زینت اهل بیت (ع) امام صادق (ع) خطاب به شیعیان فرمودهاند: «کونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکونُوا عَلَیْنا شَیْناً؛ زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما.» در حقیقت شیعه یک نوع التزام عملی وجود دارد و در طول تاریخ به کسانی شیعه میگفتند که در گفتار و کردار و اخلاق، از پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و ائمه اطهار (ع) پیروی میکردند. خداوند در سوره مبارکه عصرمیفرماید: «إِنَّ الإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» (بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است؛ مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند و یکدیگر را به حق توصیه نموده و به شکیبایی سفارش کرده اند.) عمل، لازمه ایمان حقیقی است و اگر عمل نباشد، ایمان فرد نیز صوری و مستودع خواهد بود. اساساً حریص بودن در اعمال نیک مطالبه رهبران آسمانی شیعه است. یکی از شیعیان امام صادق (ع) از تقسیم بیتالمال زمان منصور دوانیقی محروم ماند. در کنار خانه منصور منتظر فرصت بود تا با شفاعت و وساطت کسی حق خود را بگیرد. حضرت سهم او را گرفته و به وی دادند. آنگاه فرمودند: اعمال نیک از همه نیکوست، ولی از تو نیکوتر است و کارهای زشت از همه زشت است ولی از تو زشتتر است (چون به ما نسبت داری).
انتظار اهل بیت (ع) از شیعیان انتظار امامان معصوم (ع) از شیعیان این است که از هر نظر دارای اوصاف نیک و پسندیده باشند. جابر بن یزید جعفى از حضرت امام باقر (علیهالسلام) نقل میکند که حضرت امام محمد باقر (ع) به من فرمودند: «يَا جَابِرُ أَ يَكْتَفِی مَنِ انْتَحَلَ التَّشَيُّعَ أَنْ يَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا كَانُوا يُعْرَفُونَ يَا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَةِ وَ كَثْرَةِ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ الْبِرِّ بِالْوَالِدَيْنِ وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِيرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْغَارِمِينَ وَ الْأَيْتَامِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ كَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ وَ كَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِی الْأَشْيَاءِ ...» «اى جابر، آیا براى تشیع همین بس است که کسى ادعای محبت ما اهل بیت را داشته باشد؟ سوگند به خدا که شیعیان ما فقط افرادى هستند که تقواى خدا پیشه کرده و او را اطاعت کنند. شیعیان ما با این اوصاف شناخته مىشوند: تواضع و خشوع دل، امانتداری، زیاد یاد خدا کردن، زیاد روزه گرفتن و نماز خواندن، احسان به پدر و مادر نمودن، مراعات همسایگان فقیر را نمودن و از حال آنها با خبر بودن، اطلاع داشتن و رسیدگی کردن به حال مسکینان و قرض داران و یتیمان، در راستى گفتار، تلاوت قرآن کردن، کمحرفی با مردم مگر به خیر آنها باشد، در همه چیز امین و معتمد اقوام خود بودن.» در ادامه جابر میگوید، عرض کردم: ما امروز کسى را به این صفتها که فرمودید، نمیشناسیم. حضرت فرمودند: «آراء و مذاهب، فکر تو را خراب نکند و تو را در شک نیاندازد. آیا براى انسان همین قدر کافى است که بگوید: من على (ع) را دوست دارم و ولایت او را قبول دارم و عمل به دستورات او نکند؟ و اگر کسى بگوید: من رسول خدا (ص) را دوست دارم (با آنکه رسول خدا از على بهتر است) در صورتى که عمل به سنت رسول خدا (ص) نکند این محبت و دوستى براى او فائدهاى ندارد. پس تقواى خدا را پیشه سازید، و به آنچه خدا فرموده عمل نمایید. بین خدا و کسى قرابت و خویشاوندى نیست، محبوبترین بندگان در نزد خدا پرهیزکارترین آنهاست، و عاملترین آنها به دستورات خدا. اى جابر، سوگند به خدا بندهاى نمىتواند به خدا نزدیک گردد مگر با فرمانبُردارى از اوامر او، و ما چنین قدرت و اختیارى نداریم که کسى را از آتش نجات دهیم، و هیچ بندهاى بر خدا نمىتواند حجتى اقامه کند. کسى که مطیع خدا باشد دوست ماست، و کسى که گناه کند دشمن ماست، و تنها راه رسیدن به ولایت ما عمل صالح و اجتناب از افعال ناپسند است.»
مصداق بارز شیعه با توجه به این حدیث شریف مصادیق شیعه بسیار کم است. مصداق بارز و مسلّم شیعه، حضرت زینب کبری (س) هستند که از هر جهت زینت امامان معصوم و مایه مباهات ایشان هستند. حضرت زینب کبری (س) در روز 5 جمادی الاول سال پنجم هجری قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشودند.
نامگذاری پس از ولادت ایشان، حضرت فاطمه (س) از امیرالمؤمنین (ع) خواستند که نامی برای وی انتخاب نمایند، حضرت فرمودند: از پیامبر (ص) در این امر پیشی نمیگیرم. در آن هنگام پیامبر (ص) در مسافرت بودند. بعد از سه روز رسول خدا (ص) از سفر مراجعت نموده و به رسم و سیره همیشگی خود پیش از هرکاری به منزل حضرت زهرا (س) رفتند. امیرالمؤمنین (ع) از ایشان درخواست کردند که برای دخترشان نامی انتخاب کنند. رسول خدا (ص) فرمودند: من هم از پروردگارم پیشی نمیگیرم. در این هنگام جبرئیل نازل شد، سلام پروردگار را ابلاغ نمود و گفت: خداوند میفرماید: نام این مولود را «زینب» بگذار چرا که این را در لوح محفوظ نوشتهایم. سپس پیامبر اسلام (ص) قنداقه وی را طلبیده و او را بوسیدند و فرمودند: «به حاضران و غایبان امتم وصیت میکنم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا وی مانند خدیجه کبری (س) است. زینب به معنای «زینت پدر» است. حضرت زینب کبری (س) به معنای واقعی زینت پدر و اهل بیت (ع) بودند و معنای حدیث شریف «کونُوا لَنا زَیْناً؛ زینت ما باشید.» بر ایشان صادق است و تمامی خواستهها و انتظارات حضرت رسول (ص) و امامان معصوم (ع) را در حد کامل و تمام به منصۀ ظهور رساندند. این مطلب از القابی که به ایشان داده شده است به وضوح معلوم است.
القاب القاب بسیاری برای حضرت زینب کبری (س) ذکر شده است، از جمله: عقیله بنی هاشم، عالِمه غیر معلَّمه، عابده آل علی و ... حضرت زینب کبری (س) در وقار و شخصیت مانند جدهاش حضرت خدیجه (س)، در حیا و عفّت همچون مادرش حضرت فاطمۀ زهرا (س)، در رسایی و شیوایی بیان، مانند پدرش امیرالمؤمنین (ع)، در حلم و بردباری چون امام حسن (ع) و در شجاعت و قوّت قلب، مانند امام حسین (ع) بودند.
عقیلۀ بنیهاشم آیت الله جوادی آملی در توصیف عقیله میفرماید: برخی عاقل نیستند و به دنبال تحصیل عقلند؛ برخی عاقلند و عقل برای آن ها به صورت حال است، یعنی وصفِ دیرپا نیست بلکه گاهی هست و گاهی نیست؛ برخی عاقلند و عقل برای آن ها به منزلۀ یک وصف مَلکه است؛ و برخی عاقلند و عقل برای آن ها به منزلۀ فصل مقوّم است. کسانی که عقل برای آن ها به منزلۀ فصل مقوّم است، به تمام معنای کلمه، عقیله اند. حسین بن علی (ع) «عقیلۀ بنیهاشم» است و زینب کبری (س) نیز «عقیلۀ بنیهاشم» است. این «تاء»، «تا»ی مبالغه است، نه «تا»ی تأنیث. وقتی میگویند انسان خلیفةالله است به همین صورت است. آدم خلیفةالله است نه خلیف الله، چرا؟ برای این که این «تاء»، «تا»ی مبالغه است. همان طور که میگوییم فلان شخص علامه است. بنابراین هم وجود مبارک حسین بن علی (ع) عقیلۀ بنیهاشم است و هم وجود مبارک زینب کبری (س). عقل برای این بزرگواران به منزلۀ فصل مقوّم است. اگر عقل برای کسی، فصل مقوّم باشد، کمالات از او نشأت میگیرد و کمالات است که مقهور اوست و نه مسلّط بر او. کسانی هستند که کمال، آنها را حفظ میکند اما برخی از افراد، حافظ کمالند. کسانی میکوشند که فضیلت، آنها را رها نکند و برخی از افراد میکوشند که فضیلت را حفظ کنند. اگر ذات، بالا بیاید و خلیفۀ خدا شود و نورانی شود، از ذات نورانی وی، خُلق عظیم نشأت میگیرد. فرمود: «إِنَّک لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیمٍ» یعنی تو بر خُلق، مسلّطی و خُلق در اختیار تو است؛ نه آن که تو بخواهی با اخلاق، کامل شوی. کمالِ اخلاق در این است که از تو نشأت میگیرد. بنابراین اول باید کوشید عاقل شد؛ عاقل اسم فاعل است. بعد باید عقیل شد که این صفت مشبهه است و دلالت بر ثبات دارد. بعد از این، نوبت عقیله شدن است. زینب کبری (س) عقیله بنیهاشم بودند. عقیلۀ بنیهاشم مسلط بر عقل است و عقل در اختیار آنهاست. ایشان آن قدر قویاند که علم و عقل به معنای «ما عُبد به الرحمن»، مقهور آنها است.
علم لدنی (علمی از جانب خداوند) حضرت زینب کبری (س) به شهادت امام سجاد (ع) داری علم لدنی بودند، آنجا که بعد از خواندن خطبه در شهر کوفه به عمۀ بزرگوارشان خطاب کرده و فرمودند: «أنتِ عالمةٌ غیرَ مُعلَّمة وَ فَهِمَةٌ غیرَ مُفَهَّمَة؛ تو بی آنکه آموزگاری داشته باشی، عالم و دانشمند هستی.» خداوند در سوره مبارکه کهف آیه 65 درباره حضرت خضر (ع) میفرماید: «وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا» (و از پیشگاه خود دانشی ویژه به او آموخته بودیم.) اعطای علم از جانب خداوند، امری ویژه است و به جز انبیاء (ع) و معصومین (ع) به کسی اعطاء نمیشود و تنها در صورتی که خداوند اراده آن را کرده باشد به او میرسد. حضرت زینب کبری (س) به استناد فرمایش شریف امام سجاد (ع) عالمهای بودند که معلمی نداشتند و علم ایشان از سوی خداوند متعال داده شده بود و این یعنی دارای علم لدنی بودند که حضرت از این علم الهی در کوفه برای هدایت و تبلیغ اسلام ناب استفاده میکردند. به همین سبب شیعه و سنی از ایشان با احترام یاد کرده است.
مفسر قرآن زمانی که اميرالمؤمنين (ع) به عنوان حاكم جهان اسلام در كوفه بودند، مردان شهر خدمت ایشان رسيدند و عرض كردند: يا علی، اجازه بده دخترت زينب برای زنان ما از معارف دين بگويد. با اصرار آنان و به اجازه حضرت امیر(ع)، علیا مخدّره حضرت زينب کبری (س) چهار سال در كوفه به بيان معارف دين پرداختند. درس و بحث در کوفه و در سایهی باب مدینة العلم امیرالمؤمنین (ع) و حسنين (ع)، نشانهی عظمت علمی اين بانوست.
عابده آل علی (ع) یکی از القاب حضرت زینب (س) عابده آل علی (ع) است. ایشان در سایه عبادت و مجاهده به مقامی رسیدند که حضرت سیدالشهدا (ع) در وداع آخر در روز عاشورا به او فرمودند: «یا اختاه لا تنسینی عند نافلة اللیل؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مکن.» در کتاب مثیر الأحزان از فاطمه دختر امام حسین (ع) نقل شده است: «وَ امّا عَمَّتی زَیْنَب فَانَّها لَمْ تَزَلْ قائِمَةً فی تِلْکَ اللَّیلَةِ ای عاشِرَة مِنَ المُحَرّم فی مِحْرابِها تَسْتَغیثُ الی رَبِّها، وَ ما هَدَاَت لَنا عَیْنٌ وَ لاسَکَنَتْ لَنا زَفْرَة؛ عمهام زینب، در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به درگاه خدای تعالی استغاثه میکرد و در آن شب چشم هیچیک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد.» همه این وقایع از اهتمام کامل حضرت به عبادات خبر میدهد و به این دلیل به آن حضرت «عابدة آل علی(ع)» میگفتند و این عبادات چون از روی ایمان کامل نشأت گرفته است ایشان را به تمام ولایت رساند.
ولایت تکوینی و خدایی شدن عبادت و اطاعت خدا، حضرت زینب (س) را از مصادیق روشن و بارز این حدیث قدسی قرار داده بود که میفرماید: «يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا غَنِيٌّ لاَ أَفْتَقِرُ أَطِعْنِي فِيمَا أَمَرْتُكَ أَجْعَلْكَ غَنِيّاً لاَ تَفْتَقِرُ يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا حَيٌّ لاَ أَمُوتُ أَطِعْنِي فِيمَا أَمَرْتُكَ أَجْعَلْكَ حَيّاً لاَ تَمُوتُ يَا اِبْنَ آدَمَ أَنَا أَقُولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكُونُ أَطِعْنِي فِيمَا أَمَرْتُكَ أَجْعَلْكَ تَقُولُ لِشَيْءٍ كُنْ فَيَكُونُ؛ اى فرزند آدم، من غنى هستم و احساس نياز نمىكنم، تو در فرمانهايم مرا اطاعت كن تا تو را غنى گردانم و نيازمند نشوى. اى فرزند آدم، من زندهاى هستم كه نمىميرم، در فرمانهايم اطاعتم نما تا تو را زندهاى گردانم كه نميرى. اى فرزند آدم، من به هر چيزى بگويم باش، موجود مىشود، تو در فرمانهايم اطاعتم كن تا تو را به مقامى برسانم كه به هر چه گفتى باش، موجود شود.» حضرت زینب (س) بر اثر عبادت و اطاعت خدا به مقامی رسیده بودند که ولایت تکوینی داشتند. در روایت نقل شده است که آن حضرت پیش از سخنرانی خود در کوفه به مردم اشاره کرده و فرمودند: «أنِ اسْکُتُوا فَارْتَدَّتِ الانْفاسُ وَ سَکَنَتِ الاجْراسُ؛ ساکت شوید، ناگهان نفسها در سینهها حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد.» در یک کلام علیا مخدّره بانوی دوسراحضرت زینب کبری (س) به حق، زینت پدر بودند همچنان که خداوند این نام را برای وی برگزید.
معرفی کتاب در پایان برای آشنایی بیشتر دو کتاب به حضورتان معرفی میشود که با بهرهگیری از آنها، نَمی از دریای وسیع شخصیت و عظمت خاتون دوسرا چشیده شود. 1. تندیس شکیبایی، ترجمه کتاب زینب الکبری من المهد الی اللحد تألیف مرحوم علامه آیت الله سید محمدکاظم قزوینی. این کتاب را شرکت چاپ و نشر بینالملل وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی چاپ کرده است. 2. عقیله بنیهاشم زینب (س) تألیف آیتالله علی کریمی جهرمی که انتشارات بوستان کتاب قم منتشر کرده است.