بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ صلّ علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین و العن أعدائهم أجمعین پیام غدیر(6) امامت منصبی الهی
فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ (ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا) أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ. ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَالله لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ أَطاعَ لَهُ. ای مردم، (این مطلب را درباره او(علی بن ابیطالب علیه السلام) بدانید و بفهمید) بدانید که خداوند او(علی بن ابیطالب علیه السلام) را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرین و انصار و بر تابعین آنان به نیکی، و بر روستایی و شهری، و بر عجمی و عربی، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و کوچک، و بر سفید و سیاه و بر هر یکتا پرستی. حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر کس با او مخالفت کند ملعون است، و هر کس تابع او باشد و او را تصدیق نماید مورد رحمت الهی است. خداوند او را و هر کس را که از او بشنود و او را اطاعت کند آمرزیده است.
نبوّت و امامت دو منصب الهی منصب امامت مانند نبوّت منصبی الهی است و انتصاب امام جامعه اسلامی از سوی خداوند متعال صورت میگیرد.( أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً) در این میان پیامبر گرامی اسلام تنها مأمور به ابلاغ این انتصاب است. بنابراین تعیین امام جامعه اسلامی از طریق انتخاب آرای عمومی و مردمی نادرست است بلکه وظیفه توده مردم همراهی و اطاعت از ولی مسلمین است(فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ وَ عَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإِحْسانٍ، وَ عَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَ عَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَ عَلَی الْأَبْیَضِ وَالأَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ) امام به عنوان رکن جامعه اسلامی و محور وحدت مسلمین است و هر مسلمانی با هر گرایش و ویژگیهای فکری و رفتاری تا زمانی که در چارچوب اسلام گذر ایّام کند باید مسیر زندگی خود را بر اساس این محور الهی تنظیم کند. تحقق این انسجام در سایه «لازم» شمردن تبعیّت از امام است؛ از این رو خداوند متعال اطاعت از امام را مانند اطاعت از نبی گرامی اسلام به عنوان یکی از واجبات دینی معرّفی کرده است: (فَرَضَ طاعَتَهُ) لزوم پیروی از امام وجوب تبعیّت از امام جامعه اسلامی نسبت به امام معصوم علیه السلام روشن است؛ زیرا امام معصوم به دلیل مصون بودن از هر گونه انحراف و خطا، همواره در مسیر حقیقی قدم برداشته و اوامر صادر شده از ایشان منطبق بر حقایق عالم و در راستای رسیدن به هدف اسلام است. از این رو، عقل انسان درباره حکم صادر شده از چنین رهبری حکم به وجوب اطاعت میکند و سرپیچی از فرامین وی را بیدلیل میداند. (ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ) حتّی در مواردی که عقل برای فرمان امام معصوم علیه السلام وجه معقولی درک نمیکند، اصل دستور امام را کنار نمیگذارد بلکه همواره خود را ملزم به رعایت فرمان وی میداند و عدم فهم خود را حمل بر جهالت از واقع میکند نه بر اشتباه معصوم!. برداشت عقل آن است که امام معصوم علیه السلام چون عالِم به حقایق عالَم است پس فرمان وی برگرفته از یک واقعبینی است اما عدم ادراک عقل غیرمعصوم به دلیل ناقص بودن و عدم احاطه بر حقایق عالم، حمل بر جهالت میشود. از این رویکرد در ادبیّات دینی تعبیر به «تعبّد» میشود. ریشههای مخالفت با امام امکان دارد برخی از انسانها حکم عقل مبنی بر لزوم اطاعت امام معصوم را زیر پا گذاشته و در مقابل دستور وی عَلَم مخالفت بلند کنند. مخالفت با امام معصوم یا برخاسته از جهل فرد مخالف است یا ناشی از هوای نفس اوست. اگر اعلان مخالفت از سر جهل باشد، با آشکار شدن حق از سوی امام معصوم مجالی برای مخالفت باقی نخواهد ماند. اما اگر مخالفت از روی هوای نفس و تمایلات نفسانی باشد آشکار شدن مسیر حق نیز نمیتواند آتش این مخالفت را خاموش کند. استدلالهای متین امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها درباره خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام- که در قالب خطبه فدکیه ایراد شده است- از سوی مخاطبین ایشان بیپاسخ ماند اما تمایلات نفسانی کار را به زیر پاگذاشتن حکم عقل و تن دادن به وسوسههای نفسانی منتهی ساخت. پیامبر گرامی اسلام این افراد را ملعون مینامد: (مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ)
جامعه اسلامی پس از پیامبر اسلام جامعه اسلامی پس از پیامبر گرامی اسلام و تعیین امام جامعه اسلامی توسط خداوند متعال، به دو دسته کلی تقسیم شدند: ملعون و مرحوم؛ کسانی که با امام مخالفت عملی میکنند مورد لعن حق تعالی قرار میگیرند و در مقابل کسانی که امام معصوم را قبول کرده و در عمل با وی همراه میشوند مورد رحمت الهی قرار میگیرند؛ زیرا دستور خداوند متعال را قبول کرده و در مرحله عمل به آن پایبند بودهاند.( مَلْعونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ) نکته مهم در این تقسیم بندی آن است که ملاک در مخالفت و موافقت، عمل است یعنی موافق امام باید موافقت خود را در مرحله عمل نشان دهد و تصدیق وی عملی باشد نه تصدیق قولی. بنابراین شعار حمایت از امام کافی نیست بلکه باید در عمل پا به رکاب بود.( مَرْحومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ) به همین دلیل وجود دسته سوم(افراد خاکستری) منتفی است زیرا اگر این افراد موافقت خود را در مرحله عمل نشان ندهند در زمره مخالفین امام خواهند بود اگر چه ممکن است درجه مخالفت آنان نسبت به کسانی که اقدام عملی علیه امام میکنند کمتر باشد اما بیتردید نمیتوان آنان را به عنوان مرحومین و موافقین امام معصوم قلمداد کرد.