بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ اَلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی خَیرِ خَلقِهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی عِترَتِهِ الطَّاهرِینَ وَ اللَّعنُ الدَّائِمُ عَلَی أَعدَائِهِم أَجمَعینَ إِلَی لِقَاءِ یَومِ الدِّینِ آَمِینَ یَا رَبَّ العَالَمینَ در جلسات گذشته، بحث مهم نشانههای اهل ایمان از دیدگاه رسول اکرم را آغاز کرده بودیم. یکی از اموری که ضرورت این بحث را ایجاب میکند، این فرمایش قرآن کریم است: ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا﴾ یعنی: ای کسانی که ایمان آوردید؛ ایمان بیاورید. یعنی یک ایمان ادعایی وجود دارد و یک ایمان واقعی. برای اینکه بدانیم در مرتبه ایمان واقعی هستیم باید نشانههای اهل ایمان را بدانیم. ضرورت دیگری که برای این بحث وجود دارد این است اصحاب حضرت مهدی سیصد و سیزده نفر هستند در حالیکه این نهضت، یک نهضت جهانی است. حال باید خودمان را محک بزنیم و ببینیم ما جزء آن سیصد و سیزده نفر هستیم یا نه. این بحث را از چند جلسه قبل آغاز کردیم؛ اما اربعین، یک مناسبت خاص است. به همین دلیل امروز جهت بحث را عوض میکنیم. در تمام جوامع شیعی حرکتی را برای زیارت سید الشهداء آغاز کردهاند. امروز بررسی میکنیم که زیارت سید الشهداء چه جایگاهی دارد و آیا مستحب است یا لازم؟ قبل از اینکه این بحث را مطرح کنیم، این نکته را تذکر بدهم که زیارت امام حسین، خاص است. هیچ چیزی با زیارت امام حسین مقایسه نمی-شود، حتی زیارت خانه خدا. البته غیر از حج واجب. زیارت، وفای به عهد است. این عهد از لوازم امامت است. چون ما شیعه هستیم و هویت تشیع، مسأله امامت است. ما که مأموم هستیم میثاقی با ائمه داریم. حضرت رضا علیه السلام فرمودهاند: «إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ» یعنی: هر امامی به گردن پیروان و دوستدارانش عهدی دارد. این عهد در ازل بسته شده است. عهدی که در عالم زر بسته شد، درباره ربوبیت بود و رسالت و امامت. وفای به عهد بر اساس تعالیم اسلام واجب است و نمیشود آن را ترک کرد. سپس حضرت رضا علیه السلام میفرماید: «وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ» یعنی: اگر کسی بخواهد آن عهد را به تمام معنا محقق کند، به زیارت قبور امامان برود. وجوب وفای به این عهد، یک وجوب اعتقادی است، نه فقهی. یعنی فراتر از وجوب فقهی است؛ چون از شؤون امامت است و امامت از اصول دین است و اصول دین قابل تقلید نیست. بلکه باید در اصول دین به یقین برسیم. در روایات مکرراً به متنی برمیخوریم که زیارت را بر ما واجب کرده است. این روایت در کتاب شریف وسائل الشیعه جلد 14 آمده است: «أَتِمُّوا بِرَسُولِ اللهِ حَجَّكُمْ إِذَا خَرَجْتُمْ إِلَى بَيْتِ اللهِ فَإِنَّ تَرْكَهُ جَفَاءٌ وَ بِذَلِكَ أُمِرْتُمْ وَ أَتِمُّوا بِالْقُبُورِ الَّتِي أَلْزَمَكُمُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّهَا وَ زِيَارَتَهَا» یعنی: حج بیت الله را با زیارت پیغمبر تمام کنید. یعنی اگر میخواهید حجّ شما تمامیت پیدا کند، تمامیّت آن با تشرف به محضر مبارک حضرت ختمیمرتبت است. شما به این نوع از حج مأمور هستید و به شما دستور دادهاند که این کار را بکنید. پس از زیارت پیغمبر، حجتان را با قبور آن شخصیتهایی تمام کنید که خداوند، اطاعت از آنها را واجب کرده است یعنی ائمه بقیع. همه ما میخواهیم طوری زندگی کنیم که عاقبت به خیر شویم إن شاء الله. در تعالیم دینی نیز به ما گفتهاند در دعا از خداوند اینطور بخواهید: «اَللَّهُمَّ اجعَل عَوَاقِبَ اُمُورِنَا خَیراً». عاقبت به خیری، راه حل دارد و فقط با دعا کردن نیست. امام صادق علیه السلام راه آن را بیان میفرماید: «مَنْ أَرَادَ اللهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَيْنِ وَ بُغْضَ زِيَارَتِهِ» یعنی: اگر خداوند عاقبت به خیری را برای کسی اراده کرده باشد، عشق به امام حسین و زیارت ایشان را در دل او قرار می-دهد. باید عاقبت به خیر شویم و راهش زیارت سید الشهداء است. یکی از آیاتی که میتوان لزوم زیارت را از آن به دست آورد، آیه 23 از سوره مبارکه شوری است که می-فرماید: ﴿قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى﴾ یعنی: ای پیامبر؛ به مردم بگو: من در مقابل رسالتم از شما اجر و مزدی نمیخواهم مگر مودت ذوی القربا. سه سؤال پیرامون این آیه شریفه مطرح میشود: سؤال اول: چرا سایر انبیاء در مقابل رسالتشان اصلاً مزد نخواستند در حالیکه پیامبر ما که سید المرسلین است، طلب مزد کرده است؟ در سوره مبارکه هود آیه 29 از زبان حضرت نوح نقل میکند: ﴿وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالاً إِنْ أَجرِيَ إِلاَّ عَلَى اللهِ﴾ یعنی: ای قوم من؛ در مقابل رسالتم از شما توقع مالی ندارم. اجرت من تماماً به عهده خداست. در سوره مبارکه شعراء از قول حضرت هود و حضرت صالح و حضرت لوط و حضرت شعیب نقل میکند: ﴿وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمينَ﴾ یعنی: من در مقابل رسالتم مزد نمیخواهم. مزد من به عهده پروردگار جهانیان است. پاسخ به این سؤال به استناد دو آیه مطرح میشود: آیه اول: در سوره مبارکه سبأ آیه 47 میفرماید: ﴿قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ﴾ یعنی: ای پیامبر؛ به این مردم بگو این اجرتی که طلب کردم به درد خودتان میخورد. منفعت اجرتی که خواستم برای خود شماست. رسول الله در حدیث فرموده است محبت اهل بیت من در صد مکان به درد شما میخورد. نخستین آنها هنگام مرگ است. سپس در عالم برزخ و سپس در هنگام حسابرسی و سپس در هنگام عبور از صراط و سپس در هنگام میزان کارآیی دارد. حضرت موسی کلیم الله در میان تمام انبیاء به آسانی مرده است. برای ایشان پرتقالی از بهشت آوردند و گفتند: این را استشمام کن. ایشان آن پرتقال را بو کرد و روحش به آسمان پرواز کرد تا در جایگاهش قرار بگیرد. ملائکه و ارواح انبیای گذشته در آسمانهای مختلف به استقبال ایشان میآمدند و به این شکل سلام میکردند: «اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا أَهوَنَ الأَنبِیَاءِ مَوتاً» یعنی: سلام بر تو ای پیامبری که به راحتی از دنیا رفتی. بعد میپرسیدند: مردن را چگونه دیدی؟ ایشان پاسخ داد: «کَشَاةٍ تُسلَخُ وَ هِیَ حَیَّةٌ» یعنی: مانند گوسفندی که پوستش را میکنند در حالی که زنده است. این مرگ در انتظار من و شما هم هست. محبت خاندان رسول الله این سختی را از ما برمیدارد. آیه دوم: در سوره مبارکه فرقان آیه 57 میفرماید: ﴿قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً﴾ یعنی: پیامبر ما؛ به مردم بگو من اجری نمیخواهم که این اجر برای کسانی است که میخواهند راهی به سوی خدا داشته باشند. ما در زیارت عاشورا میگوییم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ». تنها راهی که با آن میتوانیم به جایگاهی برسیم که با خدا صحبت کنیم، امام حسین علیه السلام است. پس این مزد برای کسانی است که میخواهند راهی به سوی خدا داشته باشند. ﴿وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ﴾ یعنی: وسیلهای را به سوی خدا انتخاب کند. امام صادق علیه السلام فرموده است: به خدا قسم آن وسیله، ما هستیم. سؤال دوم: سؤال دومی که در آیه مطرح میشود، این است که ذوی القربا چه کسانی هستند؟ ما از کتاب ذخایر العقبی تألیف احمد حنبل پاسخ این سؤال را میدهیم. او از قول ابن عباس میگوید: وقتی این آیه نازل شد، یک نفر از پیامبر سؤال کرد: «مَن قَرَابَتُکَ الَّذِینَ وَجَبَت مَوَدَّتُهُم؟» یعنی: آن اقربای تو که مودّتشان در این آیه واجب شده است، چه کسانی هستند؟ یعنی کسی که سؤال کرده است، با شنیدن آیه اینطور احساس کرده بود که این مودّت، واجب است. پیغمبر نیز این وجوب را تقریر کردند و در مقام پاسخ فرمودند: «عَلِیٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ اِبنَاهُمَا». سؤال سوم: مودّت در این آیه به چه معنایی است؟ عربها وقتی میخواهند از تمایل قلبی صحبت کنند، دو واژه دارند. هنگامی که ارتباط و علاقه میان محبّ و محبوب فقط در ناحیة قلب باشد، به آن می-گویند محبّت. ولی وقتی میخواهد بگوید آن تمایل میان محب و محبوب باید اظهار و عملیاتی شود، به آن میگویند مودّت. پیامبر مأموریت داشت به ما بگوید که آن تمایل قلبی نسبت به خاندان او را اظهار کنیم راههای اظهار، متعدّد است. یکی از آن راهها این است که از محبوب اطاعت و تبعیت کنیم. در سورة مبارکة آل عمران آیة 31 میفرماید: ﴿إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُوني﴾ یعنی: اگر خدا را دوست دارید از من تبعیت کنید. یکی دیگر از اموری که میتواند این تمایل قلبی را بروز بدهد، تکریم و تعظیم محبوب است. برخی وقتی از امیرالمؤمنین صحبت میکنند، میگویند علی. باید گفت امیرالمؤمنین علی علیه السلام. یکی دیگر از اموری که میتواند این مودت را بروز دهد، زیارت است. حارث همدان در یکی از ظهرهای بسیار گرم شرفیاب محضر امیرالمؤمنین شد. حضرت به او فرمود: چه شده که این ساعت نزد من آمدهای؟ گفت: «حُبُّکَ وَ اللهِ» یعنی: به خدا سوگند به خاطر اینکه عاشق تو هستم. اگر ما ده بار محضر حضرت رضا علیه السلام مشرف میشویم و نُه بار برای حاجت گرفتن میرویم، عیبی ندارد؛ ولی لا اقل یک بار بگوییم هیچ چیزی نمیخواهیم و فقط شما را دوست داریم. بر اساس این آیه، زیارت، واجب است؛ چون یکی از مصادیق مودت است. فقط در باب حضرت سید الشهداء وارد شده است که با پای پیاده به زیارت ایشان برویم. برای حضرت رضا و امیرالمؤمنین و رسول اکرم نداریم؛ ولی برای سید الشهداء داریم. امام صادق علیه السلام فرموده است: «مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ مَاشِياً كَتَبَ اللهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ» یعنی: هر کس با پای پیاده به زیارت امام حسین برود، در ازای هر قدمی که برمیدارد خداوند برای او هزار حسنه مینویسد و هزار خطا را از پروندهاش پاک میکند و او را هزار رتبه بالا میبرد. زیارت امام حسین و هر زیارت دیگری، آدابی دارد. آداب یعنی انجام مؤلفههایی که حتماً شما را به مقصد برساند ضمن اینکه باعث میشود سریعتر به مقصود برسید. مهمترین ادب از آداب زیارت سید الشهداء را در ضمن چند حدیث بیان میکنم. حدیث اول: امام باقر علیه السلام میفرماید: «أَنَّ مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَهُ اللهُ فِي عِلِّيِّينَ» یعنی: هر کس مزار امام حسین فرزند علی بن ابی طالب را زیارت کند در حالیکه به حق او معرفت دارد، خداوند نامش را در زمرة علییّن مینویسد. علیین، جایگاهی است که مقربان در آن قرار میگیرند. حدیث دوم: حضرت صادق علیه السلام فرموده است: «مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَ اللهُ لَهُ أَجْرَ مَنْ أَعْتَقَ أَلْفَ نَسَمَةٍ» یعنی: هر کس به زیارت قبر امام حسین علیه السلام در حالیکه عرفان به حق ایشان دارد، خداوند برای او ثواب آزاد کردن هزار بنده را مینویسد. حدیث سوم: حضرت صادق علیه السلام میفرماید: «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ عَارِفاً بِحَقِّهِ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللهَ فِي عَرْشِهِ» یعنی: کسی که در روز عاشورا به زیارت قبر امام حسین برود در حالیکه عرفان به حق آن حضرت دارد، مثل کسی است که در عرش با خدا ملاقات کرده است. راه رسیدن به لقاء الله این است که در روز عاشورا به زیارت امام حسین بروید در حالیکه عرفان به حق ایشان دارید. حدیث چهارم: راوی میگوید: «سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا يَقُولُ لِأَبِي: مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ عَارِفاً بِحَقِّهِ كَانَ مِنْ مُحَدِّثِي اللهِ فَوْقَ عَرْشِهِ» یعنی: از حضرت رضا شنیدم که به پدرم فرمود: کسی که به زیارت سید الشهداء برود در حالیکه عارف به حق ایشان است، از کسانی است که در روز قیامت با خدا در بالاتر از عرش سخن میگوید. سپس امام به قرآن استشهاد کردند و این آیه را خواندند: ﴿إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾. عرفان به حق امام چیست؟ از امیرالمؤمنین نقل شده است: «أَدْنَى مَا يَكُونُ بِهِ الْعَبْدُ ضَالًّا أَنْ لَا يَعْرِفَ حُجَّةَ اللهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى» یعنی: پایینترین مرتبهای که باعث میشود بندگان گمراه بشوند، این است که حجّت الهی را نشناسند. نشناختن امام، انسان را گمراه میکند اگرچه نماز بخواند و روزه بگیرد. در دعای بعد از نماز میگوییم: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي». اگر امام را نشناسیم گمراهیم. باید دست کم پایینترین حدّ آن را بدانیم. راوی از امام صادق علیه السلام میپرسد: «جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا عِرْفَانُ حَقِّهِ؟» یعنی: عرفان به حق امام چیست؟ حضرت فرمود: «يَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ» یعنی: انسان بداند که امام، واجب الاطاعة است. باید از امام تبعیت کرد. نمیشود فقط بگوییم دوستش داریم. امیر المؤمنین فرمودهاند: امت رسول الله به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشود که هفتاد و دو فرقه اهل جهنم است. سیزده گروه از این هفتاد و دو فرقه، من را دوست دارند ولی به جهنم میروند؛ چون فقط دوست دارند و هیچ تبعیتی ندارند. آیا ما میدانیم اماممان از ما چه میخواهد؟ نماز و روزه و سایر احکام شرعی را خدا از ما خواسته است؛ ولی در آیه شریفه میفرماید: ﴿أَطيعُوا اللهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾. اطاعت از اولی الامر که وجود نازنین امام معصوم است، واجب میباشد. او چه امری را از من و شما میخواهد؟ امام صادق دوستی داشتند که طرفدار اهل بیت بود، اما خطاکار بود. شراب میخورد. حضرت به او فرمود: «إِنَّ الحَسَنَ مِن کُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ مِنکَ أَحسَنُ لِمَکَانِکَ مِنَّا وَ إِنَّ القَبِیحَ مِن کُلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ وَ مِنکَ أَقبَحُ لِمَکَانِکَ مِنَّا» یعنی: کار خوب از هر کسی خوب است؛ ولی از شما بهتر است چون منتسب به ما هستید. کار زشت از هر کسی سر بزند زشت است؛ ولی اگر از شما سر بزند زشتتر است چون منتسب به ما هستید. این، خواسته امام زمان است. اگر جایی کار خوبی بود، باید مشکیپوشها آن را انجام بدهند. اگر جایی کار بدی بود باید مشکیپوشها از آن دور باشند. امام کاظم علیه السلام فرموده است: اگر در جایی صد هزار نفر بودند و در آن جمع، یک نفر از تو بهتر بود، خودت را به ما منتسب نکن. فرمودهاند: «کُونُوا زَیناً لَنَا وَ لَا تَکُونُوا شَیناً عَلَینَا».