدٍ وَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ أَرْبَعُونَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ يُمْحَى عَنْهُ أَرْبَعُونَ أَلْفَ سَيِّئَةٍ؛ اگر کسی برای رفتن به صله رحم طی طریق کند؛ چه خودش برود و چه به مالش ـ که گرهگشایی از سختیهای قوم است ـ تا اینکه صله رحم کرده باشد خداوند اجر صد شهید را به او میدهد و به ازای هر قدمی که برداشته است چهل هزار حسنه در پرونده او مینویسند و چهل هزار گناه هم پاک میکنند. این یعنی اینکه اثر گناه به واسطه صله رحم از بین میرود" 11. فراهم کردن زمینه خوشگذرانی دیگران. مراد از خوشگذرانی دیگران، خوشگذرانی حرام نیست. الان آنچه که جوانان را خوشحال میکند ازدواج است. بساط ازدواجشان را فراهم کنیم. الان آن چیزی که جوانان را خوشحال میکند این است که سر کار بروند. بساط سر کار رفتنش را فراهم کنیم. ما در فضای دین صحبت میکنیم و در فضای دین، حرف غیر دینی نمیزنیم. ما میخواهیم مردم را خوشحال کنیم و جوک میگوییم. با جوک چه خوشحالیای ایجاد میشود؟ برخی ثلث مالشان را برای ازدواج جوانها میگذارند. برای اشتغال جوانها میگذارند. حضرت رسول(ص) فرمودند: "مَن لَذَّذَ أخَاهُ بِمَا یَشتَهِی کَتَبَ اللهُ لَه ألفَ حَسَنَةً وَ مَحَی عَنهُ ألفَ سَیِّئَةً؛ کسی که بساط خوشی دیگران را فراهم کند خداوند هزار حسنه برای او مینویسد وهزار سیئه از او را پاک میکند" 12. تحصیل علم، سبب مغفرت است و کار بسیار سختی است. حضرت رسول(ص) فرمودند:" مَن طَلَبَ العِلمَ كَانَ كَفّارَةً لِمَا مَضَى؛ کسی که در تحصیل علم باشد خداوند آن تحصیل علم را برای از بین بردن اثر گناهان گذشتهاش قرار میدهد" 13. احسان به بستگان از اسباب مغفرت است. 14. عفو و اغماض از دیگران باعث مغفرت است. 15. خویشتنداری در هنگام غضب باعث از بین رفتن اثر گناه است. 16. دفاع از مؤمن همین اثر را دارد. " قَالَ رسول الله(ص): مَنْ ذَبَّ عَنْ عِرْضِ أَخِيهِ كَانَ ذَلِكَ حِجَاباً لَهُ مِنَ النَّارِ؛ حضرت رسول(ص) فرمودند: هر کسی که از آبروی برادر دینیاش دفاع کند در جایی که به او توهین میکنند خداوند او را از آتش جهنم نگه میدارد" 17. انتشار چهل حدیث، مغفرت خداوند را در پی دارد. امام صادق(ع) فرمودند: "مَنْ حَفِظَ عَنَّا أَرْبَعِينَ حَدِيثاً مِنْ أَحَادِيثِنَا فِي الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ بَعَثَهُ اللهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَقِيهاً عَالِماً وَ لَمْ يُعَذِّبْهُ؛ هر کسی که چهل حدیث از احادیث ما در مورد حلال و حرام را حفظ کند خداوند او را در روز قیامت فقیه و عالم برانگیزد و عذابش نکند" چهل حدیث را به دیگران انتقال دهد. 18. تفکر و اندیشیدن از اسباب مغفرت است. یک چیزی است که قرآن بر آن تأکید کرده است. خود فکر کردن مایه از بین رفتن اثر گناه است. "قَالَ الصَّادِقُ عَلَیهِ السَّلَامُ: اَلفِکرُ مِرآةُ الحَسَنَاتِ وَ کَفَّارَةُ السَّیِّئَاتِ؛ امام صادق(ع) فرمودند: فکر کردن، آینه خوبیها است و اثر گناه را از بین میبرد" 19. گواهی چهل مؤمن باعث مغفرت میشود. اگر انسان چهل دوست مؤمن داشته باشد یعنی آدم حسابی است. این حرف یعنی اینکه ما باید در بین دوستانمان چهل دوست مؤمنی داشته باشیم که بتوانند روی ما حساب باز کنند. 20. عالیترین عملی که میتواند اثر گناه را از بین ببرد حب اهل بیت(ع) است. امام صادق(ع) فرمودند: " حُبُّنَا أهلَ البَیتِ یُکَفِّرُ الذُّنُوبَ وَ یُضَاعِفُ الحَسَنَاتِ؛ دوست داشتنِ ما اهل بیت(ع)، اثر گناه را از بین میبرد و حسنات را زیاد میکند" حال که ما محبت خاندان رسول الله را داریم باید از رسول الله تبعیت کنیم.