بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اَلحَمدُ لِلهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمِینَ یا رَبَّ العالَمینَ
شیطان را جزء ابزارهای آزمون الهی معرفی کردیم. القائات شیطانی، آزمون است. این را بدانید که وقتی خداوند شیطان را خلق کرد، شیطان بد نبود، بلکه بد شد. او عاقبت به خیر نشد. او برای ملائکه موعظه میکرد. بسیاری از ما نیز وقتی به دنیا میآییم خوب و بر فطرت توحیدی هستیم. ولی وقتی رشد میکنیم، به کمال نمیرسیم و مسیر شقاوت را طی میکنیم. یک عده سؤال میکنند که چرا خداوند ابلیس را خلق کرده است. آیا کسی سؤال میکند چرا خداوند ما را خلق کرده است؟ مگر همه ما خوب هستیم؟ خداوند بنا نگذاشته است که هر کس عاقبت به خیر نمیشود را خلق نکند.
هدف شیطان چیست؟ ﴿يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعيداً﴾ یعنی: شیطان میخواهد موجودات را دچار گمراهی شدید کند. در سوره مبارکه فاطر آیه 6 نتیجه ضلالت بعید را بیان میفرماید: ﴿إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعيرِ﴾ یعنی: شیطان، طرفدارانش را دعوت میکند تا از مقیمان آتش سوزان جهنم باشند.
القاء چیست؟ منشأ القاء، یک امر درونی نیست؛ بلکه بیرونی است. آن چیزی که از بیرون به جان انسان ورود پیدا کند بدون اینکه انسان متوجه شود، القاء است. القاء، فکر انسان را درگیر میکند. گاهی اوقات این القائات و خطورات که به ذهن و جان و نفس انسان ورود میکند، انسان را دعوت به خیر می-کند. القائی که دعوت به خیر باشد الهام نام دارد. منشأ الهام خداست و انجام آن، توفیق است. گاهی القاء، یک ذهنیت منفی و دعوت به شر است. منشأ این القاء، شیطان است و عامل انجامش خذلان است. کسی که دچار خسران دنیا و آخرت شود آن را انجام میدهد. این القاء، اغواست. شیطان اغواء میکند.
القائات شیطان به واسطه قوه خیال است. در انسان دو قوه هست که به سمت عمل میکشاند؛ قوه عقل و قوه خیال. چند چیز قوه خیال را تقویت میکند. یکی از آنها انواع سرگرمیهاست. اگر میگویند خودتان را از سرگرمی خارج کنید به خاطر این است که قوه خیال را محدود کنید. یکی از چیزهایی که قوه خیال را تقویت میکند داستان و شعر است. شعر میتواند در مدح خدا باشد. میتواند در معرفی حقایق باشد. میتواند در بیان مناقب اهل بیت پیامبر عظیم الشأن باشد. میتواند روشنگر و پندی برای زندگی انسان باشد. اگر هیچ خصوصیت و خاصیتی نداشته باشد، تقویتکننده قوه خیال است و باید از آن دوری کرد. مثلاً اشعار سعدی پند است. درجه یک است. منتها مردم آن را نمیخوانند و سراغ اشعاری میروند که اصلاً نمیفهمند چیست.
اگر قوه خیال راه بیفتد عقل تعطیل میشود. اگر عقل تعطیل شود و خیال کنترل نشود، راه ورود شیطان باز است. در سوره مبارکه یس آیه 62 میفرماید: ﴿وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلاًّ كَثيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ﴾ یعنی: گروه بسیاری از شما انسانها را به گمراهی کشاند. آیا فکر نمیکنید؟
اغواء در دو صورت عمل نمیکند که یکی از آنها عاقل بودن است. انسان عاقل شش علامت دارد. هیچکس این شش علامت را نمیداند، ولی همه مردم ویژگی و آپشن ماشینهایشان را میدانند. مردم به ماشینهایشان تسلط دارند ولی به خودشان نه. دومین گروهی که شیطان مطلقاً نمیتواند با آنها کاری داشته باشد کسانی هستند که قلبشان پاک است. در سوره مبارکه سبأ آیه 20 میفرماید: ﴿وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْليسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَريقاً مِنَ الْمُؤْمِنينَ﴾یعنی: ابلیس، پندار و گمانش مبنی بر گمراهی همه بنی آدم محقّق یافت. آنها از او تبعیت کردند مگر طایفهای از اهل ایمان. پس باید اهل ایمان شد تا شیطان نتواند به ما کاری داشته باشد.
ابلیس خدمت حضرت عیسی رفت. به حضرت عیسی گفت: بگو لا إله إلا الله. حضرت عیسی فرمود: نمیگویم. پرسید: چرا. فرمود: این کلام، حق هست ولی آن را به تبعیت از تو نمیگویم. حواستان را جمع کنید. معلوم نیست لا إله إلا الله گفتنِ ما رحمانی است یا شیطانی.
مرحوم سید مرتضی میفرماید القائات اغوائی شیطانی به سه بخش تقسیم میشود:
بخش اول: القائات گذرا. این القائات به ذهن نفوذ میکند ولی قلب را آلوده و تاریک نمیکند. به همین دلیل موجب گمراهی نمیشود. از دیگر سو موجب عمل هم نمیشود. یعنی هیچ کُنشی اتفاق نمیافتد. فقط میآید و میرود مانند نگاه اول به نامحرم که انسان از آن خارج میشود و فوراً رهایش می-کند. این نگاه، قلب را تیره نمیکند و قلب به نورانیت خودش باقی میماند. این القاء در دنیا و آخرت هیچ پیامد و عِقابی در پی ندارد.
بخش دوم: القائات ماندگار ولی ناتمام. این القائات وارد قلب انسان میشود و قلب را آلوده میکند ولی منشأ گناه نمیشود. یعنی انسان بر اساس آن القاء مرتکب گناه نمیشود مانند نگاه دوم به نامحرم. این نگاه باعث میشود تصویر نامحرم به قلب انسان راه پیدا کند و در قلب بماند، ولی انسان کار خلاف شرع نمیکند. درست است که انسان با این القاء گناه نمیکند اما دیگر جایی برای خدا هم نیست. «الْقَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللهِ غَيْرَ اللهِ».
بخش سوم: القاء ماندگار و مؤثر. این القاء میآید و قلب را تیره میکند و منشأ عمل نیز میشود. نوع دوم القاء، خطرناک است. نوع سوم، وقوع در خطر است. کار شیطان فقط و فقط القاء است.
راهکارهای شیطان برای القاء چیست؟
یکی از راهکارهای او، حمله همهجانبه است. در سوره مبارکه اعراف آیات 16 و 17 از زبان شیطان نقل میکند: ﴿لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْديهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرينَ﴾ یعنی: سر راه مستقیم تو در کمین آنها مینشینم. سپس از مقابل و پشت سر و از راست و چپ به آنها حمله میکنم.
یکی دیگر از راههای او لگام زدن است. در سوره مبارکه اسراء آیه 62 میفرماید: ﴿لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلاَّ قَليلاً﴾ یعنی: به فرزندانش لگام میزنم مگر تعداد کمی را. انسانها برای اینکه اسب را به دنبال خودشان بکشانند به دهان اسب افسار میزنند و طنابی هم به آن میبندند و اسبب را میکشانند. شیطان میگوید من هم این افسار را میزنم و انسانها را میکشانم.
یکی دیگر از راهکارهای او امر کردن است. در سوره مبارکه بقره آیه 169 میفرماید: ﴿إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ﴾ یعنی: شما را به بدی و منکر امر میکند. در سوره مبارکه حشر آیه 16 میفرماید: ﴿الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ إِنِّي بَريءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ﴾ یعنی: شیطان به انسان میگوید کافر شو. وقتی انسان منکر خدا شد، شیطان به او میگوید: من از تو برائت میجویم. سپس جملهای را می-گوید که ما اصلاً نگفتهایم. میگوید: من از خدا میترسم. این آیه را به برسیسای عابد تطبیق کردهاند. عابد مستجاب الدعوهای بود که به واسطه زن وسوسه شد. عمل خلاف شرع انجام داد. قتل کرد. سپس دروغ گفت. بعد هم رسوا شد. وقتی او را بالای دار بردند، شیطان به او گفت: من تو را بالای دار بردم. می-توانم تو را پایین بیاورم. اگر میخواهی خلاص شوی به من سجده کن و منکر خدا شو. برسیسا گفت: بالای دار هستم. چطور سجده کنم؟ شیطان به او گفت: با چشمانت اشاره کن. برسیسا این کار را کرد و کافر شد. شیطان به او گفت: من از کافران بیزارم.
یکی از راهکارهای شیطان، وعید است. ﴿الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ﴾ یعنی: در آن زمانی که انفاق میکنید شیطان شما را از فقر میترساند. وقتی به هایپر مارکت میروید، هر چه میخواهید میخرید و شیطان هم اصلاً حرفی نمیزند. شما هم همه چیز را گران میخرید. ولی وقتی میخواهید انفاق کنید، یاد فردا و روز مبادا و پسانداز و... میافتید.
یکی از راهکارهای شیطان، مسّ کردن است. در سوره مبارکه اعراف آیه 201 میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ﴾ یعنی: کسانی که تقواپیشه هستند، زمانی که گرفتار مسّ شیطان میشوند... مس یعنی دست زدن. شیطان به انسان دست میزند. مس، مخصوص اهل تقواست.
یکی از روشهای او، همزات است. در سوره مبارکه مؤمنون آیه 97 میفرماید: ﴿قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطينِ﴾.
یکی از راهکارهای شیطان، فریب است. در سوره مبارکه اعراف آیه 27 میفرماید: ﴿يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ﴾ یعنی: ای فرزندان آدم؛ مراقب باشید شیطان شما را فریب ندهد.
یکی از شیوههای شیطان، زیبا جلوه دادن است. در سوره مبارکه محمد آیه 25 میفرماید: ﴿سَوَّلَ لَهُمْ﴾ یعنی: عمل زشت آنها را برایشان زینت داد.
گاهی شیطان گمراه میکند و در آرزوهای طولانی میاندازد. در سوره مبارکه نساء آیه 119 می-فرماید: ﴿وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ﴾ یعنی: گمراهشان میکند و به آرزوها سرگرمشان مینماید. یکی از بزرگترین عواملی که انسان را ضربهفنی میکند آرزوهای طولانی است. چیزی که آرزوهای طولانی را از بین میبرد، یاد مرگ است. آرزوی طولانی یعنی اینکه هر کسی فردا را جزء عمرش بداند. شیطان انسان را وادار می-کند که بگوید فردا. معصومین فرمودهاند: «تَذَاکَرُوا المَوتَ» یعنی: یاد مرگ باشید. پیامبر میفرماید: پلک که میزنم نمیدانم آیا خدا اجازه میدهد چشمانم را باز کنم یا نه. در سوره مبارکه زمر آیه 42 میفرماید: ﴿اللهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حينَ مَوْتِها وَ الَّتي لَمْ تَمُتْ في مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتي قَضى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى﴾ یعنی: خداوند جانها را میگیرد مگر کسانی که در عالم خواب هستند. یعنی کسانی که در خواب هستند روحشان گرفته شده است و ممکن است خداوند این روح را نگه دارد و به بدن برنگرداند و ممکن است روح را برگرداند. لذا به ما دستور میدهند که وصیتنامهمان زیر سرمان باشد. چون ممکن است از خواب بلند نشویم.
یکی از راهکارهای شیطان، ربودن عقل انسان است. در سوره مبارکه انعام آیه 71 میفرماید: ﴿كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرانَ﴾ یعنی: مانند کسی که شیاطین، عقل او را ربودهاند. خیال را مسلط می-کند و عقل را میرباید و انسان حیران میشود.
گاهی شیطان باعث فراموشکاری انسان میشود. در سوره مبارکه کهف آیه 63 میفرماید: ﴿وَ ما أَنْسانيهُ إِلاَّ الشَّيْطانُ﴾. یوشع بن نون به حضرت موسی گفت: عامل فراموشی من، شیطان بود.
گاهی شیطان ایجاد دشمنی میکند. در سوره مبارکه یوسف آیه 100 میفرماید: ﴿مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطانُ بَيْني وَ بَيْنَ إِخْوَتي﴾ یعنی: پس از اینکه شیطان میان من و برادرانم ایجاد اختلاف کرد.
گاهی با لشگرش میتازد. در سوره مبارکه اسراء آیه 64 میفرماید: ﴿وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ﴾ یعنی: هر چه در توان داری به کار بگیر و هر کدام را که میتوانی بردار. با چه وسیلهای این کار را میکند؟ با صدایش. بعد میفرماید: با تمام سواره-نظام و پیادهنظامت سوار آنها شو و با آنها در اموال و فرزندانشان مشارکت کن و به آنها وعده بده.
اکنون چهار نکته هست که باید بدانیم:
1. تسلط شیطان، همگانی نیست. در سوره مبارکه نحل آیه 99 و 100 میفرماید: ﴿إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ﴾ یعنی: او بر کسانی که ایمان دارند و به خدا توکل میکنند، تسلطی ندارد. بلکه تسلط او بر کسانی است که به خدا پشت کردهاند و کسانی که به خدا شرک میورزند.
2. حمله شیطان با هر وسیله و حربهای که باشد ضعیف است. در سوره مبارکه نساء آیه 76 میفرماید: ﴿إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفاً﴾ یعنی: نیرنگ شیطان ضعیف است. به آسانی میشود شیطان را از سر راه برداشت. در حدیث میفرماید: «وَ الصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ» یعنی: صدقه، پشت شیطان را میشکند. این قدر که در صاد و ضاد وسواس داریم، در صدقه وسواس نداریم که آیا صدقه را دادیم یا ندادیم. یکی از چیزهایی که شیطان را فراری میدهد، خواندن قرآن از روست. خداوند اجازه تسلط به او داده است، ولی ما فکر کرده-ایم که او بسیار مسلط است.
3. همه راهکارهای شیطان صرفاً دعوت است. در روز قیامت همه به شیطان میگویند تو باعث هر کاری هستی که ما کردهایم. او هم از خودش دفاع میکند. در قرآن در سوره مبارکه ابراهیم آیه 22 از زبان او حکایت میکند: ﴿ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي﴾ یعنی: من بر شما تسلطی نداشتم. من فقط شما را دعوت کردم. خودتان مرا اجابت کردید. مگر انبیاء شما را دعوت نکردند و برایتان معجزه نیاوردند؟ چرا آن دعوت را اجابت نکردید؟ بعد میگوید: ﴿فَلا تَلُومُوني وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ﴾ یعنی: مرا ملامت نکنید. خودتان را ملامت کنید.
4. دعوت، همان وسوسه است. در سوره مبارکه ناس آیه 4 میفرماید: ﴿مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ﴾ یعنی: از شر و زیانِ وسوسهگری که کمین کرده است. او در صراط مستقیم در کمین است. خناس، موجودی است که کمین میکند و پنهان است. در سوره مبارکه اعراف آیه 27 میفرماید: ﴿إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ﴾ یعنی: او و همکارانش شما را از جایی میبینند که شما آنها را نمیبینید. دعوت ابلیس به صورت وسوسه است. بنابراین شما باید وسوسه را بشناسید اولاً و راه مقابله با وسوسه را بدانید ثانیاً. راه مقابله با وسوسه، راهاندازیِ تفکر است. هر کسی به وادی فکر وارد شد، جلوی وسوسه را میگیرد.
همه این کارها سخت است. آدم شدن واقعاً سخت است. به قدری سخت است که علما میگویند محال است. واقعاً شبیه محال است، همه بهره سلمان از اهل بیت، ده سال هم نبوده است. ولی در این ده سال به جایی رسید که از اهل بیت شد. پس سخت نیست. سختترین کار، گام اول است که انسان اراده کند. باید از امام زمان بخواهیم تا به ما نگاه کند. جد بزرگوارش با یک نگاه و جلوه، برخی از اصحاب کربلا را انتخاب کرد.