بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمّینَ یا رَبَّ العالَمینَ برخی از عوامل را در جلسه گذشته بیان کردیم و گفتیم یکی از عوامل برکت عمر، بر به والدین است. بر به والدین یعنی نیکی کردن به پدر و مادر. نیکی کردن به پدر و مادر، یک فرمول بیشتر ندارد: «انجام ضروریات پدر و مادر بدون اینکه ابراز کنند». مثلاً دلشان میخواهد به کربلا بروند. بدون اینکه بگویند من را به کربلا ببر، شما آنها را ببری. اگر بگوید و انجام دهید دستور پدر و مادر را انجام دادهاید ولی بر الوالدین نبوده است. یعنی یک وقتی هست که شما امر پدر و مادر را اطاعت میکنید. این کار خوبی است ولی برّ به پدر و مادر نیست. برّ الوالدین یعنی اینکه آنچه که او نیاز دارد و ضرورت احساس میکند را بدون اینکه ابراز کند انجام بدهید. یکی دیگر از عوامل، خدمت به خانواده است. زندگی دو فرمول دارد؛ یکی در حیطه قانون و حقوق و یکی در حیطه عواطف و احساسات. مردم ایران، قانونی زندگی میکنند، نه عاطفی. به همین دلیل است که میشنویم کسی میگوید من بیش از حق تو به تو دادهام. زندگی قانونی و حقوقی دارد و از یکدیگر پوئن میگیرند. یکی دیگر از عواملی که باعث میشود عمر برکت پیدا کند، انجام کار خوب است. اصطلاح روایی آن، «صَنَائِعُ المَعرُوفِ» است. از امیر المؤمنین است: «كَثْرَةُ اصْطِنَاعِ الْمَعْرُوفِ تَزِيدُ فِي الْعُمُرِ وَ تَنْشُرُ الذِّكْرَ» یعنی: انجامِ زیادِ کارهای معروف، عمر را زیاد و انسان را پرآوازه میکند. کار خوب برخی افراد به قدری کم است که یادشان میماند چه کردهاند. سی سال پیش یک کاری کرده و هنوز یادش است. ولی برخی به قدری کار خوب کردهاند که اصلاً یادشان نیست چه کردهاند. امام صادق علیه السلام فرموده است: «مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ» یعنی: مرگ در پی گناه، بیشتر از مرگ در پی پایان پذیرفتن عمر است. کاسه عمر باید سر بیاید؛ ولی این کاسه عمر برای برخی تمام نشده و آنها میمیرند که در پی گناه بوده است. گناه، عمر را کوتاه میکند. سپس حضرت میفرماید: «وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَارِ» یعنی: جاودانگی زندگی بر اساس نیکوکاری، بیش از این کارهایی است که انسانها میکنند که دکتر بروند و معالجه بکنند و ... یعنی در پی خوبی کردن، عمر انسان طولانی میشود. لازم نیست بروید شمال زندگی کنید که هوا خوب باشد و ... اینها ضامن طول عمر نمیشود. خود شمالیها هم میمیرند. ورزشکارها میمیرند. اگر میخواهید طول عمر با منفعت داشته باشید باید نیکی کنید و کار خوب انجام بدهید. یکی دیگر از عواملی که موجب میشود عمر برکت پیدا کند، «حُسنُ الجَوَارِ» است یعنی همسایهداری. «حُسنُ الجِوَارِ زِیَادَةٌ فِی الأَعمَارِ» یعنی: همسایهداریِ نیکو باعث طول عمر میشود. یکی از اموری که باعث طول عمر میشود، کوتاه کردن آرزوها است. «طَالَ عُمرُ مَن قَصُرَ رَجَاهُ» یعنی: عمر کسی که آرزوهای طولانی نداشته باشد طولانی است. آرزوهای طولانی برای هر کسی به حسب ظرفیت اوست. آدمیزاد، یک ویژگیای دارد و آن اینکه هر چیزی را که میبیند و یا راجع به هر چیزی که تفکر میکند چه از عالم حس باشد و چه در عالم ذهن باشد، یک تصویری از آن در ذهنش حاصل می-شود. من الان مثلاً اگر راجع به کربلا صحبت کنم یک تصویری از کربلا در ذهن شما حاصل میشود. عرب به این تصویر میگوید اُمنیة. یک عدهای از آدمها هستند که امنیهای دارند و با همان زندگی میکنند. یعنی ظرفیتش را ندارند که آن تصویر را واقعی کنند. این طول الامل است. در خیالشان زندگی میکنند. همه ما کم و بیش دچار این هستیم. طول الامل یعنی کارِ نشدنی. کسانی که دچار طول الامل هستند کار امروز را به فردا میاندازند. هر کسی که کار امروز را به فردا انداخت دچار طول الامل است؛ چون تصورش این است که فردا هم جزء عمرش هست، در حالی که ممکن است نباشد. اسامة ابن زید شرفیاب محضر حضرت رسول شد. به حضرت عرض کرد: من صد دینار قرض کردهام که یک ماهه پرداخت کنم. حضرت فرمود: تعجب میکنم. من چشمم را که به هم میزنم، نمیدانم خداوند به من اجازه میدهد که آن را باز کنم یا نه. یعنی تا این حد مرگ نزدیک است. او چطور برای یک ماه پس از اینش برنامهریزی کرده است؟ یکی از اموری که باعث میشود انسان طول عمر پیدا کند نیت استمرار حج است. البته یک عدهای هستند که واقعاً بیش از یک بار نباید به حج بروند. امام صادق علیه السلام میفرماید: «مَنْ رَجَعَ مِنْ مَكَّةَ وَ هُوَ يَنْوِي الْحَجَّ مِنْ قَابِلٍ زِيدَ فِي عُمُرِهِ» یعنی: کسی که از مکه برگردد و نیت کند که سال بعد هم برود، عمرش با برکت میشود. عرض کردم که این برای همه نیست. یک عدهای یک بار هم زیادشان است. مستطیع بوده و رفته. بهرهای هم نبرده است. وقتی از مکه میآید از خدا برگشته است، نه از بیت الله. یکی دیگر از اسبابی که طول عمر را ایجاد میکند زیارة الحسین علیه السلام است. این تأثیر در زیارت از راه دور وجود ندارد. مخصوص زیارت قبر حضرت است. «قَالَ البَاقِرُ عَلَیهِ السَّلَامُ: مُرُوا شِيعَتَنَا بِزِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ فَإِنَّ إِتْيَانَهُ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ يَمُدُّ فِي الْعُمُرِ وَ يَدْفَعُ مَدَافِعَ السَّوْءِ» یعنی: شیعیان و پیروان ما را به زیارت قبر امام حسین امر کنید که اگر کسی شرفیاب محضر حضرت سید الشهداء شد سه ویژگی نصیبش میشود: رزقش زیاد میشود. عمرش طولانی میشود. بدیها از زندگیش دور میشود. یکی دیگر از عواملی که موجب میشود عمر طولانی بشود «اسباغ الوضوء» است یعنی وضوی کامل. وضوی کامل یعنی وضویی که پُرآب باشد. یک وقتی هست که شما میخواهید وضو بگیرید و در طول وضو، شیر آب را باز میگذارید. این، اسراف است. یک وقتی هست که شما وضو میگیرید؛ ولی آب را به درستی به اعضای بدنتان میرسانید. این اسباغ الوضوء است. با نم آب نیست. اعضای وضو را نمناک نمیکنید؛ بلکه خیس میکنید. حضرت ختمیمرتبت فرمودهاند: «أَسبِغِ الوُضُوءَ یُزَد فِی عُمُرِکَ» یعنی: وضو را کامل بگیرید که عمرتان طولانی میشود. یکی دیگر از عواملی که موجب طولانی شدن عمر انسان میشود دوام طهارت است. دوام طهارت یعنی دائم الوضوء بودن. پیامبر فرمودهاند: «أَكْثِرْ مِنَ الطَّهُورِ يَزِدِ اللَّهُ فِي عُمُرِكَ» یعنی: دائم الوضوء باش تا خداوند عمرت را طولانی کند. یکی از عواملی که موجب میشود عمر برکت پیدا کند پرهیز از فتنه است. از علی ابن موسی الرضا است که فرمودند: «قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ: تَجَنَّبُوا الْبَوَائِقَ يُمَدَّ لَكُمْ فِي الْأَعْمَارِ» یعنی: امام صادق فرمودند: از فتنه-ها دوری کنید که این کار، عمرها را پربرکت و طولانی میکند. یکی دیگر از اسبابی که عمر را طولانی میکند نماز خواندن در مسجد سهله است حضرت زین العابدین علیه السلام فرمودند: «مَنْ صَلَّى فِي مَسْجِدِ السَّهْلَةِ رَكْعَتَيْنِ زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عُمُرِهِ سَنَتَيْنِ» یعنی: کسی که در مسجد سهله دو رکعت نماز بخواند خداوند دو سال به عمرش اضافه میکند. وقتی توصیه دیگری نمیکنند که حمد و سورهاش چه باشد یعنی مانند نماز صبح باشد. اگر شما ده نماز بخوانید بیست سال به عمرتان اضافه میشود؛ ولی إن شاء الله بیست سالی که به مردم خدمت کنید. یکی دیگر از اسبابی که عمر را طولانی میکند دعا برای طولانی شدن عمر است. از امام صادق است که فرمودهاند: مکرراً از خدا بخواهید: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسأَلُکَ طُولَ العُمُرِ وَ دَوَامَ الیُسرِ». دو خواسته را در کنار هم از خدا میخواهند؛ طول عمر همراه با عافیت. یکی از عواملی که عمر را طولانی میکند از وجود نازنین حضرت ختمیمرتبت نقل شده است: «مَنْ أُلْهِمَ الصِّدْقَ فِي كَلَامِهِ وَ الْإِنْصَافَ مِنْ نَفْسِهِ أُنْسِئَ لَهُ فِي أَجَلِهِ وَ وُسِّعَ عَلَيْهِ فِي رِزْقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقْلِهِ وَ لُقِّنَ حُجَّتَهُ وَقْتَ مُسَاءَلَتِهِ» یعنی: کسی که راست بگوید و با مردم بر اساس انصاف رفتار کند پرونده عمرش گم میشود. خداوند روزیش را زیاد میکند و عقلش بارور میشود و به او در مقام استدلال در مقابل نکیر و منکر، حجت را تلقین میکنند. پس زندگی چنین شخصی بر اساس عقل خواهد بود نه بر اساس غریزه و شب اول قبر فریادرس دارد. به این سادگی نیست که نکیر و منکر بیایند و بگویند پروردگارت کیست و ما بگوییم خدا. تشریحی است. اگر بگویی الله، میگویند از کجا معلوم است. باید کل صفحه زندگیت را وسط بگذاری تا ببینند خدا در کجای آن بوده است. خدا کجای زندگی ما است؟ اگر کسی راستگو باشد و انصاف داشته باشد به او کمک میکنند که در مقابل آن دو ملک پاسخ بدهد. مکرر عرض کردم که انسان در چهار نشئه زندگی میکند: 1. دنیا. از قضا کوتاهترین میزان زندگی همین جا است. نهایتش دو هزار و پانصد سال است که عمر جناب نوح بوده است. 2. برزخ. آنجا یک عمر و یک زندگی طولانی است. 3. قیامت. یک روز است؛ منتها پنجاه هزار سال است. از دنیا طولانیتر است. 4. دوراهی بهشت و جهنم. اگر کسی به بهشت برود خیالش راحت است که مستأجر نیست و بیرونش نمیکنند. تا ابد در آنجا هست. انسانها در دنیا به واسطه مال زندگی میکنند. کم و زیاد شدن پول، جا و موقعیت انسان را تغییر میدهد. از جنوب شهر به شمال شهر میبرد. برزخ و آخرت با اعمال است. عملی که در این شصت هفتاد سال عمر دنیا انجام دهیم تبدیل شده و آخرت و برزخ ما را میسازد. آن یک روز را با چه چیزی زندگی می-کنیم که پنجاه هزار سال است؟ در آنجا هم باید غذا داشته باشیم. طبیعت انسان که مبتنی بر اکل و شرب است، در دنیا و برزخ و قیامت و آخرت تغییر نمیکند. در برزخ و قیامت و آخرت هم اکل و شرب هست. برای آنجا باید چه کرد؟ در قیامت فقط یک چیز است که انسان را نجات میدهد و آن، خوشرفتاری و اخلاق است. قیامت را اخلاق نجات میدهد. «قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: أَقرَبُکُم بِی یَومَ القِیَامَةِ أَحسَنُکُم خُلقاً» یعنی: نزدیکترینِ شما به من در روز قیامت، خوشاخلاقترینِ شما است. تعیین تکلیف در آنجا با اخلاق است. پنجاه هزار سال است. ببینید میتوانید پنجاه هزار سال را بدون آب و غذا زندگی کنید یا نه. مسأله بر سر این است که ما از آن طرف هیچ تصویری نداریم. میگوییم یک کاری میکنیم. چه میکنید؟ جلسه امتحان نیست که مداد قرض کنید. در آنجا منافقین به اهل ایمان میگویند: سرتان را برگردانید تا ما از نور شما استفاده کنیم و قدری جلوی راهمان را ببینیم. یکی دیگر از عواملی که میتواند عمر را طولانی کند این است که زراره میگوید: «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ: ثَلَاثَةٌ إِنْ يَعْلَمْهُنَّ الْمُؤْمِنُ كَانَتْ زِيَادَةً فِي عُمُرِهِ وَ بَقَاءَ النِّعْمَةِ عَلَيْهِ. فَقُلْتُ: وَ مَا هُنَّ؟ قَالَ: تَطْوِيلُهُ فِي رُكُوعِهِ وَ سُجُودِهِ فِي صَلَاتِهِ» یعنی: من از امام صادق شنیدم که حضرت فرمود: سه چیز است که اگر اهل ایمان آنها را بدانند عمرشان را طولانی میکند و نعمت را بر انسان باقی میدارد. به حضرت حضرت کردم: آن سه نعمت کدام است؟ یک موردش این بود که حضرت فرمودند: رکوع و سجده طولانی در نماز. برخی آقایان فقط اصل برقراری نماز را تبلیغ کردهاند. به ما یاد ندادهاند که نمازی بخوانیم که «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» باشد. با این رویهای هم که مردم در پیش گرفتهاند به جایی خواهد رسید که در نماز جماعت به اقلِ واجبات اکتفاء میشود. اذکار و ادعیهای که وجود دارد، حذف میشود. میگویند کمترش کن که میخواهیم برویم فوتبال ببینیم در حالی که باید به دعاها رسید. بعضی از ادعیه مستحبیای که بعد از نمازها وارد شده، غوغا است.