بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمّینَ یا رَبَّ العالَمینَ در روایت میفرمایند دو گروه از عمر استفاده میکنند. اگر بخواهید آن دو گروه را پیدا کنید باید ببینید این علامت را دارند یا نه. گروه اول: اهل ایمان. وجود نازنین حضرت امیر علیه السلام فرمودند: «اَلمُؤمِنُ مَشغُولٌ وَقتُه» یعنی: مؤمن در تمام وقتش اشتغال دارد. برای اهل ایمان چیزی به نام اوقات فراغت وجود ندارد که بخواهند برای آن برنامهریزی کنند. این که کسی بخواهد برای فراغتش برنامهریزی کند از نظر مبنا مشکل دارد. کشورهای پیشرفته، فارغ التحصیل ندارند؛ چون زمانی وجود ندارد که بشود از تحصیل فراغت پیدا کرد. آنهایی که اهل علم هستند یا در تدریس هستند یا در تدرّس. حضرت امیر المؤمنین برای اهل تقوا سه ویژگی بیان فرمودهاند: «لِلْمُتَّقِي ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ»: 1. «إِخْلَاصُ الْعَمَلِ» یعنی: فقط برای خداوند کار میکنند. انگیزه اعمال انسانها در پرستش خداوند سه چیز است. یک عده به طمع بهشت است. یک عده از ترس جهنم است. یک عده برای خود خدا او را میپرستند. حضرت زین العابدین میفرماید من خجالت میکشم خداوند را برای بهشت بپرستم. اصلاً من خجالت میکشم انسان باشم و رابطهام را با خداوند تشخیص بدهم و او را برای بهشت یا ترس از جهنم بپرستم. 2. «وَ قَصْرُ الْأَمَلِ» یعنی: کوتاه کردن آرزوها. 3. «وَ اغْتِنَامُ الْمَهَلِ» یعنی: غنیمت شمردن فرصتها. اهل ایمان هر لحظهای را فرصت میدانند. وقت اضافه ندارند. چون زندگیشان بر اساس برنامه است. هر چه پیش آید خوش آید، نیستند. گروه دوم: انسانهای عاقل. حضرت امیر علیه السلام میفرماید: «لَوْ صَحَّ الْعَقْلُ لَاغْتَنَمَ كُلُّ امْرِئٍ مَهَلَهُ» یعنی: اگر عقل سالم باشد، هر آدمی از فرصتهایش استفاده میکند. اگر از فرصتها استفاده نشد یعنی عقل درست وجود ندارد. اگر بخواهیم عمر را درست استفاده کنیم باید زندگی در آن مسیری قرار بگیرد که برای همان خلقمان کردهاند. امیر المؤمنین میفرماید: «الْحَازِمُ مَنْ لَمْ يَشْغَلْهُ غُرُورُ دُنْيَاهُ عَنِ الْعَمَلِ لِأُخْرَاهُ» یعنی: انسان دوراندیش، کسی است که فریب دنیا، او را از عمل کردن برای آخرت باز ندارد. انسان، یک زندگی پیوسته دارد و یک موجود گسسته نیست. از عالم زر، پیوسته است به عالم رحم. پیوستگیاش در این است که إن شاء الله در جوابِ (أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ)، بلی گفتهایم. در عالم رحم هم اینطور است که إِنَّ السَّعیدَ سَعیدٌ فِی بَطنِ أُمِّهِ. یعنی این پیوسته به آن قبلی است و فقط تجلیاش فرق میکند. بعد از عالم رحم، این عالم خاکی است. بعد برزخ است. بعد عالم قیامت است و بعد عالم آخرت. اینها همه در یک راستا است. لذا حضرت میفرماید این پیوستگی را حفظ کنید و برای آخرت کار کنید. اگر از ما بپرسند دوراندیشی به چیست، میگوییم داشتن یک حساب پسانداز برای فردا. سقف دوراندیشی ما دنیا است در حالی که نهایت عمرمان در دنیا، شصت یا هفتاد سال است. حضرت از شخصی صحبت میکنند که دوراندیش باشد منتها سقف دوراندیشیاش دنیا نباشد. حضرت امیر علیه السلام میفرماید: «يَنْبَغِي لِلْعَاقِلِ أَنْ يَعْمَلَ لِلْمَعَادِ وَ يَسْتَكْثِرَ مِنَ الزَّادِ قَبْلَ زُهُوقِ نَفْسِهِ وَ حُلُولِ رَمْسِهِ» یعنی: شایسته است که انسان عاقل برای فردا زندگی کند و زاد و توشه زیاد بردارد پیش از بیرون رفتن جان از بدن و فرود آمدن در عالم قبر. فرصت ما تا زمان مردن است. بعضیها میخواهند این فرصت را پس از مردن ایجاد کنند. ثلث مال را وصیت میکنند. باش تا این ورثه، ثلث مال را در آن جهتی که تو گفتی مصرف کنند. بسیار وحشتناک است که خداوند و پیغمبر به ما هشدار میدهند و می-گویند پیش از مردن همه کارهایت را بکن. متدینهای ما میخواهند پس از مرگ کارهایشان را بکنند. این یعنی اینکه ما خدا و پیغمبر و اهل بیت را حساب نمیکنیم و خودمان تصمیم میگیریم. وصیتنامه، تأکیدی است بر آنچه که شما در زمان حیات انجام دادهاید. باید مراقب باشند آن کارهایی که میکردید را انجام بدهند. ادامه آنها است، نه شروع یک کار. حضرت امیر علیه السلام فرموده است: «مِنَ الْعَقْلِ التَّزَوُّدُ لِيَوْمِ الْمَعَادِ» یعنی: یکی از نشانههای عاقل بودن، این است که تمام تلاش انسان برای آخرت باشد. دلیلش این است که شما در دنیا چند سالی عمر میکنید و بعد باید بروید.. به جایی رهسپار میشویم که تمامیت ندارد. بی نهایت تمام نمیشود. ما در دنیا دنبال زندگی بی انتها هستیم. وقتی میخواهیم راجع به معاد صحبت کنیم میگویند آنجا چطور زندگی میکنند؟ یعنی چه که باید همیشه باشیم؟ تو در دنیا به دنبال بودنِ همیشگی هستی. چطور آن را درک نمیکنی؟ اینکه چربی نمیخوری و دکتر و پزشک میروی و برنامه غذایی داری و برای زندگی به شمال میروی یعنی اینکه میخواهی زندگیت را طولانی کنی. اینکه به شمال میروی به خاطر این است که میخواهی پنجاه سال را به هفتاد تبدیل کنی. در این بیست سال میخواهی چه کنی؟ همین برنامه را برای قیامتت بریز که آنجا بی انتها است و تمامی ندارد. حضرت امیر المؤمنین میفرماید: «يَنْبَغِي لِلْعَاقِلِ أَنْ يُقَدِّمَ لِآخِرَتِهِ وَ يَعْمُرَ دَارَ إِقَامَتِهِ» یعنی: برای انسان عاقل شایسته است که برای آخرتش پیش بفرستد و سرایی را آباد کند که همیشه میخواهد در آن بماند. همه زندگی ما را آخرت تشکیل میدهد. قدیمیها میگفتند حُسن دنیا در این است که میگذرد. اگر سخت باشد میگذرد. اگر خوش باشد هم میگذرد. برای دنیایی که میگذرد برنامه داری. شما در بهترین هتل هم که باشید پرده و مبلش را عوض نمیکنید. چون چهار روز است. دنیا، یک هتل است که در آن مهمان خدا هستید. پردهاش را عوض نکنید. آنجایی را درست کنید که همیشه میخواهید در آن بمانید. این جمله، تیر خلاص برای همه آدمها است. شما را برای چه چیزی خلق کردهاند؟ «إِنَّكَ مَخْلُوقٌ لِلْآخِرَةِ فَاعْمَلْ لَهَا» یعنی: تو را برای آخرت خلق کردهاند. برای آخرتت زندگی کن. قیامت، یوم الحسرة است. نگفتهاند برای اهل گناه اینطور است. گفتهاند قیامت، یوم الحسرة است. آنهایی که عمل کردهاند هم حسرت میخورند که چرا کم عمل کردهاند و چرا درست و خالص عمل نکردهاند. چرا برای بهشت عمل کردهاند و برای خدا عمل نکردهاند. حضرت امیر المؤمنین فرموده است: «الْعَاقِلُ مَنْ لَا يَضِيعُ لَهُ نَفَسٌ فِيمَا لَا يَنْفَعُهُ» یعنی: عاقل کسی است که حتی یک نفس را ضایع نکند. عاقل کسی است که نفس را هم هدر ندهد. چقدر اهل ایمان با برنامه زندگی میکنند و چقدر ما از برنامه دور هستیم. انسان عاقل در چیزی که برایش منفعت ندارد یک نفس را هم مصرف نمیکند. بعد میفرماید: «وَ لَا يَقْتَنِي مَا لَا يَصْحَبُه» یعنی: چیزی که به دردش نخورد را ذخیره نمیکند. ما چیزی را ذخیره میکنیم که همراه ما نخواهد آمد. ما دنیا را ذخیره میکنیم در حالی که ما را برای آخرت خلق کردهاند. محمد و آل محمد دنیا را به اندازه کفاف و عفاف داشتند. یک چیزی باشد که زندگی را اداره کند و آبرو حفظ شود. بقیهاش اضافه است. یعنی نمیشود در دنیا طوری زندگی کنیم که دنیا را ترک کرده و دیگران خرجمان را بدهند. مهمان که بیاید بهترین میوه را میگیریم. انسان باید برای کسی که عزیز است بهترینها را فراهم کند. حضرت امیر المؤمنین میفرماید: «اجْعَلْ لِنَفْسِكَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَفْضَلَ الْمَوَاقِيتِ» یعنی: در رابطه بین خود و خدا بهترین زمانها را برای خدا قرار بده. به همین دلیل است که عبادت اول وقت اولویت دارد. چون بهترینِ زمانها است. اگر خواستید بندگی کنید بهترین بخش یعنی جوانی را بگذارید. اگر با شور جوانی خدا را انتخاب کنی یعنی بهترین مقطع را برای خدا گذاشتهای. همه انسانها در آن زمانی که مریض هستند تسبیح به دست میگیرند. پشت در اتاق عمل، موها بیرون است. ولی تسبیح گرفته و ذکر میگوید. بهترین زمان را برای خدا بگذار که جوانی است و سلامتی. در این دو حالت، زندگیت را به خدا هدیه کن. در بقیه عمر مجبور هستی. چه ارزشی دارد؟ به ما میگویند زندگیتان را در مسیر آن چیزی که خدا تضمین کرده قرار ندهید. «لَا يَكُونُ المَضمُونُ لَكَ طَلَبُه أَولَى بِكَ مِنَ المَفرُوضِ عَلَيكَ عَمَلُهُ» یعنی: به دنبال آن چیزی که برای تو ضمانت شده نرو. منِ خدا روزی را ضمانت کردهام. دنبال آن چیزی باش که بر تو واجب شده یعنی عمل. در حدیث دیگر می-فرماید: «لَا يَشْغَلْكَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَلٍ مَفْرُوضٍ» یعنی: روزیای که من ضمانتش کردهام تو را مشغول نکند از عمل. خدا یک حرفی میزند که بسیار عجیب و غریب است. میگوید: «بنده من! با انصاف با من رفتار کن. من عمل فردا را امروز از تو نخواستهام. یعنی اگر تو امروز مردی من نماز فردا را جزء نماز قضاهای تو حساب نمیکنم. تو چرا روزی فردا را امروز از من میخواهی؟». جز به خاطر حرص و طمع است؟ این را حل کنید. منتظر چه چیزی هستید؟ منتظر هستید بازنشسته شوید و آن گاه حلش کنید؟ انسان هر چه که پیرتر میشود حریصتر میشود. عمر را برای روزی نگذارید. حضرت امیر المؤمنین میفرماید: «لَا تَجْعَلَنَّ أَكْثَرَ شُغُلِكَ بِأَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ فَإِنْ يَكُنْ أَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ أَوْلِيَاءَ اللهِ فَإِنَّ اللهَ لَا يُضِيعُ أَوْلِيَاءَهُ وَ إِنْ يَكُونُوا أَعْدَاءَ اللهِ فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِأَعْدَاءِ اللهِ» یعنی: بیشترین اشتغالت را مصروف همسر و فرزند نکن. چرا که اگر آنها دوستان خدا باشند خداوند دوستانش را فراموش و ضایع نمیکند. اگر هم اینها دشمن خدا باشند تو چرا عمرت را صرف دشمن خدا کردهای؟ بعد هم منتظر ثواب هستی. در سوره مبارکه تغابن آیه 14 میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ» یعنی: ای کسانی که ایمان آوردهاید! بعضی از این فرزندان و همسرانِ شما دشمنان شما هستند. از آنها بر حذر باشید. در سوره مبارکه منافقون آیه 9 میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» یعنی: ای کسانی که ایمان آوردهاید! فرزندان و اموالتان، شما را از یاد خدا غافل نکند. کسانی که این چنین باشند به شدت زیان کردهاند.