مردم معمولا به چیزی گرایش پیدا میکنند که ضرورت آن را احساس کنند. اگر ضرورت چیزی را احساس نکنند به طرف آن حرکت و نسبت به آن، اقدامی نمیکنند. انگیزه پیدا کردن برای اقدام نسبت به یک مسأله بر نیت مبتنی است. نیت نیز حاصل نمیشود مگر اینکه انسان، معرفت داشته باشد. یکی از آن مؤلفههایی که این معرفت را شکل میدهد، ضرورت است. ما همواره در دنیا به دنبال عنایت و زیارت و در آخرت هم دنبال شفاعت پیامبر(ص) هستیم. ولی به دنبال شباهت به ایشان و الگو قراردادنشان در زندگیمان نیستیم. ولی سوره احزاب، آیه 21 میفرماید: "مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود." پیامبر(ص) می فرمایند: " شبیهترین شما به من، آن کسی است که اخلاق بهتری داشته باشد." ما را خلق کردهاند تا به سعادت و خوشبختی برسیم. زندگی سعادتمندانه یعنی هر مقطعی از زندگیمان را که روی آن دست گذاشتیم، به ما احساس تأسف دست ندهد. پیامبر(ص) میفرمایند: " از خوشبختی شخص، خوش اخلاقی اوست و از بدبختی شخص بداخلاقی اوست" یعنی: اگر کسی بخواهد زندگی سعادتمندانه داشته باشد باید اخلاق خوب داشته باشد. پیامبر(ص) می فرمایند: "در اهل ایمان، دو چیز جمع نمیشود؛ یکی بخل است و دیگری اخلاق بد است" یعنی آدمهایی که بد اخلاق هستند مؤمن نیستند. پیامبر(ص) میفرمایند: "اخلاق بد، افساری از عذاب الهی در بینی آدم بداخلاق است. و به دست شیطان است که در نهایت انسان را به جهنم میبرد." این آدمهایی که اخلاق ندارند ممکن است اهل نماز باشند. ممکن است اهل ذکر باشند. ممکن است اهل روزه باشند. حضرت امام زین العابدین در دعای مکارم الأخلاق، رفتارهای مورد پسند را بیان کردهاند. اگر کسی اینها را انجام بدهد خدا از او راضی میشود. ایشان سی بند را بیان میکنند. کتاب صحیفه، اخلاق توحیدی را ایجاد میکند.