بحثی را که در این دهه دنبال میکنیم در رابطه با یک موضوع بسیار مهم است. برای طرح این مقدمه، باید این مقدمه را ذکر کنیم:
همه شما جریان غدیر خم را میدانید. آیه 67 از سوره مبارکه مائده میفرماید: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ» یعنی: پیغمبر ما! آن پیام مهمی را که از سوی پروردگارت به تو رسیده، به مردم برسان. سپس سه نکته را بیان میکند:
1. اگر این مأموریت را انجام ندهی، اصلاً رسالتت را انجام ندادهای و همه آن بیست و سه سال، مقدمه این مأموریت است.
2. خداوند تو را از شر و آزار آنها در امان میدارد. یعنی فضا، یک فضای عاطفی نبوده است. می-دانستند پیامبر میخواهد چه کند.
3. کسانی که این مسأله را نپذیرند هدایت نمیکنیم.
پیامبر یک فضا و زمان خاصی دستور به توقف دادند. فرمودند: صبر میکنیم. پیک بفرستید تا کسانی که از ما جدا شدهاند برگردند و کسانی که نرسیدهاند عجله کنند. در روز هجدهم ذی الحجه سال دهم مأموریتشان را در پی یک خطبه طولانی انجام دادند. تنها خطبه طولانی پیامبر، همین خطبه است. وجود نازنین حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام را به طور علنی به عنوان جانشین معرفی کردند. از روز اول امیر المؤمنین به عنوان جانشین معرفی شده بودند؛ منتها فرق غدیر با سایر معرفیها در این است که در اینجا علناً امیر المؤمنین را معرفی کردند. وقتی این معرفی انجام شد این آیه از سوره مبارکه مائده نازل شد: «اَلْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً» یعنی: امروز تمام دشمنان شما مأیوس شدند که بتوانند به دین شما ضربه بزنند. از آنها نترسید. از من بترسید و من را معصیت نکنید. امروز دین شما را کامل کردم. نعمتم را بر شما تمام کردم. امروز راضی شدم به اینکه اسلام، دین شما باشد. دین امروز را راضی شدم، نه به دین دیروز که علی در آن نبود و نه به دین فردا که میخواهند علی را از آن کنار بگذارند.
پیامبر در پایان خطبه این جمله را فرمودند که محل بحث بنده است: «وَ قَدْ بَلَّغْتُ مَا أُمِرْتُ بِتَبْلِيغِهِ حُجَّةً عَلَى كُلِّ حَاضِرٍ وَ غَائِبٍ وَ عَلَى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْ لَمْ يَشْهَدْ وُلِدَ أَوْ لَمْ يُولَدْ فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ» یعنی: من آنچه را که مأموریت داشتم برسانم رساندم که استدلال و دلیل و حجت بود بر همه کسانی که حاضر هستند و همه کسانی که حضور ندارند و همه کسانی که به دنیا آمده یا به دنیا نیامدهاند. آنچه را که گفتم حاضرین به غایبین و شاهدین به کسانی که شاهد نیستند و آنهایی که حاضر هستند به نسل بعد تا روز قیامت برسانند. اینجا جای این سؤال بسیار مهم است: «پیامبر میخواهند چه چیزی را به دیگران برسانیم و از دیگران خواستهاند که چه چیزی را به ما برسانند؟ مفادّ پیام غدیر چیست؟ احیاء غدیر به چیست؟ آنچه که در جامعه شیعی ایران در این روز سر میزند اموری از این قبیل است: برقراری جشنها و سرود خواندن و دست زدن و اطعامهای چند ده هزار نفری میکنند و صله رحم و روزه گرفتن و... آیا به راستی پیامبر خواستهاند که ما این را انجام بدهیم و این را به نسل بعد برسانیم؟ از نسل قبل خواستهاند که این را به ما برسانند؟ مفاد پیام غدیر همین است؟ اینها مفاد پیام غدیر نیست. این آن چیزی نیست که رسول الله مطالبه کردهاند. مطالبه پیامبر روی زمین مانده است. مسلماً روز غدیر خم، یکی از مهمترین ایام الله است. بلکه در قله است. مهمتر از این روز نداریم. حتی از ماه مبارک رمضان هم مهمتر است. حتی از شبهای قدر مهمتر است. حتی از عید فطر مهمتر است. شما در ماههای رمضان میشنوید که میگویند اگر کسی در شبهای قدر بخشیده نشد منتظر عرفه باشد. اما غدیر از عرفه هم مهمتر است. وجود نازنین حضرت علی ابن موسی الرضا به ابو نصر بزنطی میفرماید: یعنی: «يَا ابْنَ أَبِي نَصْرٍ أَيْنَمَا كُنْتَ فَاحْضُرْ يَوْمَ الْغَدِيرِ عِنْدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ لِكُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ وَ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ ذُنُوبَ سِتِّينَ سَنَةً» یعنی: ای پسر ابو نصر! هر کجا که بودی روز غدیر را به نجف خدمت امیر المؤمنین برو و آنجا باش که خداوند بنا دارد در این روز به واسطه حضور در نجف در محضر امیر المؤمنین، گناهان عمر را ببخشد. شصت یعنی کثرت. عدد از کثرت حکایت میکند. خود عدد، موضوعیتی ندارد. مثلاً شما میگویید مگر صد دفعه نگفته بودم. مرادتان این نیست که صد بار گفته بودید. سپس حضرت میفرماید: «وَ يُعْتِقُ مِنَ النَّارِ ضِعْفَ مَا أَعْتَقَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ لَيْلَةِ الْفِطْرِ» یعنی: خداوند در این روز کسانی را از آتش جهنم آزاد میکند که حکم جهنمشان قطعی است. خداوند در این روز دو برابر تمام آنچه که در ماه رمضان و در شب قدر و در شب عید فطر از آتش جهنم نجات داده، از آتش آزاد میکند. حضرت رضا در همین حدیث میفرمایند: «وَ إِنَّهُ لَيَوْمُ الْكَمَالِ وَ يَوْمُ مَرْغَمَةِ الشَّيْطَانِ وَ يَوْمُ تُقْبَلُ أَعْمَالُ الشِّيعَةِ وَ مُحِبِّي آلِ مُحَمَّدٍ...وَ يَوْمُ الْبِشَارَةِ وَ الْعِيدِ الْأَكْبَرِ وَ يَوْمُ يُسْتَجَابُ فِيهِ الدُّعَاءُ وَ يَوْمُ الْمَوْقِفِ الْعَظِيمِ وَ يَوْمُ نَفْيِ الْهُمُومِ وَ يَوْمُ الصَّفْحِ عَنْ مُذْنِبِي شِيعَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ» یعنی: این روز، روز کمال دین است. روز به خاک مالیده شدن بینی شیطان است. روز قبولی اعمال شیعه و دوستداران آل محمد است. روز مژده دادن است. بزرگترین عید جهان خلقت است. روزی است که خداوند وعده کرده دعا را به برکت امیر المؤمنین اجابت میکند. روز واقعه عظیم است. روز برطرف شدن غمها است. روز گذشتن از گناهان دوستداران و پیروان علی ابن ابی طالب است. ما به این سؤالی که مطرح کردیم، از دو ناحیه پاسخ میدهم. پاسخ اول از ناحیه علی ابن موسی الرضا است و پاسخ دوم از ناحیه حضرت صدیقه طاهره. امشب پاسخ اول را میگویم. مسألهای در خلقت و آفرینش انسان وجود دارد و آن مسأله، هدف خلقت است. اهداف آفرینش دو دسته است؛ دسته اول، اهداف مقدّمهای است. این اهداف باید استیفاء شود ولی در آن توقف نشود و مقدمهای برای امر دیگر باشد. دسته دوم، هدف نهایی است. یکی از اهداف مقدمهای، آزمون و امتحان است. خداوند انسان را خلق کرده تا او را بیازماید. در سوره مبارکه ملک آیه 2 میفرماید: «الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» یعنی: خداوند مرگ و زندگی را خلق کرد تا شما را بیازماید و در بوته امتحان قرار بدهد تا معلوم شود کدامیک از شما بهتر عمل میکنید. امتحان برای همه است. هر موجودی که زنده است و ذی شعور، امتحان دارد. در قرآن کریم برخی گروهها نام برده شدهاند: گروه اول: گاه خداوند از جن و ملک امتحان میگیرد. در سوره مبارک کهف آیه 50 میفرماید: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْليسَ كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ» یعنی: ای پیامبر! به یاد آور زمانی را که ما به ملائکه گفتیم: بر آدم سجده کنید. همه ملائک سجده کردند مگر ابلیس که تمرد کرد و البته او از ملائکه نبود؛ بلکه از جنیان بود. آزمون سجده بر آدم علیه السلام هم برای ملک بود و هم برای جن؛ اما ابلیس از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد. گفت من سجده نمیکنم. ابا کرد. تکبر ورزید. به همین دلیل در سوره مبارکه اعراف آیه 13 میفرماید به او گفتند: «فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرينَ» یعنی: از منطقه قرب خداوند بیرون شو که تو موجودی خوار هستی. نگاه نکردند که شش هزار سال عبادت دارد. گفتند سجده نکرد. آزمون را رد شد. گروه دوم: دومین گروهی که خداوند میفرماید آزمون دارند انبیاء سلام الله علیهم اجمعین هستند. جناب ابراهیم در سن بالا بچهدار شدند. مدتها گذشته بود و مردم به او زخم زبان زده بودند که عقبه ندارد و اجاقش کور است. وقتی فرزندش به سن نوجوانی رسید به او گفتند فرزندت را بکش. یک امتحان بود. در سوره مبارکه صافات آیات 102 به بعد میفرماید: «يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُني إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرينَ فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبينِ وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنينَ إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبينُ» حضرت ابراهیم به فرزندش گفت: پسرم! در عالم رؤیا مأموریت پیدا کردم که تو را ذبح کنم. خواب انبیاء با خواب آدمهای عادی تفاوت دارد. خواب انبیاء، وحی است. به پسرش فرمود: من در عالم رؤیا دیدم که تو را ذبح میکنم. نظر تو چیست؟ بلا فاصله و بدون معطلی گفت: آن مأموریتی را که داری انجام بده. نگران من هم نباش که من را از صابران خواهی یافت. زمانی که این دو نفر تسلیم امر خدا شدند پیشانی فرزندش را روی زمین گذاشت. ما به او گفتیم: ابراهیم! تو آن مأموریتی را که در عالم خواب دیدی، تصدیق کردی و انجام دادی و ما جزای محسنین را به این شکل میدهیم. این کار، یک امتحان آشکار بود. گروه سوم: یک امتحان هم امتها دارند. امت بنی اسرائیل، یک امتحان داد و مردود شد. حضرت موسی دعوتی از ناحیه خدا داشت. باید به مدت سی روز برای مناجات با حضرت حق به طور میرفت. خداوند از این مهمان خوشش آمد و ده روز بیشتر نگهش داشت. اینها این ده روز اضافه را تحمل نکردند. به خاطر وسوسهای که سامری داشت از توحید به گوسالهپرستی رسیدند. یکی از امتحانها امتحان امت صالح بود. در سوره مبارکه اعراف آیه 73 میفرماید: «وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ في أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ أَليمٌ 73» یعنی: ما جناب صالح را به سوی قوم ثمود فرستادیم. به آنها گفت: فقط الله را بپرستید که برای شما معبودی غیر از او نیست. موحد باشید. من یک معجزهای از ناحیه خدا برای شما آوردهام. این، ناقه خدا است. الهی است. از شتر به دنیا نیامده؛ بلکه به معجزه خداوند پا به عرصه وجود گذاشته است. معجزه و نشانهای برای شما است. رهایش کنید که در زمین زراعی خداوند به غذا خوردن و آب خوردن مشغول باشد. اذیتش نکنید که اگر اذیتش کردید هر آینه و به زودی عذاب دردناکی، شما را فرا خواهد گرفت. در آیات 75 به بعد میفرماید: «قالَ الْمَلَأُ الَّذينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ قالَ الَّذينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَ قالُوا يا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلينَ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا في دارِهِمْ جاثِمينَ» یعنی: کسانی از قوم او که از بندگی خدا استکبار داشتند و ایمان نداشتند به کسانی که از نظر بنیه اقتصادی ضعیف بودند ولی ایمان آورده بودند، گفتند: آیا شما فکر میکنید که صالح واقعاً فرستادهای از ناحیه پروردگارش است؟ آنها گفتند: نه تنها پیامبر است که به آنچه که میگوید هم ایمان داریم. کافران گفتند: ما این حرفهایی که میزند اصلاً قبول نداریم. آنها را انکار میکنیم. نه تنها انکار میکنیم بلکه به آن چیزی که گفت هم عمل نمیکنیم. ناقه را پی کردند و از دستور خداوند سرپیچی کردند و دهانکجی هم کردند. گفتند: ای صالح! اگر تو از پیامبران هستی آن عذاب دردناکی را که گفتی بفرست. زلزله شدیدی آمد و آنها در خانههایشان بودند و اصلاً نتوانستند بیرون بیایند. امتحان امت پیامبر چیست؟ در سوره مبارکه عنکبوت آیات 2 و 3 میفرماید: «الم أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِن قَبلِهِم» یعنی: این مردم گمان میکنند که میگویند ما ایمان آوردیم و آزمایش نمیشوند؟ ما رهایشان میکنیم؟ ما کسانی که پیش از شما بودند را هم امتحان کردیم. وجود نازنین حضرت ابا عبد الله الحسین میفرماید: این آیه که نازل شد پدرم امیر المؤمنین از رسول خدا سؤال کرد: «يَا رَسُولَ اللَّهِ! مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ؟» یعنی: امتحانی که در امت شماست چیست؟ «قَالَ رَسُولُ اللهِ: يَا عَلِيُّ إِنَّكَ مُبْتَلًى وَ مُبْتَلًى بِكَ وَ إِنَّكَ مُخَاصِمٌ فَأَعِدَّ لِلْخُصُومَةِ» یعنی: پیامبر فرمود: تو پس از من امتحان میشوی. مردم به واسطه تو امتحان میشوند. تو مورد مخاصمت مردم قرار میگیرد. خودت را برای دشمنی و عداوت این مردم آماده کن. امام رضا علیه السلام میفرماید: «مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي قَبُولِهِمْ وَلَاءَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فِي يَوْمِ غَدِيرِ خُمٍّ كَمَثَلِ الْمَلَائِكَةِ فِي سُجُودِهِمْ لِآدَمَ وَ مَثَلُ مَنْ أَبَى وَلَايَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ مَثَلُ إِبْلِيسَ» یعنی: مَثَل اهل ایمانی که در روز غدیر ولایت علی ابن ابی طالب را پذیرفتند شبیه ملائکهای است که سجده بر آدم را پذیرفتند و مثل کسانی که از پذیرش ولایت علی در روز غدیر ابا کردند، مثل شیطان است. ما باید امیر المؤمنین را قطبنمای خویش قرار بدهیم و ببینیم در تمام سال سوی او بودهایم یا نه. اگر بودیم که بیعت با امام زمان است؛ اما اگر زاویه داشتیم در بیعت با امام زمان نیستیم اگر چه جشن بگیریم و کف بزنیم و مناقب بگوییم. باید خودمان را با آن قطبنما بسنجیم. همین بود که پیامبر فرمود به آیندگانتان بگویید. پیامبر این را از ما میخواهد. این آن مطلبی است که باید به غایبان رساند. خداوند مناره دین را به واسطه علی ابن ابی طالب روشن کرده است. مناره، یک گلدسته بلند است که در آن چراغ میگذارند تا کسی راه مسجد را گم نکند. مناره دین ما هم علی ابن ابی طالب است. آیا به سوی او هستیم؟