بسم اللّه الرحمن الرحیم « الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى هَدانا لِهٰذا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْلَا أَنْ هَدَانا اللّٰهُ »؛ « همۀ ستایش ها ویژۀ خداست که ما را به این [سعادت اَبدی] هدایت کرد، و اگر خداوند ما را هدایت نمی کرد راه را نمی یافتیم»» هدایت الهی این فراز از دعای افتتاح که بخشی از آیه 43 سوره اعراف و سخن اهل ایمان هنگان ورود به بهشت است، به مسئله هدایت متعال می پردازد. هدایت فعل مخصوص خداوند متعال است به گونه ای که اگر او نخواهد، کسی از این فیض بهره مند نمی شود و اوست که هدایت انسان ها در اختیار دارد. بنابراین اگر مؤمنان در مسیر هدایت قرار گرفته اند، لطفی از ناحیه او بوده و از این رو او را حمد می نمایند. ممکن است، چنین تصور شود که هدایت الهى به خواست خدا و همه چيز در يد قدرت او است. اگر او بخواهد، ما را هدایت می کند و اگر نخواهد ما را به راه گمراهی مىكشاند!؟ آيا اين ديدگاه يك نااميدى را در انسان زنده نمىكند!؟ اقسام هدایت پاسخ این سئوال مبتنی بر شناخت دقيق اقسام هدايت و ضلالت، شرايط هر يك و گونههاى تعلق مشيت و اراده حكيمانه الهى است. در قرآن مجيد از چهار نوع هدايت سخن رفته است: 1. هدايت تكوينى عام: این هدایت همان نظام و مكانيسمى است كه خداوند موجودات را طبق آن آفريده است؛ به طورى كه تمام هستى هماهنگ و منسجم به سوى غايتى در حركت و تكاپويند: «رَبُّنَا الَّذِى أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» (1)؛ «پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه در خور او است داده، سپس آن را هدايت كرده است». در برابر اين گونه هدايت، هيچ گونه گمراهی وجود ندارد. 2. هدايت تكوينى اولى خاص: و آن هدايت همه انسانها از طريق عقل و فطرت به سمت يك سرى از حقايق، اصول و ارزشها است كه از آن به «حجت باطنى» تعبير شده است. در برابر این هدایت نیز هيچ گونه ضلالتى نيست؛ يعنى، خداوند هيچ كس را با فطرت خداگريز و عقلى گمراه كننده، نيافريده است. 3. هدايت تشريعى عام: اين گونه هدايت، مخصوص انسانها و طايفه جن است؛ زيرا تشريع و قانون گذارى در ظرف اختيار موضوعيت دارد و بدون قدرت انتخاب، بىمعنا است. در این هدایت، خداوند از طریق پیامبران و امامان مردم را هدایت می کند. «وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» (2) در برابر اين گونه هدايت نيز هيچ ضلالتى نيست؛ زيرا ضلالت تشريعى به اين معنا است كه- نعوذ بالله- خداوند پيامبرانى را براى گمراه سازى برخى از مردم، مبعوث سازد و معارف و احكام و قوانين گمراه كنندهاى بر آنان نازل فرمايد؛ در حالى كه او هرگز چنين نمىكند. در این نوع هدایت خداوند متعال هدایت همه را اراده فرموده است ولی این اراده به این صورت است که انسانها با اختيار خود راه درست را برگزينند، نه به از روی اجبار و زور؛ «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً»(3) انسان ها با توجه به اختیاری که دارد، به دو گونه رفتار می کنند: برخى در برابر آن راه تسليم و انقياد پيش مىگيرند و گروهى به سرپيچى وطغيان مىپردازند. دقيقاً از همينجا است كه به مرحله بعد و نوع ديگرى از هدايت گذر مىكنيم. 4. هدايت تكوينى پاداشى (ثانوى): اين هدايت، مخصوص مؤمنان است؛ يعنى، كسانى كه با اختيار خويش در برابر هدايت رسولان الهى و امامان معصوم (علیهم السلام) نورافشانىهاى عقل و فطرت، تسليم گشتند، خداوند باب هدايت ديگرى برتر از هدايتهاى قسم پيشين بر روى آنان مىگشايد. به عبارت ديگر چون آنان با اختيار خود، از هدايتهاى مراتب پيشين استفاده كردند؛ لذا اين نوع هدايت را پاداشى و ثانوى (مترتب برپذيرش هدايتهاى اولى) مىنامند. فرق اساسى اين هدايت با مراتب قبلى، آن است كه وجه غالب آنها، جنبه راهنمايى (ارائة الطریق: ارائه و نشان دادن راه) داشت؛ ولى اين مرتبه افزون بر آن خاصيت راهبردى (ايصال الى المطلوب: رساندن به مقصود) نيز دارد. توضيح بيشتر آنكه اگر كسى بعد از آشكار شدن حق و باطل، راه پيامبران الهى را با اختيار خود برگزيند و در آن راه گام بردارد؛ خداوند براى تداوم و تكميل اين هدايت يافتگى، فيض خاص تكوينى خود را شامل حال او مىگرداند و راه را براى او روشنتر و امكان سير را هموارتر مىگرداند و موانع تكامل او را برطرف مىكند. «وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ» (2)؛ «و آنان كه به هدايت گراييدند [خدا] آنان را هر چه بيشتر هدايت بخشيد و پرهيزگاريشان داد». پس اين هدايت، ويژه هدايت يافتگانى است كه به اختيار خود طريق هدايت را پيمودهاند. در مقابل اين نوع هدايت، «اضلال مجازاتى» قرار دارد؛ يعنى، هرگاه فردى با بهرهمندى از تمام امكانات هدايت- اعم از تكوينى و تشريعى، عقل و فطرت، به همراه پيامبر بيرونى- به عمد از راه حق منحرف شود و كتاب الهى را پشت سر گذارد؛ خداوند به عنوان مجازات او را گرفتار گمراهى مىكند. در اين حالت، توفيقات از او سلب شده و نورانيت «اهتدا» به او داده نمىشود.(5) بنابراین تمامی این هدایت ها به دست خداوند متعال است و اگر او چنین لطفی را نکند، هیچ هدایتی محقق نخواهد شد و این هدایت با اختیار بشر در تنافی و تعارض نیست و نه تنها موجب ناامیدی نشده بلکه موجب تشویق و ترغیب به انجام کارهای نیک برای بهره مندی از هدایت های الهی می گردد.