پیامبر فرمودند اگر چهار خصلت در کسی باشد و از فرق سر تا انگشت پا، غرق در گناه باشد خداوند گناهان او را تبدیل به حسنات میکند. در قرآن کریم صد و هفتاد بار از واژه رحمت و مشتقات آن استفاده شده است و در مقابل، بیست و سه بار حضرت حق از واژه غضب استفاده کرده است. در حدیث قدسی آمده است: أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمَّا نَفَخَ فِي آدَمَ مِنْ رُوحِهِ وَ صَارَ بَشَراً، فَعِنْدَ مَا اسْتَوَى جَالِساً عَطَسَ، فَأُلْهِمَ أَنْ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى: يَرْحَمُكَ اللَّهُ يَا آدَمُ فَكَانَ أَوَّلُ خِطَابٍ تَوَجَّهَ إِلَيْهِ مِنْهُ بِالرَّحْمَةِ زمانی که وجود نازنین حضرت حق، حضرت آدم علیه السلام را خلق کرد و روح را در او مسلط نمود و از نظر ظاهر تبدیل به یک انسان کامل و سالم شد نشست. بعد عطسه کرد. بعد از عطسه از درون مُلهَم شد و به قلب مبارک او خطور کرد که بعد از این عطسه بگو: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ. ایشان هم گفت و سنت ما همین است که بعد از عطسه بگوییم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ. وقتی جناب آدم به ساحت مقدس ربوبی عرض کرد: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ اولین کلام در نظام خلقت با مخلوق کاملش حضرت آدم این بود: رحمت خدا بر تو ای آدم. رحمت خداوند، هفت ویژگی دارد: 1. خداوند صدور رحمت از خودش را واجب کرده است. 2. رحمت حضرت حق، محدودیت ندارد. بینهایت است. روزی به ساحت مقدس حضرت زین العابدین عرض کردند: حسن بصری اینطور میگوید: اینکه آدمها عاقبت به خیر نمیشوند و هلاک میشوند چندان تعجب ندارد. تعجب از آن شرایطی است که مردم نجات پیدا میکنند. (در دیدگاه حسن بصری، اسباب نجات محدود است. لذا او به آدمها حق میدهد که سعادتمند از دنیا نمیروند. او طلحه و زبیر را تایید میکند. او سقیفه را تایید میکند و میگوید اسباب هلاکت زیاد است و آدم باید بسیار باهوش باشد تا نجات پیدا کند.) اما امام علیه السلام وقتی این جمله را شنیدند فرمودند: از نظر من تعجبی نیست که چرا مردم نجات پیدا میکنند. من تعجب میکنم که با این همه اسباب نجات چرا مردم هلاک میشوند. 3. رحمت حضرت حق همه چیز را فراگرفته است. در سوره مبارکه اعراف آیه 156 میفرماید: (وَ رَحْمَتي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ) رحمت من همه چیز را در همه زمنیهها وسعت دارد و فراگرفته است. در سوره مبارکه غافر آیه 7 میفرماید: (رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً) همه کس را فراگرفته است. 4. رحمت حضرت حق بر غضب او سبقت گرفته است. یکی از اسماء الحسنی حضرت حق این است که یَا مَن سَبَقَت رَحمَتُه غَضَبَه یعنی ای کسی که رحمتت بر غضبت سبقت گرفته است. مهمترین دشمن خدا، فرعون است. ولی چقدر خدا زیبا با این فرعون صحبت میکند. موسی کلیم الله گفت: خدایا! او را نابود کن. خدا هم حرف پیغمبرش را گوش کرد ولی هفتاد سال طول کشید. این هم هر شب میگفت: فرعون را نابود کن. ولی در مدت طولانی مستجاب شد. یک روز موسی گله کرد و گفت: خدایا! من را بین بنی اسرائیل ضایع کردهای. فرمود: موسی! تو به کفر فرعون نگاه میکنی و من به آشپزخانه او. او وقتی غذای سلطنتی را میخورد اضافهاش را دور نمیریزد. آشپزخانه او برای فقرا باز است. من نمیتوانم از این خصلت بگذرم. 5. کسی حق ندارد از رحمت خدا مأیوس شود. در سوره مبارکه زمر آیه 53 آمده است: (قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ؛ بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید) بزرگترین گناه، یأس از رحمت خدا است. به حسب روایت سه مطلب هست که این یأس را از بین میبرد. یکی از آن-ها روزه است. روزه مهم است ولی ما آن را دستکم میگیریم. در جامعه اسلامی، حرمت روزه نگه داشته نمیشود. ولی یک مجوسی به واسطه نگه داشتن حرمت روزه، مؤمن از دار دنیا رفت. دید پسرش در ماه مبارک رمضان روزهخواری میکند. به صورت پسرش زد و گفت: حرمت خدا را نشکن. وقتی که مرد خدا به ملائکهاش فرمود: بروید از این اهل ایمان استقبال کنید. این را امام صادق فرموده است. 6. رحمت خداوند او را از کیفر باز نمیدارد. یعنی حرف از رحمت باعث نمیشود که کیفر تعطیل باشد. این بزرگترین غلطی است که جامعه ما دارد. فکر میکنیم که چون خدا رحمت دارد کیفر ندارد. حضرت امیرالمؤمنین میفرماید: وَ لَا تَحْجُزُهُ هِبَةٌ عَنْ سَلْبٍ وَ لَا يَشْغَلُهُ غَضَبٌ عَنْ رَحْمَةٍ وَ لَا تُولِهُهُ رَحْمَةٌ عَنْ عِقَابٍ هیچ بخششی او را از گرفتن، منع نمیکند. هیچ خشمی هم او را از رحمت باز نمیدارد. و هیچ رحمتی هم او را از کیفر باز نمی-دارد. اگر بنا است کیفر بکند حتما کیفر میکند. بله او ارحم الراحمین است ولی در جای خودش. 7. رحمت خدا به آسانی شامل حال میشود. به حضرت موسی فرمود: يَا مُوسى! أَ تَدري أَنَّ عَبداً مِن عِبَادي تَكُونُ لَه ذُنوبٌ وَ خَطَايَا حَتَّى تَبلُغَ أَعنَانَ السَّماءِ فَأغفِرُهَا لَه وَ لَا اُبَالي. قَالَ: يَا رَبِّ! كَيفَ لَا تُبَالي؟ قَالَ: لِخَصلِةٍ شَريفَةٍ تَكُونُ فِي عَبدي اُحِبُّهَا، لِحُبِّ الفُقَرَاءِ المُؤمِنينَ يَتَعَاهَدُهُم وَ يُسَاوِي نَفسَه بِهِم وَ لَا يَتَكَبَّرُ عَلَيهِم، فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ غَفَرتُ لَه ذُنُوبَه وَ لَا اُبَالي. موسی! خطایای یکی از بندگان من تا آسمان است. ولی من در روز قیامت این آدم را میبخشم و هیچ باکی هم ندارم. حضرت موسی گفت: خدایا! چگونه است که یکی تا آسمان غرق گناه است ولی تو از سر تقصیرات او میگذری؟ فرمود: به خاطر یک خصلت خوب که آن خصوصیت در این بنده من هست و من این خصلت را دوست دارم. فرمود: نیازمندانِ اهل ایمان را دوست دارد. خودش را متعهد آن-ها میداند و آنها را مساوی با خودش قرار میدهد و سر سفره خودش مینشاند و بر آنها تکبری نمیکند. بنده من وقتی این کار را میکند من گناهانش را میبخشم.