مستجابالدعوهای که عاقبت به شر شد
﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ﴾ (۱۷۵) ﴿وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذَلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾ (۱۷۶) ترجمه) و براي آنها بخوان سرگذشت آنکس را كه آيات خود را به او داديم ولي (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شيطان به او دستیافت و از گمراهان شد(175) و اگر ميخواستيم (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا ميبرديم (اما اجبار برخلاف سنت ماست لذا او را به حال خود رها ساختيم) ولي او به پستي گرائيد و از هواي نفس خويش پيروي كرد او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كني دهانش را باز و زبانش را برون خواهد كرد و اگر او را به حال خود واگذاري باز همين كار را ميكند (گوئي آنچنان تشنه دنیاپرستی است كه هرگز سيراب نميشود) اين مثل جمعيتي است كه آيات ما را تكذيب كردند اين داستانها را (براي آنها) بازگو كن شايد بينديشند (و بيدار شوند) (176).مستجابالدعوهای که عاقبت به شر شدرسول خدا (صل الله و علیه و آله) در پایان خطبهای که در آخرین جمعه ماه شعبان، در بیان فضائل ماه رمضان، ایراد نمود به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیهالسلام) این خبر را داد که رمضان ماهی است که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در آینده در آن ماه به شهادت خواهد رسید. واکنش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به این خبر بسیار جالبتوجه است؛ او با شنیدن این خبر، فوراً از رسول خدا (صل الله و علیه و آله) میپرسد که آیا او در هنگام مرگ، دارای سلامت دینی و اعتقادی هست یا نه؟ (۱) امیرالمؤمنینی که مولود کعبه است و به فرمایش رسول خدا در روز قیامت تقسیمکنندهی بهشت و دوزخ است (۲)، نگران این مطلب است که آیا هنگام مرگ و ملاقات باخدا، هنوز هم بر طریق هدایت هست یا از آن خارج شده است؟ این مسئله بیانگر این است که احدی در این دنیا گارانتی و تضمین ندارد که اگر امروز در مسیر هدایت باشد، تا ابد در این مسیر باقی خواهد ماند و از آن منحرف نخواهد شد. انسان همواره باید نگران این باشد که مبادا با پیروی از هوای نفس، از راه راستی که امروز در آن قرار دارد، منحرف گشته و با عاقبت و سرانجام خوبی خدا را ملاقات نکند. این همان هشداری است که خداوند در آیات ۱۷۵ و ۱۷۶ سوره اعراف به مؤمنین میدهد. این آیات بیانگر شرححال شخصی که است ابتدا در زمره مؤمنان حقیقی قرار داشته و خداوند به او آیات و علوم الهی را عطا کرده بوده است؛ اما او به دلیل پیروی از هوای نفس و چسبیدن به لذات این دنیا، از مسیر هدایت خارج شد. همین امر باعث شد که شیطان که در آغاز از فریب دادن او قطع امید کرده بود، به دنبال او برود و او را وسوسه کند، تا جایی که از صف مؤمنین حقیقی خارج شده و وارد گروه گمراهان گردد. او آنقدر در مسیر گمراهی و پستی، سقوط کرده که خدا در قرآن او را به یک سگی که مدام در حال لهله زدن است، تشبیه میکند. مهم نیست که نام این فرد بلعم باعورا باشد یا هر شخص دیگری! مهم نیست در چه تاریخی و در چه عصری زندگی کرده باشد! اگر مهم بود خداوند همهی این جزئیات را برای هدایت ما ذکر میکرد؛ اما آنچه مهم است این است که او یک مثال و نمونهای است برای هشدار به ما! زیرا ممکن است روزی برسد که ما نیز مانند او به خاطر غفلتهایمان، به تکذیب خدا و آیات او بپردازیم.
(۱) اقبال الاعمال ج۱، ص ۲(۲) عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۲۷