حلم یعنی نفس انسان به اطمینان و آرامشی برسد که در برخورد با ناملایمات از غضب باز بماند و خشمگین نشود. حلم با کظم غیظ تفاوت دارد. در کظم غیظ، شما خشمگین میشوید اما خشمتان را بروز نمیدهید. اما در حلم شما اصلاً غضبناک نمیشوید.
دانشمندان اخلاق در تعریف حلم میگویند: ضَبطُ النَّفسِ عَن هَیَجَانِ الغَضَبِ؛ نگهداشتن نفس از ایجاد غضب. فحش و تحقیر و استهزاء و آزار و اذیت، ناملایمت هستند. شما باید به یک حدی رسیده باشید که این امور، غضب شما را تحریک نکند.
به ما دستور دادهاند، اگر زهد ندارید تزهّد کنید یعنی خودتان را شبیه انسانهای زاهد در بیاورید. اگر حلم ندارید تحلّم کنید یعنی خودتان را شبیه انسانهای بردبار در بیاورید.
حضرت امیر المؤمنین میفرمایند: إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَّمْ فَإِنَّهُ قَلَّ مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ إِلَّا أَوْشَكَ أَنْ يَكُونَ مِنْهُم؛اگر بردبار نیستی، خودت را شبیه انسانهای بردبار قرار بده. چون کسانی که خودشان را شبیه کسی قرار میدهند، امید است که مانند آنها بشوند.
برای اینکه شبیه انسانهای حلیم شویم باید سه کار را انجام دهیم:
1. کظم غیظ یعنی اگر غضبناک شدی، غضبت را بروز، نده و از حق و عدالت خارج نشو. یکی از مصادیق عدم خروج از حق و عدالت، این است که اگر سرّی را از کسی میدانید، به محض اینکه خشمگین شدی، سرّ او را فاش نکنید.
2. مدارا کردن با مردم مدارا کردن یعنی مهربان بودن و نسبت به آنها رأفت داشتن و در برابرشان تواضع داشتن. شخصیت مردم را محترم بشمارید.
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ؛خداوند به من امر کرده است که با مردم مهربان باشم و با آنها مدارا کنم همچنان که به من دستور داده است که مناسک را اقامه کنم.
امام صادق(ع) میفرمایند: جَاءَ جَبْرَئِيلُ إِلَى النَّبِيِّ فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ! رَبُّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ: دَارِ خَلْقِي؛جبرئیل شرفیاب محضر پیغمبر شد. عرض کرد: ای محمد! پروردگارت به تو سلام میرساند و میفرماید: با خلایق مدارا کن.
در سوره مبارکه حجر آیه 88 میفرماید: وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنينَ؛با مؤمنان فروتنی کن.
امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند: عُنْوَانُ الْعَقْلِ مُدَارَاةُ النَّاسِ؛ دلیل عقل، مدارا کردن با مردم است. هر کسی با مردم مدارا نمیکند عاقل نیست.
حضرت در حدیثی دیگر فرمودهاند: ثَمَرَةُ الْعَقْلِ مُدَارَاةُ النَّاسِ؛نتیجه عقل انسان، مدارا کردن با مردم است.
حضرت رضا(ع) میفرماید: لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّى تَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. ...وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُدَارَاةُ النَّاسِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ نَبِيَّهُ بِمُدَارَاةِ النَّاسِ فَقَالَ: خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ؛ مؤمن به مدارج ایمان نمیرسد مگر اینکه سه خصلت در او بروز پیدا بکند؛ یک خصلت از ناحیه حضرت حق و یک خصلت از ناحیه پیامبر و یک خصلت از ناحیه امام. .... اما روش پیغمبر، مدارای با مردم بود. چراکه خداوند به پیغمبرش دستور داد تا با مردم مدارا کند و فرمود: عفو را پیشه کن و به نیکی فرمان بده و از جاهلان دوری کن.
3. با مردم به رِفق رفتار کردن. رفق یعنی سخت نگرفتن بر مردم.
حضرت رسول(ص) میفرمایند: مَن أُعطِىَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفقِ فَقَد أُعطِىَ حَظَّهُ مِن خَيرِ الدُّنيَا وَ الآخِرَةِ وَ مَن حُرِمَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفقِ فَقَد حُرِمَ حَظّهُ مِنَ خَيرِ الدُّنيَا وَ الآخِرَةِ؛کسی که بهرهای از رفق داشته باشد، خیر دنیا و آخرت را به او دادهاند و کسی که هیچ بهرهای از رفق نبرده باشد هیچ بهرهای از خیر دنیا و آخرت نبرده است.
رفق، کار سیاستمداران است. زمامداران باید این خصوصیت را داشته باشند.
حضرت امیر(ع) فرمودند: إِذَا مَلَكْتَ فَارْفُقْ؛هر گاه زمامدار شدی، به مردم سخت نگیر.
امیر المؤمنین(ع) فرمودهاند: رَأْسُ السِّيَاسَةِ اسْتِعْمَالُ الرِّفْقِ؛سر سیاست و اول آن، سخت نگرفتن بر زیردستان است.
حضرت امیر(ع) میفرمایند: نِعمَ السِّیَاسَةُ الرِّفقُ؛رفق با مردم چه سیاست خوبی است.
حضرت دلیل خوب بودن آن را بیان میفرمایند: اَلرِّفقُ يَفُلُّ حَدَّ المُخَالَفَةِ؛سخت نگرفتن بر مردم، شمشیر مخالفتشان را کُند میکند.
وَ ارْفُقْ بِالْخَاصَّةِ وَ الْعَامَّةِ فَإِنَّ الرِّفْقَ يُمْنٌ؛نسبت به خواص و عموم مردم سختگیری نکن که سختگیری نکردن، میمنت دارد.
حضرت امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر فرمودند: وَ اسْتَعِنْ بِاللهِ عَلَى مَا أَهَمَّكَ وَ اخْلِطِ الشِّدَّةَ بِاللِّينِ وَ ارْفُقْ مَا كَانَ الرِّفْقُ أَبْلَغَ؛ در کارهای مهم از خدا یاری بطلب. در تعامل با مردم، انعطاف داشته باش. در عین حالی که میخواهی قانون را اجرا کنی انعطاف در اجرای قانون نیز داشته باش. با مردم طوری رفتار کن که سختگیری در کار نباشد.
حلم در قرآن کریم یازده بار به خداوند استناد داده شده است. إِنَّ اللهَ غَفُورٌ حَليمٌ؛همانا خداوند بخشنده و حلیم است.
مرحوم صدوق میفرماید: حلیم بودن خدا در مقابل عصیانگران و کسانی است که نافرمانی میکنند. به آنها مهلت میدهد. بلافاصله غضبش را بروز نمیدهد. یکی از اسامی خداوند در دعای شریف جوشن کبیر حلیم است: يَا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصَاهُ حَلِيمٌ؛ای کسی که نسبت به نافرمانان، بردبار هستی و بلافاصله عقاب نمیکنی.
حلم، صفت انبیاء است.
" إِنَّ إِبْراهيمَ لَأَوَّاهٌ حَليمٌ؛یقیناً ابراهیم بسیار خداترس و بردبار است." (سوره توبه آیه 114)
حلم از صفات بندگان خاص خدا است.
در سوره مبارکه فرقان آیه 63 میفرماید: " وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً؛بندگان خاص خدا، کسانی هستند که روی زمین بدون تکبّر راه میروند. و زمانی که جاهلان و نادانان به آنها تندی میکنند، با بی اعتنایی میگذرند."
كَمَالُ الْعِلْمِ الْحِلْمُ؛ حلم در کمال علم است. اگر کسی بخواهد حلیم شود اول باید علمش را داشته باشد. علمی که موجب رشد شما میشود را یاد بگیرید. به نهایت که برسد تبدیل حلم میشود.
حلم در جامعه سه اثر اجتماعی دارد: اثر اول: تبدیل دشمنی به دوستی. اثر دوم:تألیف قلوب. انسانها را به هم نزدیکتر میکند. اثر سوم:پیروزی بر دشمن. حضرت امیر(ع) فرمودند: مَنْ حَلُمَ مِنْ عَدُوِّهِ ظَفِرَ بِهِ؛کسی که نسبت به دشمنش بردباری کند بر او پیروز خواهد شد.